پاورپوینت کامل آفات زیارت ۷۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل آفات زیارت ۷۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آفات زیارت ۷۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل آفات زیارت ۷۶ اسلاید در PowerPoint :

۱. بی میلی و بی نشاطی در زیارت

همان گونه که غذای جسمانی، آن گاه که از روی بی میلی مصرف شود، نه لذت بخش خواهد بود، و نه به درستی جذب بدن، و نه مایه رشد و شادابی جسم می شود، غذای روحانی نیز برای روح این گونه است که اگر همراه با شوق و شور نباشد، اثر چندانی در رشد روحی انسان نخواهد داشت.

حضرت امام رحمه الله در این باره می فرماید: «چنانچه اطبّا را عقیده آن است که اگر غذا را از روی سرور و بهجت میل کنند، زودتر هضم می شود، همین طور طب روحانی اقتضا می کند که انسان غذاهای روحانی را از روی بهجت و اشتیاق تناول کند و از کسالت و تکلف دوری کند، آثار آن در قلب، زودتر واقع شود و باطن قلب با آن، زودتر تصفیه شود».۱

زیارت نیز غذایی روحانی است که آن گاه تأثیر کامل می بخشد و موجب رشد و نشاط روحی می شود که با شوق، همراه باشد.

ابن قولویه قمی می گوید:

پدرم از سعد بن عبدالله، از علی بن ابراهیم جعفری، از حمدان دسوائی نقل کرده که می گوید: محضر امام جواد(ع) شرفیاب شدم، عرض کردم: کسی که پدر شما را در طوس زیارت کند، از چه اجر و پاداشی برخوردار است؟ فرمود: کسی که قبر پدرم را از روی شوق زیارت کند، خداوند همه گناهان گذشته و آینده اش را می آمرزد. روای حدیث ـ حمدان دسوائی ـ می گوید: من پس از شنیدن این حدیث از امام جواد(ع) با ایوب بن نوح بن درّاج ملاقات کردم و به او گفتم: ای ایوب من از مولای خود امام جواد(ع) چنین حدیثی شنیدم. ایوب گفت: دوست داری مطلبی افزون بر آن برای تو بگویم؟ گفتم: آری. گفت: از خودِ آن بزرگوار شنیدم که فرمود: آن گاه که روز قیامت فرا رسد، منبری برای زائر پدرم ـ که او را از روی شوق زیارت کرده است ـ کنار منبر رسول خدا صلی الله علیه و آله نصب می شود، تا مردم از حساب فارغ شوند.۲

امام رضا(ع) فرمود:

اِنَّ لِکلِّ اِمامٍ عَهْداً فی عُنُقِ اَوْلِیائهِ وَ شیعَتِهِ وَ اِنَّ مِنْ تَمامِ الْوَفاء بِالْعَهدِ وَ حُسْنِ الاَداءِ زِیارَهِ قُبُورِهِمْ فَمَنْ زارَهُم رَغْبَهً فی زیارَتِهِم و تَصْدیقاً بِما رَغِبُوا فیهِ کانَ اَئمَّتُهم شُفَعاءَ هُمْ یوْمَ القیامَه.۳

همانا که هر امامی، عهد و پیمانی بر گردن دوستان و شیعیانش دارد و به درستی که وفای کامل به عهد و ادای زیبای این پیمان، با زیارت قبور آنها حاصل می شود. پس هر که آنها را از روی شوق و رغبت و باور نسبت به این شوق، زیارت کند، آنان در روز قیامت از او شفاعت خواهند نمود.

خارخار شوق در دل، کار بال و پر کند

طی به یک پا می کند چندین بیابان گردباد۴

«صائب»

پای شکسته، سنگ رهِ ما نمی شود

شوق تو مومیایی پای شکسته است۵

«صائب»

غنچه را باد صبا از پوست می آرد برون

بی نسیم شوق، پیراهن دریدن مشکل است۶

«صائب»

بی سر پرشور، تن دیگ ز جوش افتاده ای است

بی دل بی تاب، بال و پر ندارد آدمی

چون نمکدانی است «صائب» کز نمک خالی بود

شورشی از عشق اگر در سر ندارد آدمی۷

۲. انتظار نامعقول داشتن از امام

یکی از پاورپوینت کامل آفات زیارت ۷۶ اسلاید در PowerPoint، داشتن انتظار نامعقول از امام است. برخی زائران از امام می خواهند که همه گونه مشکل و سختی را که با آن دست به گریبانند، از سر راه بردارد؛ به گونه ای که آنها نه هیچ گونه سختی در زندگی داشته باشند، نه از بیماری رنج ببرند، و نه کمبودی در زندگی داشته باشند. در حالی که اولاً بسیاری از سختی ها و گرفتاری ها، لازمه زندگی مادی بوده و هم سو با مشیت پروردگار است و در وجود آنها برکت ها و حکمت هایی است که اگر آدمیان از آنها بی بهره می شدند، هرگز نمی توانستند به تکامل روحی و تعالی معنوی دست یابند. ثانیاً اساساً خود زندگی امامان معصوم(ع) نیز سرشار از گرفتاری ها و سختی ها و دشواری های آزاردهنده بود، و آنها هیچ گاه از خدا تقاضای گشایش از این تنگناها را نکرده اند. در حقیقت، آنها نیز در این باره مانند دیگر انسان ها محکوم سنت های آفرینش ـ که از جمله آنها آمیختگی زندگی با دردها و رنج ها می باشد ـ بود ند، و این را باور داشته اند که هیچ انسانی را از تلخی های زندگی گریزی نیست. پس باید صبور بود و مشکلات را نردبان تعالی و پل پیروزی ساخت.

زهری می گوید: «نزد علی بن حسین، امام سجاد(ع) بودم که یکی از اصحابش آمد و امام به او فرمود: ای مرد! در چه وضعی هستی؟ گفت: ای فرزند رسول خدا! تا امروز، چهارصد اشرفی قرض بی محل دارم و نان خورانم سنگین است و چیزی ندارم برایشان ببرم. علی بن حسین(ع) به سختی گریه کرد. گفتم: چرا گریه می کنید؟ فرمود: گریه برای مصائب و محنت های بزرگ است؛ گفتم: چنین است. فرمود: چه محنت و مصیبتی سخت تر از اینکه یک مؤمن، برادر خود را محتاج ببیند و نتواند به او کمک کند. او را ندار ببیند و نتواند علاجی برای آن بیندیشد.

مجلس تمام شد و امام سجاد(ع) به منزل تشریف بردند. یکی از مخالفان که در آن مجلس حضور داشت و همواره طعنه می زد، پس از رفتن امام گفت: عجب از اینهاست که یک بار ادعا می کنند آسمان و زمین و هر چیز دیگر فرمان بردار آنهاست و خداوند هم خواست آنها را اجابت می کند و بار دیگر به درماندگی از اصلاح حال یاران خود اعتراف می کنند! آن مرد گرفتار، این سخن را شنید و نزد امام آمد وگفت: ای فرزند رسول خدا! فلانی درباره شما چنین و چنان گفته و این سخن او، از گرفتاری خودم برای من سخت تر است. امام فرمود: خداوند اجازه رفع گرفتاری ات را صادر کرده است. آن گاه به خادمش گفت: افطار و سحری بیاور! خادم، دو قرص نان آورد. امام به مرد فرمود: اینها را بگیر که جز آن چیزی نداریم. امید است خداوند به وسیله آنها از تو رفع گرفتاری کند و مال بسیار به تو برساند.

مرد دو قرص نان را گرفت و به بازار رفت و نمی دانست چه کند. و در اندیشه قرض سنگین و وضع بد خانواده اش بود و شیطان وسوسه اش می کرد که این دو قرص نان، چگونه حوائج تو را رفع خواهد کرد؟ در این حال، به ماهی فروشی رسید که ماهی او مانده بود. پس او گفت: هم ماهی تو کساد است و هم قرص نان من! آیا میل داری ماهی ات را با قرص نان من عوض کنی؟ گفت: آری! پس ماهی را به او داد و قرص نان را از او گرفت. آن گاه به نمک فروشی که نمکش را کسی نمی خرید برخورد و گفت: نمکت را با قرص نانم معاوضه می کنی؟ گفت: آری نان را داد و نمک را از او گرفت و همراه ماهی به خانه آورد و گفت: بهتر است که ماهی را نمک سود کنم، و چون شکم ماهی را شکافت، لؤلؤ فاخری در آن یافت و خدا را حمد گفت.

در این میان که شاد بود، درِ خانه او را زدند، آمد ببیند پشت در خانه کیست؟ دید صاحب ماهی و نمک، هر دو آمد ه اند و می گویند: ای بنده خدا! ما و فرزندان ما هر چقدر کوشش کردیم، نتوانستیم نان تو را بخوریم، و به این نتیجه رسیدیم که تو از روی بدحالی این نان را می خوری، بهتر آن دیدیم که آن را به تو برگردانیم، و آنچه را هم که به تو داده ایم، به تو حلال کردیم. پس آن دو قرص نان را گرفت. زمانی که آن دو نفر برگشتند، باز در خانه اش زده شد، فرستاده علی بن حسین(ع) بود که وارد شد و گفت: علی بن حسین فرمود: حال که خداوند به تو گشایش داد، پس طعام ما را باز گردان که جز ما کسی نمی تواند آن را بخورد.

مرد، آن دو لؤلؤ را به قیمت بس گزافی فروخت و قرض های خود را ادا کرد و وضع زندگی اش خوب شد. روزی خدمت امام سجاد(ع) آمد. آن حضرت که از گشایش در کار او باخبر بود، او را متوجه حقیقتی مهم نمود. و به او فرمود: همانا که مراتب بالا جز با تسلیم به امر خداوند، و ترک پیشنهاد بر او درک نمی شود. اولیای الهی بر محنت ها و ناگواری ها صبر می کنند، در حالی که دیگران نمی توانند، و خداوند در عوض، همه احتیاج های آنها را برآورده می کند، و در عین حال، جز آنچه خداوند بخواهد، چیز دیگری نمی خواهند».۸

امام سجاد(ع) در مقام آموزش «توقع معقول» در دوستان خویش است و اینکه به صلاح انسان هاست که با بسیاری از مشکلات و سختی ها دست و پنجه نرم کنند و سختی ها و تلخی ها را بپذیرند. همان گونه که امام زین العابدین(ع) خود نیز در برابر مشیت الهی، مبنی بر تنگ دستی راضی بود، و این مشکل و مانند آنها را زمینه ساز رسیدن به مراتب بالا دانسته است.

۳. غلوّ در زیارت

غلوّ در لغت به معنای زیاده روی و تجاوز از حد، و نیز به این معناست که فرد یا چیزی، بیش از آنچه در او هست، توصیف شود. در اصطلاح شرع، به معنای مبالغه کردن در اوصاف پیامبران و اولیای الهی است که به اعتقاد به الوهیت انسان منجر می شود.۹

قرآن کریم، اهل کتاب را از این کار منع می کند و می فرماید: «قُلْ یا أَهْلَ الْکتابِ لا تَغْلُوا فی دینِکمْ غَیرَ الْحَقّ؛ِ بگو! ای اهل کتاب، در دینتان به ناحق، غلوّ نکنید». (مائده: ۷۷)

یکی از خطرناک ترین پدیده های انحرافی در حوزه باورهای دینی، غلو است و اعتقاد به اینکه الف) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله یا ائمه اطهار(ع) جایگاهی در مرتبه خدایی دارند؛ ب) تدبیر عالم هستی ـ استقلالاً ـ به آنها واگذار شده است؛ ج) معرفت و محبت اهل بیت(ع) انسان را از عبادت خداوند و انجام واجبات بی نیاز می کند. این اعتقادی نادرست و غلوآمیز درباره ایشان است که به شدت از جانب اهل بیت(ع)، نکوهش و با غلوّکنندگان برخورد شده است.۱۰

امام صادق(ع) فرمود: «بر جوانان خود از خطر غلوکنندگان بیمناک باشید. مبادا باورهای آنان را تباه سازند؛ چرا که غلوکنندگان، بدترین مخلوق خدا هستند. آنها عظمت خدا را کوچک دانسته و برای بندگان خدا قایل به ربوبیت شده اند».۱۱

بر اساس روایتی از حضرت امیرالمؤمنین(ع)، زیاده روی در هر کاری ـ همانند کوتاهی کردن در کارها ـ نشانه نادانی شخص است. آن حضرت در این باره می فرماید: «لاتَری الجاهِلَ الَّا مُفرِطاً اَو مَفرِّطاً؛ پیوسته جاهل را اهل افراط یا تفریط می بینی».۱۲

ازاین رو، آن حضرت، از دو گروه ابراز بیزاری جست و در این باره فرمود: «هَتَک فِی رجلان: مُحِبٌّ فالٍ و مُبْغِضٌ قالٍ؛ دو گروه درباره من هلاک شدند؛ دوستی که در اظهار دوستی به من، غلو کرد و دشمنی که در دشمنی با من زیاده روی کرد».۱۳

ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه خویش آورده است که «رسول اکرم صلی الله علیه و آله به امیرالمؤمنین(ع) فرمود: تو همانند عیسی بن مریم(ع) هستی که از یک سو یهودیان او را مورد بغض و کینه قرار دادند و به مادرش بهتان زدند و از سوی دیگر نصرانی ها در اظهار دوستی به وی افراط کردند و او را از حد انسانی بالا تر برده، نسبت خدایی و پسر خدا بودن به او دادند».۱۴

حضرت علی(ع) برای برحذر داشتن دیگران از غلو و افراط، بسیاری از کمالات خود را اظهار نمی کرد. در یکی از خطبه های آن حضرت آمده است: «به خدا سوگند! اگر بخواهم می توانم محل ورود و خروج و همه کارهای هر یک از شماها را بگویم، ولی می ترسم که شما با شنیدن این مطالب، به رسول خدا صلی الله علیه و آله کفر بورزید و مرا بالاتر از او بدانید.۱۵ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز از بیم غلو، از بازگویی همه فضایل حضرت علی(ع) اجتناب می ورزید و می فرمود: اگر نمی ترسیدم که گروه هایی از امت من درباره تو چیزی بگویند که درباره عیسی بن مریم صلی الله علیه و آله گفتند [مانند خدا بودن، پسر خدا بودن، حلول خدا را و…] مطالبی را می گفتم که هر کس آنها را می شنید و تو بر او می گذشتی، خاک زیر پایت را به قصد تبّرک برمی داشت،۱۶ و باز از امام صادق(ع) است که فرمود: «بنای بیش از اندازه نسازید که ویران می شود، [یعنی] درباره ما هرچه می خواهید بگویید، لیکن از حد مخلوق بودن بالا نبرید.۱۷ امام صادق(ع) در بیان دیگری، ابتدا سوگند یاد کرده که ما جز بنده و برگزیده خدا نیستیم و استقلالی در دفع ضرر و جلب منفعت نداریم. آن گاه کسانی را که درباره آنها غلو می کنند، لعن کرد و فرمود: «اینها با این کارهای خود، نه تنها خدا را می آزارند، بلکه رسول خدا صلی الله علیه و آله را در قبر آن حضرت و امیرالمؤمنین، فاطمه، امام حسن، امام حسین، امام سجاد، امام باقر(ع) را می آزارند».۱۸

۴. سجده کردن بر قبر پیام

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.