پاورپوینت کامل طبیعت را نوازش کن ۳۰ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل طبیعت را نوازش کن ۳۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل طبیعت را نوازش کن ۳۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل طبیعت را نوازش کن ۳۰ اسلاید در PowerPoint :

در نگاه مؤمن راستین، طبیعت و جانداران، آینه اسما و صفات زیبای خداوند و آثار رحمت او هستند: «فَانظُرْ إِلَی آثَارِ رَحْمَتِ اللَّهِ؛ پس به آثار رحمت الهی بنگر». (روم: ۵۰)

آثار تابش رحمت خدا، دوست داشتنی و دل انگیزند. گفته اند: «مَن أحبَّ شیئاً أحبَّ آثاره؛ کسی که چیزی را دوست بدارد، آثارش را نیز دوست خواهد داشت.» یا به قول سعدی: عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست. در هر جانداری، ردّ پایی از خداست: ازجانِ جهان و آتشزنِ خرمن عاشقان.

از دیگر سو، مؤمن راستین که می کوشد «ربّانی» شود (نک: آل عمران: ۷۹) و به رنگ خدایی در آید (نک: بقره: ۱۳۸) و خدا منظر نظر او گردد، و بارقه هایی از اسما و صفات خداوند در جانش بنشیند، به مانند پروردگارش که «ذُو رَحْمَهٍ وَاسِعَهٍ؛ دارای رحمت فراگیر» است، وجودی آکنده از مهر و لبالب از عطوفت خواهد داشت که از مهر سرشار است. این مهرورزی و عطوفت، موجب می شود او تا جای ممکن از وارد آوردن درد و رنج به جاندارانی که آن را ادراک می کنند، بپرهیزد و درد و رنج آنان، او را دردمند و رنجور سازد.

در قرآن کریم، داستان شگرفی در این باره وجود دارد. سلیمانِ پیامبر علیه السلام، علاقه و محبت شگفتی به اسبان چابک خود داشت. نخست، ارتباط بصری برقرار می کند و حرکت آنان را عاشقانه به نظاره می نشیند. اما، محبت و گرمای شوق با نگریستن فرو نمی نشیند و او این بار با دستان خود، گردن و ساق اسب ها را نوازش می کند. راز این نوازشگری در محبتی است که سلیمان پیامبر علیه السلام به خالق طبیعت دارد؛ چراکه برای او نوازش طبیعت، همان نوازش خالق طبیعت است:

به خاطر بیاور هنگامی را که عصرگاهان اسبان چابک تندرو را بر او [سلیمان] عرضه داشتند، گفت: من این اسبان را به خاطر پروردگارم دوست می دارم (او همچنان به آنها نگاه می کرد) تا از دیدگانش پنهان شدند. (آنها به قدری جالب بودند که گفت:) بار دیگر آنها را نزد من بازگردانید و به ساق ها و گردن های آنها دست کشید (و آنها را نوازش داد)». (سوره ص: ۳۱ ـ ۳۳)

چگونه می توان واجدِ نگرشی به طبیعت شد، که رابطه نوازشگرانه و آکنده از لطافت را به دنبال داشته باشد؟

به نظر می رسد اگر بتوانیم نگرش خویش را منطبق و همسو با نگرش برآمده از فرهنگ دینی کنیم، به چنین ثمره ای دست یابیم؛ چرا که هر تحولی در ساحتِ منش، محصول تحول در ساحت بینش است.

آگاهی نخست این است که طبیعت زنده و تپنده و تسبیح گوی خداوند است:

عارفان ما حقیقتاً جزء جزء گیتی را گویا و شنوا و اشارت گر می پنداشتند. مولوی در این میان فوق العاده برجسته است. ببینید که بهار طبیعت برای او تا چه اندازه پر کرشمه و غوغا است:

مولانا با استناد به آموزه های دینی که می گویند ذرات هستی تسبیح گوی خداوندند (نک: اسراء: ۴۴) و جملگی کمر بندگی بر میان بسته اند و کوه ها با داود پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم همنوایی و نوای تقدیس و حمد زمزمه می کردند (نک: ص: ۱۸) تأکید می کند که موجودات جهان را نباید بی جان پنداشت؛ ذرات هستی جمله گویا هستند؛ اما نامحرمی ما آدمیان حجابی شده که صد گونه اشارت آنان را در نیابیم:

جمله ذرات زمین و آسمان

با تو می گویند روزان و شبان

ما سمیعیم و بصیریم و هُشیم

با شما نامحرمان ما خامُشیم ج

چون شما سوی جمادی می روید

محرم جان جمادان چون شوید

از جمادی عالم جان ها روید

غلغل اجزای عالم بشنوید

فاش تسبیح جمادات آیدت

وسوسه تأویل ها نربایدت

مثنوی معنوی

آگاهی دوم این است که نظام طبیعت، نظام نشانه ای است؛ یعنی جزء جزء این هستی پهناور، اشارتی دارند و تنبیهی و پیام و رهنمونی برای طرز و شیوه زیستن ما. اینکه در جای جای قرآن، نظام کائنات با عنوان آیات، یعنی نشانه ها دانسته شده، خود دلیلی روشن بر این امر است. همچنان که آیات وحی مستلزم تأمل و تفسیر و تبیین و درس آموزی و اعتبار است، آیات هستی نیز نیازمند بازاندیشی و تدبرند. نشانه ها باید رمزگشایی و خوانده شوند که نشانه به کدام هدف گرفته اند و کدام مقصد و مقصود را اشاره می کنند.

مولانا می گوید درختان رازها می گویند و برای صاحبان گوش اشارت ها و عبارت ها دارند:

این درختان اند همچون خاکیان

دست ها برکرده اند از خاکدان

سوی خلقان صد اشارت می کنند

و آنکه گوشَست اش عبارت می کنند

با زبان سبز و با دست دراز

از ضمیر خاک می گویند راز

مثنوی معنوی: دفتر اول

وقتی طبیعت را به مثابه آینه ای نشانه جلوه های رنگارنگ خداوند بینگاریم و باور کنیم که:

قطره ای کز جویباری می رود

از پی انجام کاری می رود

پروین اعتصامی

حساسیت و اعتنای ما به طبیعت دوچندان می شود.

فرانسیس آسیزی، عارف مسیحی، نگاه ویژه ای به طبیعت دارد. او عناصر هستی را غریبه و بیگانه نمی انگارد. در منظر او، خورشید و ماه و ستارگان و زمین و باد و آب، جمل