پاورپوینت کامل تأملی روان شناختی در سخنان امام حسین علیه السلام ۵۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تأملی روان شناختی در سخنان امام حسین علیه السلام ۵۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تأملی روان شناختی در سخنان امام حسین علیه السلام ۵۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل تأملی روان شناختی در سخنان امام حسین علیه السلام ۵۷ اسلاید در PowerPoint :

در محضر خورشید

پاورپوینت کامل تأملی روان شناختی در سخنان امام حسین علیه السلام ۵۷ اسلاید در PowerPoint

ابراهیم اخوی

خودت را ایمن ندان!

احساس مسئولیت درباره دیگران، تحسین برانگیز و متعالی است. آسیب این توانمندی عاطفی، در خودفراموشی و توجه بیش از اندازه به دیگران است. در مسائل معنوی نیز اگر سبب شود فرد تنها خود را در جایگاه یک مربی و یادآور ببیند و حساسیتی که درباره رفتارهای معنوی دیگران دارد، درباره خود نداشته باشد، مشکل ساز می گردد. ازاین رو، چراغ هدایت و کشتی نجات، امام حسین علیه السلام در تذکری جدی به اهالی دعوت می فرماید: «إیاک أنْ تکونَ مِمَّن یخافُ علی العِبادِ مِن ذُنوبِهِم ویأْمَنُ العُقوبَهَ مِن ذَنبِهِ، فإنَّ اللّه تبارک وتعالی لا یخْدَعُ عَن جَنّتِهِ، ولا ینالُ ما عِندَهُ إلاّ بطاعَتِهِ، إنْ شاءَ اللّه ؛ از آنان مباش که بر بندگان از گناهان شان می ترسند، ولی خویشتن را از کیفر گناهان خویش ایمن می شمارند؛ زیرا خداوند تبارک وتعالی در [اعطای] بهشت خود، فریب نمی خورد و اگر خدا خواهد، جز با طاعتِ خداوند به آنچه [از ثواب و بهشت] نزد اوست، نتوان رسید». (مجلسی، ۱۴۰۳ق: ۷۸: ۱۲۱: ح۳(

برگرفته از این جمله است که شهید بهشتی ندا می داد: بهشت را به بها می دهند، نه بهانه. خداوند بهشت برین را به ازای تلاش های معنوی افراد و رعایت حدود الهی اعطا می کند. خودفریبی در این باره و نظاره گر بودن رفتارهای دیگران، به جای تمرکز بر خویشتن و پویایی در نیل به رضایت الهی، مایه خسران و حسرت خواهد بود.

حساب بردن از خداوند

خوف، به معنای حساب بردن از قدرت الهی و رعایت حریم تعیین شده او، امری پسندیده است و سبب رشد همه جانبه انسان می گردد. امنیت ابدی زمانی فراهم می شود که چنین حساب بری از خداوند سبحان در دنیا پدید آمده باشد. امام حسین علیه السلام در پاسخ به این گفته که: چقدر از پروردگارت ترسانی؟! فرمود: «لا یأمَنُ یومَ القِیامَهِ إلاّ مَن خافَ اللّه فی الدُّنیا؛ در روز رستاخیز کسی ایمن نیست، مگر آن کس که در دنیا از خداوند ترسان باشد». (همان: ۴۴: ۱۹۲: ح۵)

فراست در کنار فصاحت

عاقلان و نکته سنجان برای گفته ها حساب بازمی کنند و این درّ قیمتی را در هر بازاری به نمایش درنمی آورند. واژه، مرواریدی است که وقتی بهنگام عرضه می شود و شرایط اثرگذاری در فرد مقابل از پیش ایجاد شده باشد، می تواند تحولی شگرف در دیگران پدید آورد. نمونه آن سخنان امام علی علیه السلام در توصیف پارسایان بود که سبب شد «همام» با تمام وجود و برای همیشه آن را در خود ماندگار کند.

خوبان و انسان های تمام، برای گفتن، شرایطی را در نظر می گرفتند که یکی از آنها، ظرفیت و توانمندی دریافت کننده پیام بود. پرگویی و نابجاگویی، دو آسیبی است که این توانمندی طلایی را تخریب می کند و فرد را از نظم در گفتار دور می سازد. امام حسین علیه السلام به ابن عباس فرمود: «یا بنَ عَبّاسٍ، لا تَکلَّمَنَّ فی ما لا یعنیک؛ فَإِنَّنی أخافُ عَلَیک فیهِ الوِزرَ. و لا تَکلَّمَنَّ فی ما یعنیک حَتّی تَری لِلکلامِ مَوضِعا؛ فَرُبَّ مُتَکلِّمٍ قَد تَکلَّمَ بِالحَقِّ فَعیبَ؛ ای ابن عباس! در آنچه سودی به تو نبخشد، سخن مگو، که می ترسم گناهی بر دوش تو باشد؛ و بدانچه سود بخشد، تنها هنگامی سخن بگو که برای گفتار، فرصت را مناسب بینی، که بسا گوینده ای به حقّ سخن گوید، ولی نکوهش شود». (محمدی ری شهری، ۱۳۷۷: ۳: ۳۵۲: ح۴۹۴۱)

ببخش تا بزرگ باشی

بخشش های مادی، با عبور از خودخواهی به دیگرخواهی اتفاق می افتد و بروز این رفتار ارزشمند، نشان از روحیه ای بالا و منشی آسمانی دارد. معصومان علیهم السلام در این میدان نیز گوی را از دیگر رقیبان ربوده و پرچمدار بخشش های مادی بوده اند. ایشان علاوه بر رفتار الگویی خویش، در بعد شناختی و فرهنگ سازی نیز کوشیده اند همگان را به این مسیر روشن رهنمون شوند.

امام حسین علیه السلام در رتبه ای عمومی، بخشش های مادی را سبب سیادت و آقایی می داند و می فرماید: «مَن جادَ سادَ؛ هر که بخشنده باشد، آقایی کند» (همان: ۲: ۳۸۴) و در مرتبه ای خاص تر، به توسعه این رفتار درباره کسانی که امید دریافت بخشش ندارند، اشاره دارد و می فرماید: «إنّ أجْوَدَ النّاسِ مَن أعطی مَن لا یرجو؛ بخشنده ترین مردم، کسی است که به آن که به او چشم امید نبسته، بخشش کند». (همان: ۳۸۵)

ارزیابی از خویشتن

ارزیابی خود برای مدیریت بهتر توانایی ها، امری سازنده و پیش برنده است. کسانی که در موقعیت های گوناگون دست به سنجش خویشتن می زنند تا داشته ها و نداشته های خویش را بیابند، در مسیر تعالی موفق تر از آنانی هستند که این برنامه در زندگی آنها نیست. در گامی فراتر، مقیاس سنجش نیز مهم است. گاهی مقیاس سنجش افراد، ملاک های مادی و اعتباری است و گاهی فضایل و رشد اخلاقی.

از نگاه امام حسین علیه السلام اهالی ایمان مقیاسی از جنس نور دارند که تمام وجود خویش را در آینه زلال آن می بینند. امام می فرماید: «إنّ المؤمنَ اتّخَذَ اللّه عِصْمتَهُ و قولَهُ مِرآتَهُ، فمَرّهً ینظُرُ فی نَعْتِ المؤمنینَ، و تارهً ینظُرُ فی وَصفِ المُتَجَبّرینَ، فهُو مِنهُ فی لَطائفَ، و مِن نفسِهِ فی تَعارُفٍ، و مِن فِطْنَتِهِ فی یقینٍ، و مِن قُدْسِهِ علی تَمکینٍ؛ به راستی مؤمن، خدا را نگهدار خود از گزندها و گناهان و گفتار او (قرآن) را آینه خود گرفته است. گاهی [در این آینه] به اوصاف مؤمنان و زمانی به اوصاف گردن کشان می نگرد و در آن نکته ها می بیند و خود را شناسایی می کند و به هوشیاری و پاکی خود یقین می یابد». (مجلسی، ۱۴۰۳ق: ۷۸: ۱۱۹: ح۱۵(

منابع

مجلسی، محمدباقر. ۱۴۰۳ق. بحارالانوار. بیروت: مؤسسه الوفاء.

محمدی ری شهری، محمد. ۱۳۷۷. میزان الحکمه. قم: درالحدیث.

متن ادبی

کدام سال از هجرت بود که دنیا آمدی؟

رقیه ندیری

بگذار به یاد بیاورم ولادتت را. بگذار ببینم. کدام سال از هجرت بود که دنیا آمدی؟ سوم یا چهارم؟ زمستان بود یا تابستان؟ اوضاع مدینه آرام بود یا مسلمان ها با کفار در جنگ بودند؟ بگذار به یاد بیاورم ماه ولادتت ربیع بود یا رمضان یا شعبان؟ اگر ماه شعبان بود، کدام روزش را باید بزرگ بدارم برای ولادت تو؟ سوم؟ چهارم؟ یا پنجم؟

تا چندی پیش همه اینها برایم مهم بود. مهم بود برایم که بدانم مثلاً آرامگاه زینب، خواهر بزرگوار تو دقیقاً در کدام شهر است. مدینه؟ مصر؟ یا دمشق؟ مهم بود برایم که بدانم مثلاً سر میارک تو را در سال شهادتت به کربلا بازگرداندند یا یک سال بعد؟ اصلاً سر مبارک تو را به کربلا آوردند یا نه؟ مهم بود بدانم یارانت دقیقاً چند نفر بودند؟ اسم و رسم شان چه بود و هر کدام از کدام قبیله و از کدام طایفه بودند؟ می خواستم بدانم تو و دیگر امامان بزرگوار شیعه هر کدام چند فرزند دارید؟

تا چندی پیش با خود می گفتم اگر کسی از من پرسید «مادر زین العابدین علیه السلام کیست؟» چه باید در پاسخ بگویم؟ بگویم کنیزی از ایران؟ بگویم دختر شاه ایران؟ یا بگویم دقیق نمی دانم. به خود می گفتم نمی شود در جواب، کسی را معطل کرد و گفت این عالم نظرش چنین است و آن عالم نظرش چنان است و آن دو تاریخ نگار به نتیجه ای مشابه رسیده اند. بغضی در گلویم گره می خورد و درد می کشیدم از اینکه چرا زندگی شما بزرگان در هاله ای از ابهام مانده است. درد می کشیدم از اینکه نمی شود تاریخ دقیق زندگی شما را به دست آورد. درد می کشیدم از اینکه در پاسخ پرسشگران چه باید بگویم که به غفلت درباره شما بزرگان متهم نشوم؟

در این حال و هوا بودم که یک روز سوره کهف را به خاطر آوردم؛ آنجا که درباره تعداد مؤمنان به غار پناه جسته، سخن می گوید: «بعضی خواهند گفت: عده آن اصحاب سه نفر بود و چهارمین هم، سگ آنان بود. برخی دیگر از روی خیالبافی و غیب گویی می گویند: عده آنان پنج نفر بود و ششمین سگ آنها، و گروهی می گویند: آن جوانمردان هفت تن بودند و سگ شان، هشتمین بود. بگو خداوند از عده آنها آگاه تر است. پس تو در این موضوع (با اهل کتاب) مجادله مکن». ( کهف: ۲۲)

حیرت کردم از علم خدا و ابهامی که در این چنین موارد باقی می گذارد. حیران شدم از صریح سخن نگفتن او. بی اعتنایی خداوند به چنین جزئیاتی باید دلیل داشته باشد. او که درباره هدایت بشر نکته ای را فرونگذاشته، باید از این ابهام هدفی داشته باشد.

پس شاید بهتر است من هم چشم ها را بشویم و جور دیگر ببینم. چشم بشویم از پوسته تاریخ که اسامی و اعداد است. در حال حاضر شاید من به چیزی دیگر نیازمندترم. کتمان نمی کنم اهمیت این اعداد و اسامی را؛ که اگر نبود سعی تاریخ نگاران و عالمان دین، نکاتی برجسته در تاریخ کم و گم بود. من می گویم بهتر است هر کس به کار خود مشغول باشد. تاریخ نگاران و پژوهندگان پی کار خود بروند و من بکوشم آنچه را باید به یاد آورم. آنِ این روزهای من تویی. خود تو با همه ویژگی هایت. با همه بزرگی و با همه مظلومیتت. تأثیری که تو در تاریخ گذاشته ای، فراتر از اسامی و اعداد است. نام و یاد تو در تاریخ، دریایی ژرف آفریده که کم کسی می تواند به عمق آن برسد. پس بهتر است از اسامی و اعداد ب

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.