پاورپوینت کامل تأملّی در یکی از عوامل پایایی ازدواج (شناخت تفاوت های جنسیتی و فردی) ۶۱ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تأملّی در یکی از عوامل پایایی ازدواج (شناخت تفاوت های جنسیتی و فردی) ۶۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تأملّی در یکی از عوامل پایایی ازدواج (شناخت تفاوت های جنسیتی و فردی) ۶۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل تأملّی در یکی از عوامل پایایی ازدواج (شناخت تفاوت های جنسیتی و فردی) ۶۱ اسلاید در PowerPoint :

درآمد

ازدواج را می توان اثرگذارترین رخداد در زندگی زن و مرد دانست؛ رخدادی که اگر به درستی و از روی آگاهی صورت پذیرد، مایه رشد و تعالی زن و شوهر است، و اگر بدون آگاهی از فنون زندگی مشترک شکل گیرد و زن و مرد از قواعد ازدواج بی خبر باشند، می تواند سبب تباهی و زیان های فراوان برای هر یک از آن دو گردد، که در گزنده ترین صورت به شکل متارکه و جدایی بروز خواهد کرد.

بر این اساس، آگاهی از قوانین ازدواج، پیش از انجام آن، برای هرکدام از زن و مرد ضروری و الزامی است. بی گمان زن و شوهری که دغدغه پایایی روابط مشترک خویش را در سر دارند، بایسته است ازعوامل و ساز و کارهایی برای تحقق این مهم، برخوردار باشند. یکی از این سازوکارها، شناخت تفاوت های فردی و جنسیتی یکدیگر است. زن و شوهری خواهند توانست رفتاری درست و معقول با یکدیگر داشته باشند که ویژگی‎های جنسیتی و فردی یکدیگر را به خوبی بشناسند، و نیز رفتار خویش را بر اساس این ویژگی ها تنظیم کنند.

همیشه مشکل از آنجا آغاز می شود که هرکدام از زن و شوهر، طرف مقابل خود را مانند خویشتن می انگارند و در نتیجه، با او رفتاری را در پیش می گیرد که خود می خواهد و می پسندد، نه رفتاری که ویژگی های جنسیتی و فردی طرف مقابل می طلبد. به عبارت دیگر، لازمه شناخت ویژگی های جنسیتی و فردی طرف مقابل این است که مرد، همسر خود را زن ببیند، و زن، همسر خود را مرد. آن گاه است که مرد با همسر خود بر اساس عواطف، احساسات و لطافت های زنانه او رفتار می کند، و زن نیز با همسر خود، همسو با ویژگی های جسمی و روانی مردانه اش رفتار می نماید.

بدیهی است در این هنگام، هر کدام از زن و شوهر، خود را با رفتاری روبه رو می بیند که با ساختمان روانی و روحی آنها هماهنگ است. نتیجه چنین رفتار متقابلی، احساس شخصیت متقابل از سوی زن و شوهر، و در پی آن زایش و رویش دلدادگی و محبت و سرانجام، پایانی ازدواج و استواری پایه های روابط زناشویی آنان خواهد بود. آنچه در این نوشتار خواهد آمد، بازگویی تفاوت های جنسیتی میان زن و مرد است که از زبان دو تن از دانشمندان، شهید مطهری و ویل دورانت بازگو گردیده است.

شهید مطهری

بزرگی مثل ارسطو معتقد است که تفاوت زن و مرد، تنها از جنبه «کمّی» نیست، بلکه از جنبه «کیفی» نیز متفاوت است و وظایفی که قانون خلقت به عهده هر یک از آنها گذاشته و حقوقی که برای آنها خواسته، در قسمت های زیادی با هم تفاوت دارد.

به عقیده ارسطو، فضیلت های اخلاقی زن و مرد نیز در بسیاری از قسمت ها متفاوت است؛ یک خلق و خوی می تواند برای مرد، فضیلت شمرده شود و برای زن، فضیلت نباشد؛ برعکس، یک خلق و خوی دیگر ممکن است برای زن فضیلت باشد و برای مرد فضیلت شمرده نشود.

این سخنانی که از ارسطو گفته شد، مربوط به دنیای قدیم است؛ اکنون باید دید دنیای جدید چه می گوید؟ دنیای جدید تنها به حدس و تخمین متوسل نمی شود، سروکارش با مشاهده و آزمایش است، با آمار و ارقام است، با مطالعات عینی است.

در دنیای جدید در پرتو مطالعات عمیق پزشکی، روانی و اجتماعی، تفاوت های بیشتر و فراوان تری میان زن و مرد کشف شده است که در دنیای قدیم به هیچ وجه به آنها پی نبرده بودند. مردم دنیای قدیم، زن و مرد را که ارزیابی می کردند، تنها از این جهت بود که یکی درشت اندام تر است و دیگری کوچک تر؛ یکی خشن تر است و دیگری ظریف تر؛ یکی کلفت آوازتر است و دیگری نازک آوازتر. حداکثر این تفاوت آنها را از لحاظ دوره بلوغ در نظر می گرفتند و یا تفاوت آنها را از لحاظ عقل و احساسات به حساب می آوردند؛ مرد را مظهر عقل و زن را مظهر مهر و عاطفه می خواندند.

اما امروز علاوه بر اینها، قسمت‎های زیاد دیگری کشف شده است؛ معلوم شده است دنیای زن و مرد در بسیاری از قسمت ها با هم متفاوت است. از مجموع آنچه تاکنون در این باره تحقیق شده است، استفاده می شود که بین زن و مرد در سه سطح «جسمی»، «روانی» و «احساسات» تفاوت های چشم گیری وجود دارد.

اما از لحاظ جسمی

مرد به طور متوسط درشت اندام تر است و زن کوچک اندام تر. مرد بلندقامت تر است و زن کوتاه قدتر. مرد، خشن تر است و زن ظریف تر. صدای مرد کلفت تر است و صدای زن، نازک تر و لطیف تر. رشد بدنی زن سریع تر است و رشد بدین مرد کندتر؛ حتی گفته می شود جنین دختر از جنین پسر سریع تر رشد می کند. رشد عضلانی مرد و نیروی بدنی او از زن بیشتر است. مقاومت زن در مقابل بسیاری از بیماری ها از مقاومت مرد بیشتر است. ریه مرد قادر به تنفس هوای بیشتری در مقایسه با ریه زن است. ضربان قلب زن از ضربان قلب مرد سریع تر است.

از لحاظ روانی

میل مرد به ورزش و شکار و کارهای پرحرکت و جنبش بیش از زن است. احساسات مرد، مبارزانه و جنگ جویانه و احساسات زن، صلح جویانه و بزمی است. مرد متجاوزتر و غوغاگرتر و زن آرام تر و ساکت تر است. زن از توسل به خشونت درباره دیگران و درباره خود پرهیز می کند و به همین دلیل، خودکشی زنان کمتر از مردان است. مردان در کیفیت خودکشی نیز از زنان خشن ترند؛ مردان به تفنگ، دار، پرتاب کردن خود از روی ساختمان های مرتفع متوسل می شوند، و زنان به قرص خواب آور و…. احساسات زن از مرد، جوشان تر است. زن از مرد سریع الهیجان تر است؛ یعنی زن در مورد اموری که مورد علاقه یا ترسش است، زودتر و سریع تر تحت تأثیر احساسات خویش قرار می گیرد، و مرد از این نظر، کمتر تحت تأثیر احساسات قرار می گیرد. زن طبعاً به زینت و زیور و جمال و آرایش و مُدهای مختلف علاقه زیاد دارد؛ برخلاف مرد. احساسات زن، بی ثبات تر از مرد است. زن از مرد محتاط تر، مذهبی تر، پرحرف تر، ترسوتر و تشریفاتی تر است. احساسات زن، مادرانه است و این احساسات از دوران کودکی در او نمودار است. علاقه زن به خانواده و توجه او به اهمیت کانون خانوادگی، بیش از مرد است. زن در علوم استدلالی و مسائل خشک علانی به پای مرد نمی‎رسد، ولی در ادبیات، نقاشی و سایر مسائل که با ذوق و احساسات مربوط است دست کمی از مرد ندارد. مرد، بیشتر از زن، قدرت کتمان راز دارد و اسرار ناراحت کننده را در درون خود حفظ می کند و به همین دلیل، ابتلای مردان به بمیاری ناشی از کتمان راز، بیش از زنان است.

و اما از لحاظ احساسات به یکدیگر

مرد بنده شهوت خویشتن است و زن در بند محبت مرد است. مرد زنی را دوست می دارد که او را پسندیده و انتخاب کرده باشد، و زن مردی را دوست می دارد که ارزش او را درک کرده باشد و دوستی خود را قبلاً اعلام کرده باشد. مرد می خواهد شخص زن را تصاحب کند و در اختیار بگیرد و زن می خواهد دل مرد را مسخر کند و از راه دل بر او مسلط شود. مرد می خواهد از بالای سر زن بر او مسلط شود و زن می خواهد از درون قلب مرد بر او نفوذ کند. مرد می خواهد زن را بگیرد، زن می خواهد او را بگیرند. زن از مرد شجاعت و دلیری می خواهد و مرد از زن، زیبایی و دلبری. زن حمایت مرد را گران بهاترین چیزها برای خود می شمارد. زن بیش از مرد قادر است بر شهوت خود مسلط شود؛ شهوت مرد، ابتدایی و تهاجمی است و شهوت زن، انفعالی و تحریکی.

پرفسور «ریک» که سالیان دراز به تفحص و جست وجو در احوال زن و مرد پرداخته و نتایجی به دست آورده، در کتاب بزرگی، تفاوت های بی شمار زن و مرد را نوشته است، بخشی از سخنان او درباره این تفاوت ها چنین است: «دنیای مرد با دنیای زن به کلی تفاوت می کند. اگر زن نمی تواند مانند مرد فکر کند یا عمل نماید، از این روست که دنیای آنها با هم فرق می کند. در تورات آمده است: “زن و مرد از یک گوشت به وجود آمده اند.” بلی با وجودی که هردو از یک گوشت به وجود آمده اند، جسم های متفاوت دارند و از نظر ترکیبی به کلی با هم فرق می کنند. علاوه بر این، احساس این دو موجود هیچ وقت مثل هم نخواهد بود و هیچ گاه یک جور در مقابل حوادث و اتفاقات عکس العمل نشان نمی دهند؛ زن و مرد بنا به مقتضیات جنسی رسمی خود به طور متفاوت عمل می کنند درست مثل دو ستاره روی دو مدار مختلف حرکت می کنند. آنها می توانند همدیگر را بفهمند و مکمل یکدیگر باشند ولی هیچ گاه یکی نمی شوند. برای مرد، خسته کننده است که دایم نزد زنی که دوستش دارد به سر برد، اما هیچ لذتی برای زن بالاتر از این نیست که همیشه در کنار مرد مورد علاقه اش به سر برد. مرد دلش می خواهد هر روز به همان حالت همیشگی باقی بماند، اما یک زن همیشه می خواهد موجود تازه ای باشد و هر صبح با قیافه تازه تری از بستر برخیزد.

بهترین جمله ای که یک مرد می تواند به زنی بگوید، اصطلاح «عزیزم، تو را دوست دارم» است، اما زیباترین جمله ای که یک زن به مرد مورد علاقه اش می گوید، جمله «من به تو افتخار می کنم» می باشد.. .. مردها وقتی که پیر می شوند، احساس بدبختی می کنند؛ چون تکیه گاه خود، یعنی کارشان را از دست می دهند، اما زن های مسنّ، احساس رضایت می کنند؛ چون بهترین چیزها را از نظر خودشان دارا هستند: یک خانه و چندین نوه.

خوشبختی از نظر مردها به دست آوردن مقام و شخصیتی قابل احترام در میان اجتماع است، اما خوشبختی برای یک زن، یعنی به دست آوردن قلب یک مرد و نگاهداری او برای تمام عمر».

این بود بخش هایی از سخنان محققانه پرفسور «ریک» که درباره تفاوت ها زن و مرد نگاشته است. باری، دستگاه عظیم خلقت برای اینکه به هدف خود برسد ونوع را حفظ کند، جهاز عظیم تولید نسل را به وجود آورده است، و از آنجا که بقا و دوام نسل، احتیاج دارد به همکاری و تعاون دو جنس، برای اینکه این دو را به کمک یکدیگر در این کار وادارد، طرح وحدت و اتحاد آنها را ریخته است، و کاری کرده است که خودخواهی و منفعت طلبی که لازمه هر موجود زنده ای است، تبدیل به خدمت و تعاون و گذشت و