پاورپوینت کامل متن ادبی و شعر – سجاد ۲۲ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل متن ادبی و شعر – سجاد ۲۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل متن ادبی و شعر – سجاد ۲۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل متن ادبی و شعر – سجاد ۲۲ اسلاید در PowerPoint :

انبان به دوش

رقیه ندیری

وقتی می خواست به سائلی چیزی بدهد، اول او را می بوسید و بعد به او کمک می کرد.

اگر مستمندی برای کمک خواستن به سراغش می آمد، با خوشرویی به او می گفت: خوش آمدی ای کسی که توشه سفر آخرت مرا به دوش می کشد.

از اینکه محصول نخلستان ها را در شب بچینند، خوشش نمی آمد. می گفت: چیدن محصول در شب، سبب محروم شدن نیازمندان می شود. دوست داشت آنها از محصولش سهم ببرند.

اغلب بادام و شکر صدقه می داد. وقتی علتش را می پرسیدند، می گفت: در قرآن آمده: «به مقام برتر نمی رسید مگر اینکه از آنچه دوست دارید انفاق کنید.«

فقیران به او «صاحب الجراب» یا «انبان به دوش» می گفتند؛ چون نمی دانستند او که هر شب به در خانه شان می آید، کیست و نامش چیست.

در زمان خلافت ولید اموالی را از او به زور گرفته بودند. در ایام حج به او گفتند: ولید به مکه آمده، می توانی اموال غصب شده ات را از او طلب کنی. گفت: وای بر شما! آیا در حرم خدا از کسی غیر او حاجت بخواهم؟ من از اینکه دنیا را از خالق آن طلب کنم، رویگردانم؛ چه برسد به اینکه آن را از مخلوقی مانند خودم بخواهم.

برای خانواده اش بسیار مهربان بود. می گفت: اگر خانواده ام میل به گوشت داشته باشند و من هم چند درهم پول داشته باشم، دوست دارم برای آنها گوشت بخرم تا اینکه بنده ای بخرم و در راه خدا آزاد کنم.

در کارهای خانه به خانواده اش کمک می کرد. کارهای شخصی اش را به کسی واگذار نمی کرد. در انجام دادن کارهای عبادی اش از کسی کمک نمی گرفت.

می پرسیدند: تو که این قدر با خانواده ات مهربانی، چرا با مادرت سر یک سفره نمی نشیتی؟ می گفت: می ترسم دستم را به طرف لقمه ای دراز کنم و مادرم به آن چشم داشته باشد.

می فرمود: خدایا! مرا چنان کن که شکوه والدینم را مانند کسانی که هیبت پادشاهان ستمکار را رعایت می کنند، رعایت کنم و مانند مادری مهربان با آنها خوش رفتار باشم. می خواهم فرمان برداری و نیکوکاری درباره آنها برایم از لذت خواب در چشم خواب آلود دوست داشتنی تر باشد.

منبع: سیدمنذر حکیم و وسام بغدادی. ۱۳۸۵. پیشوایان هدایت، زین العابدین امام سجاد علیه السلام، ترجمه: کاظم حاتمی. قم: مجمع جهانی اهل بیت.

شعر

سید علی اصغر موسوی

شهود امامت

سلسله عشق برد سوی حریم بقا

آنکه اسیرش شدند، صف به صف آیینه ها

سلسله عشق برد، ناله کنان نام او

تا به رکوع آورد قامت قدر و قضا

سلسله واشد ز هم، قصه جدا شد ز هم

گشت عیان راز عشق، در سفر کربلا

وه چه سلوکی شگفت، از حرم آغاز شد

تا حرم دیگری، جلوه کند «إنَّما»

نام اسارت مبر، در سفر سالکان

کشف حقیقت مکن، ای به خطا مبتلا

جوهر هستی اگر، تاب تناقض نداشت

قید معمّا بزن، عِرض و عَرَض کن رها

هست «امامت» شهود، جلوه گر هست و بود

سنگ شنیدی چه گفت، در حرم کبریا؟!۱

اشاره به اقرار حجرالاسود به امامت امام زین العابدین۷.

مرد قنوت

روزبه فروتن پی

مهتاب، قنوت دست های سجاد علیه السلام

عالم شده روشن از دعای سجاد علیه السلام

یک سوز دعا و این همه شب شکنی؟

این است پیام ربنای سجاد علیه السلام

(

و تو…

چهارمین خورشید

در منظومه خورشیدی بقیع

در کنار مرقد عموی بزرگوارت

دومین خورشید

آرام خفته ای

و از صحیفه عشقت، تا هنوز

جهان، خورشیدباران است

(

و تو

چهارمین خورشید

ادامه کهکشان دنباله دار کربلا

زین العابدین