پاورپوینت کامل میراث انبیا (چیستی، فضیلت، ثمرات و آداب علم آموزی از نگاه امام صادق(ع)) ۷۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل میراث انبیا (چیستی، فضیلت، ثمرات و آداب علم آموزی از نگاه امام صادق(ع)) ۷۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل میراث انبیا (چیستی، فضیلت، ثمرات و آداب علم آموزی از نگاه امام صادق(ع)) ۷۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل میراث انبیا (چیستی، فضیلت، ثمرات و آداب علم آموزی از نگاه امام صادق(ع)) ۷۷ اسلاید در PowerPoint :
اشاره
شیخ زین الدین بن علی بن احمد بن صالح، مشهور به شهید ثانی، شاگرد علامه حلی و از بزرگ ترین عالمان و فقیهان قرن دهم هجری است. ایشان، فقیه، محدث، مفسر، ادیب، حکیم، طبیب و ریاضی دان روزگار خویش بوده و در زهد و ورع و تقوا و عبادت و تحقیق، شهره آفاق است.۱ از این عالم بزرگ، آثار علمی و اخلاقی گران بهایی به یادگار مانده که از جمله آنها، کتاب منیه المرید است. میرزای شیرازی اول (میرزای بزرگ) درباره سفارش به خواندن این کتاب شریف می فرماید: «چقدر شایسته است که اهل علم، بر مطالعه این کتاب مواظبت کنند و خود را به آدابی که درباره دانش اندوزی در این کتاب آمده است، آراسته نمایند».۲
علامه سیدمحسن امین می گوید: «کتاب منیه المرید، شامل آداب و فایده های ارزشمندی است، و این کتاب، برای کسی که بدان عمل کند، تأثیر فراوانی در تهذیب نفس او دارد».۳
اهمیت و ارزش این کتاب، حتی از نگاه غربی ها نیز پنهان نمانده است. چنان که فاضل فقید، علی اصغر حکمت در این باره می نویسد: «چه بسا بسیاری از کسانی که مجذوب و مسحور تمدن اروپایی شدند، از علوم و فنون شرقی و اسلامی که بزرگان ما در طول قرن های پیاپی آنها را کاوش کرده، بحث و بررسی نموده، درباره آنها کتاب ها نوشته اند، غافل و بی خبر بمانند. این در حالی است که بسیاری از محققان علوم و معارف در غرب، رو به سوی علوم شرقی نموده و چون به شرق نگریستند، این سرزمین را همانند خرابه هایی دیدند که پر از گنج های علم و فنون دفن شده است؛ به همین دلیل با شوق فراوان و غیر قابل وصف، همراه با تحمل انواع سختی ها، به کشف گنج های فضایل و علوم شرقی روی آوردند و با مسافرت ها و یا غور و بررسی در کتاب های شرقی ها، درصدد دست یابی به این علوم و معارف برآمدند. از جمله آنکه روزی با یکی از فضلای غرب گفت وگو می کردم، و او از اهمیت فوق العاده کتاب منیه المرید با من سخن گفت. سخن او در من تأثیر گذاشت و از او نسخه ای از این کتاب را گرفتم و چون آن را خواندم، دیدم که معدنی است لبریز از گنج های حکمت ها و معارف، و پر است از درهای آداب و فضایل. این کتاب حتی از منظر تاریخ علوم تربیتی نیز قابل ستایش و درخور استفاده فراوان است».۴
این کتاب از یک مقدمه و چند فصل تشکیل شده است که عبارتند از: مقدمه: فضیلت علم از آیات و روایات و دلیل عقلی؛ فصل اول: آداب معلم و شاگرد؛ فصل دوم: آداب فتوا و فتوادهنده و آنکه طلب فتوا می کند؛ فصل سوم: شرایط، آداب و آفات مناظره؛ فصل چهارم: آداب کتابت؛ خاتمه: مطالبی مهم در انواع علوم شرعیه و فرعیه و غیر آنها؛ تتمه کتاب: نصیحت های مهم به دانش اندوزان.
شهید ثانی در سراسر کتاب از امام صادق(ع) نقل حدیث کرده است، که در این نوشتار، چیستی، فضیلت، ثمره ها و آداب علم از نگاه آن حضرت بررسی می شود. از نگاه شهید ثانی، علم مقوله ای نیست که بی هیچ آدابی فرا گرفته یا تعلیم داده شود؛ چراکه تقدس و شرف علم، اقتضا می کند آمیخته با آداب و پیراسته از آفات باشد. آنچه شهید ثانی در این کتاب از فضیلت ها و ثمره های علم، به نقل از امام صادق(ع) آورده، شوق برانگیز است و آگاهی از آنها می تواند در روی آوردن خوانندگان کتاب به دانش یا توجه بیش از پیش به علم، تأثیر بسزایی داشته باشد. سفارش و پافشاری امام صادق(ع) و بزرگان دین بر آداب مند کردن علم و همراه ساختن آن با اخلاق و عمل، تلاشی خیرخواهانه است برای ایمن داشتن دانشوران از پی آمدهای زیان بار دانش فاقد اخلاق و تهی از عمل.
از این نکته نیز باز نمانیم که شهید ثانی با استناد به سخن امام صادق(ع) از علمی یاد می کند که از جنس نور بوده و فراتر از علوم رایج ظاهری است که در این نوشتار به این سخن نیز اشاره خواهد رفت.
۱. محمدعلی مدرّس تبریزی، ریحانه الادب، ج۳ و ۴، ص۲۸۰.
۲. برگرفته از: رضا مختاری، مقدمه کتاب منیه المرید، ص۵۵.
۳. منیهالمرید، ص۵۵، به نقل از: سید محسن امین، اعیان الشیعه، ج۷، ص۱۵۶.
۴. منیهالمرید، صص ۵۶ و ۵۷، به نقل از: مجله تعلیم و تربیت، سال اول، ۱۳۰۴، ش۵، صص۲۰ و ۲۱.
۱. فضیلت دانش
شهید ثانی در منیه المرید، پیش از آنکه سخنانی از امام صادق(ع) در فضیلت و اهمیت علم بیاورد، در مقدمه ای ارزشمند در این باره چنین می فرماید: «بدان که خداوند، سبب کلی و اصلی آفرینش آسمان ها و زمین را دست یابی بندگانش به علم، دانسته است همان گونه که در قرآن کریم فرمود: «خداوند کسی است که هفت آسمان و همانند آنها هفت زمین آفرید. فرمان خدا در میان آنها فرود می آید، تا «علم» پیدا کنید که خدا بر هر چیزی تواناست.» (طلاق: ۱۲) و در شرف و فضیلت علم، همین یک آیه بس است. به ویژه آنکه این آیه شریفه به علم توحید اشاره می کند که اساس هر علم و محور هر گونه معرفت است. خداوند، علم را برترین شرف و نخستین منّتی قرار داد که با آن بر آدم(ع) پس از آفرینش او، منّت نهاد».۱
شهید ثانی آن گاه روایات ارزشمندی از امام صادق(ع) در فضیلت علم آورده است که در اینجا به برخی از آنها اشاره می کنیم:
«بر شما باد که در امر دین، عالم و فقیه شوید، و مبادا که همانند اعرابی و بیابان نشین ها، بی خبر از علم دین بمانید؛ چراکه اگر کسی فاقد چنین دانش و درک و بصیرتی باشد، خداوند در روز رستاخیز با نظر لطف خویش به او نمی نگرد و خداوند [به سبب بی دانشی او] عمل او را پاکیزه نمی گرداند».۲
«تا آن اندازه به دانش اندوزی و دین شناسی یاران خود، اهتمام و دل بستگی دارم که مایلم آنها را با تازیانه به این کار وادارم».۳
دانشمندان، وارثان پیامبران هستند. همانا که پیامبران، درهم و دیناری از خود به جای نمی گذارند، بلکه آنچه از آنها به نام میراث بر جا می ماند، سخنان علمی و حکیمانه آنان است و هر که از آنچه از پیامبران به یادگار مانده است، فرا گیرد، همانا که بهره فراوانی برده است.۴
آن گاه که مؤمنی فقیه و عالم از دنیا برود، شکافی در اسلام پدید می آید که چیزی آن را پر نخواهد کرد.۵
۱. شهید ثانی، منیه المرید، صص ۹۳ و ۹۴.
۲. همان، ص۱۱۲.
۳. همان.
۴. همان.
۵. همان، ص۱۱۳.
۲. ثمره های علم در یک نگاه
کسی که آداب مندانه علم می آموزد، از ثمره های فراوان آن نیز برخوردار می شود. «امام صادق(ع) به نقل از حضرت علی(ع)، در بیانی تشبیه گونه، از ثمره های علم، این گونه یاد می کند: «ای دانش اندوز! همانا که دانش دارای ثمره های فراوانی است. سر آن فروتنی، چشم آن دوری از حسد و گوش آن فهم و زبان آن راست گویی و حافظه اش بحث و کاوش و قلب آن حسن نیت و عقل آن شناختن سبب ها و امور و دست آن رحمت و پای آن زیارت علما و همت آن سلامت و حکمت آن ورع و قرارگاهش نجات و پیشوایش عافیت و مرکب آن وفا و سلاح آن نرمی گفتار و شمشیر آن رضا و قناعت و تیر و کمانش مدارا و لشکرش گفت وگو با دانشمندان و سرمایه و ثروتش ادب و ذخیره و اندوخته اش دوری از گناهان و ردای آن کار نیک و پناهگاهش، صلح و آشتی و راهنمایش هدایت و رفیق و دوستش، محبت نیکان است.۱
باز از امام صادق(ع) است که: علم را طلب کنید و همراه آن به بردباری و وقار آراسته شوید، و در برابر کسی که از او علم می آموزید فروتنی کنید، و در برابر کسی که به او علم می آموزید نیز متواضع باشید، و همانند دانشمندان جبار و اشراف منش نباشید که در این صورت، طرز رفتار باطل و نابحق شما، حق شما را از میان می برد».۲
۱. همان، ص۱۴۸.
۲. همان، ص۱۶۲.
۳. جایگاه عالم دینی از نگاه امام صادق(ع)
از احادیثی که از امام صادق(ع) درباره جایگاه علما در جامعه رسیده است، استفاده می شود که این گروه از موقعیتی ممتاز، اثرگذار و درخور توجه برخوردارند. چنان که در این باره از آن حضرت می خوانیم:
دانشمندان شیعه، مرزبانان حدود و ثغوری هستند که در آن سوی مرزها، شیاطین و دیوان و ددان و همکاران شیاطین در کمین نشسته و در رفت و آمدند. دانشمندان شیعه، مانع از یورش و غلبه این شیاطین و اهریمنان به شیعیان می باشند. چنین دانشمندانی یک میلیون بار از مجاهدانی که در جبهه ها می جنگند، برتری دارند؛ چراکه این دانشمندان از دین دوستان ما دفاع می کنند، در حالی که مجاهدان از بدن دوستان ما دفاع می کنند.۱
نک: همان، ص۱۱۷.
۴. دانشی از جنس نور
در مکتب امام صادق(ع) از دانشی سخن گفته می شود که از جنس نور بوده و از آن، به «نور» تعبیر شده است. این گونه از دانش، فراتر از اصطلاحات و علوم ظاهری بوده است و در کتاب و دفتر نمی گنجد. در حقیقت می توان از این علم، به «علم لدنی» تعبیر کرد. این گونه از دانش، با خواندن و مطالعه و پژوهش به دست نمی آید، بلکه آن را باید با تهذیب نفس و خودسازی به دست آورد. بر اساس حدیثی از امام صادق(ع)، به این گونه از علم، تنها با «عبودیت» پروردگار می توان دست یافت. امام صادق(ع) در این حدیث که حقیقت عبودیت را تبیین کرده، در کنار توصیه به فراگیری آداب علم، نکات ارزشمند دیگری را نیز بازگو فرموده است، که به دلیل ارزشمندی فوق العاده این روایت، به آن اشاره می کنیم: «شخصی به نام عنوان بصری که پیرمرد ۹۴ ساله ای است، می گوید: من برای کسب علم، نزد مالک بن انس رفت وآمد داشتم. هنگامی که جعفر بن محمد(ع) به شهر ما آمد، خدمتش مشرّف می شدم؛ زیرا دوست داشتم که از محضر آن بزرگوار نیز کسب دانش نمایم. روزی به من فرمود: «من مردی هستم که مورد نظر و توجه قرار گرفته ام و در عین حال در هر ساعتی از شبانه روز اوراد و اذکاری دارم. تو مرا از اذکار و اوراد باز مدار و برای کسب دانش، همانند سابق نزد مالک بن انس برو».
من از این سخن غمگین شدم و از نزدش خارج گشتم. در دل گفتم: اگر امام، خیری را نزد من می یافت، مرا از دیدارش محروم نمی کرد. پس به مسجد رسول خدا صلی الله علیه و آله رفتم و به آن جناب سلام کردم. روز بعد نیز به روضه مبارکه رسول خدا صلی الله علیه و آله رفتم و دو رکعت نماز خواندم و دست به دعا برداشتم و گفتم: «پروردگارا! قلب جعفر بن محمد را بر من مهربان کن و از علم او که موجب می شود به راه راست هدایت شوم، روزی ام فرما! بعد از آن با غم و اندوه به خانه برگشتم و نزد مالک بن انس نیز نرفتم؛ زیرا عشق و محبت به جعفر بن محمد در دلم جای گزین شده بود. تا مدتی جز برای ادای نماز واجب از منزل خارج نمی شدم تا اینکه صبرم به اتمام رسید.
روزی درب خانه حضرت رفتم و اجازه داخل شدن خواستم. خادمی بیرون آمد و گفت چه کار داری؟ گفتم: می خواهم خدمت امام مشرّف شوم و سلام کنم. پاسخ داد: آقا در محراب مشغول نماز است، سپس به داخل منزل برگشت و من مقابل درب نشستم. طولی نکشید که خادم بازگشت و گفت: بفرمایید داخل منزل. سپس داخل منزل شدم و بر حضرت سلام کردم. جواب سلام را داد و فرمود: بنشین! خدا تو را مورد مغفرت قرار دهد. در خدمت آن جناب نشستم. سر مبارکش را به زیر افکند و بعد از سکوت طولانی سر برداشت و فرمود: کنیه ات چیست؟ عرض کردم: «ابوعبدالله». فرمود: «خدا تو را بر این کنیه ثابت بدارد و توفیق عطا کند خواسته تو چیست؟» در دلم گفتم: اگر در این ملاقات فایده دیگری جز همین دعا نباشد، همین مقدار هم بسیار ارزشمند است. سپس عرض کردم: از خدا خواسته ام که قلب تو را بر من مهربان کند و از علم تو بهره مندم گرداند. امیدوارم که خدای متعال دعایم را مستجاب نموده باشد.
حضرت فرمود: «ای اباعبدالله! علم [راستین] با [تعلیم و] تعلم حاصل نمی شود، بلکه نوری است که در قلب شخصی که خدا اراده هدایت او را دارد، می تابد. پس اگر طالب علم هستی، قبلاً حقیقت عبودیت و بندگی را در دلت به وجود آور و علم را به وسیله عمل طلب کن و از خدا طلب فهم کن تا به تو بفهماند. گفتم: ای شریف! فرمود: بگو: ابا عبدالله!
گفتم: «حقیقت عبودیت چیست؟ [تا با رسیدن به آن، به آن علمی که از جنس نور است دست یابم]» فرمود: «حقیقت بندگی در سه چیز است: نخست اینکه بنده خودش را مالک [حقیقی] چیزهایی که خدا به وی عطا کرده نداند؛ زیرا بندگان [در حقیقت] مالک چیزی نمی شوند، بلکه مال را مال خدا می دانند و در همان طریق که فرموده به مصرف می رسانند، دوم، اینکه خودش را در تدبیر امور [بدون کمک خداوند] ناتوان بداند، سوم، اینکه خودش را وقف انجام اوامر و نواهی خدا گرداند. پس اگر بنده ای خودش را مالک [حقیقی] اموال خود نداند، انفاق اموال در راه خدا برایش آسان خواهد شد و اگر تدبیر امورش را به خدای
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 