پاورپوینت کامل هدف قیام حسینی ۵۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل هدف قیام حسینی ۵۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل هدف قیام حسینی ۵۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل هدف قیام حسینی ۵۴ اسلاید در PowerPoint :
تاریخ اسلام پر از رویدادهایی است که در گذر زمان پدیدار و بسیاری از آنها، به مرور کهنه و متروک و به فراموشی سپرده شده است، ولی در این میان، نهضت مقدس عاشورای امام حسین علیه السلام و یارانش، نه تنها با گذشت دوران فراموش نشده و از صفحه تاریخ کنار نرفته، بلکه هر چه زمان بر آن گذشته، بر عظمت و اهمیت آن افزوده شده است.
باید دید هدف آن بزرگوار از این نهضت مقدس چه بوده و راز ماندگاری نهضت عاشورا در چیست؟ چگونه شهادت جمعی اندک در گوشه ای از تاریخ، این گونه با اثرگذاری و تحول آفرینی در عصر خود، از قالب زمان خارج شده و اکنون نیز حقیقت جویان گیتی را به شگفتی واداشته است؟
نیک بختانه باید گفت که رهبر فرزانه انقلاب ـ حفظه الله ـ در سخنانی کلیدی و بسیار دقیق،۱ به تفصیل درباره هدف اصلی قیام امام حسین علیه السلام سخن گفته و جنبه های گوناگون آن را واکاویده است. آنچه در این بخش بدان می پردازیم، عصاره سخنان این مرد بزرگ و اندیشمند والاست.
منظور، سخنان ایشان در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۳۷۴ در نماز جمعه تهران است. در این بخش مقاله، سخنانی که داخل گیومه گذاشته می شود، سخنان مقام معظم رهبری در آن سخنرانی است.
الف) دو دیدگاه نادرست در تعیین هدف نهضت حسینی
از دیدگاه مقام معظم رهبری، دو گروه از اندیشمندان در تعیین پاورپوینت کامل هدف قیام حسینی ۵۴ اسلاید در PowerPoint به بی راهه رفته اند:
کسانی که قیام آن حضرت را برای «تشکیل حکومت و کنار زدن حکومت فاسد یزید» می دانند؛
کسانی که قیام آن حضرت را برای «شهید شدن» می پندارند.
دیدگاه گروه نخست درست نیست؛ زیرا «کسی که به قصد حکومت حرکت می کند، تا آنجا پیش می رود که ببیند این کار، شدنی است. [وقتی] دید احتمال شدن این کار، یا احتمال عقلایی وجود ندارد، وظیفه اش این است که برگردد»؛ حال آنکه حضرت با وجود علم به شهادت خود و یارانش، تا آخرین قطره خون پاکش به مبارزه ادامه داد و به شهادت رسید.
دیدگاه گروه دوم نیز نادرست است؛ زیرا با مبانی اسلامی درباره مسئله مهم شهادت سازگاری ندارد. این گروه معتقدند «حضرت می دانست که نمی تواند حکومت تشکیل دهد، بلکه اصلاً آمد تا کشته و شهید شود!» یعنی امام حسین علیه السلام اندیشید که «چون با ماندن نمی شود کاری کرد، پس برویم با شهید شدن، کاری بکنیم!»، در حالی که «ما در اسناد و مدارک اسلامی، نداریم که برو خودت را به کام کشته شدن بینداز. ما چنین چیزی نداریم. شهادتی را که ما در شرع مقدس می شناسیم و در روایات و آیات قرآن از آن نشان می بینیم، معنایش این است که انسان به دنبال هدف مقدسی که واجب یا راجح است، برود و در آن راه، تن به کشتن هم بدهد. این، آن شهادتِ صحیح اسلامی است. اما اینکه آدم، اصلاً راه بیفتد برای اینکه «من بروم کشته شوم» یا یک تعبیر شاعرانه چنینی که «خون من پای ظالم را بلغزاند و او را به زمین بزند»؛ اینها آن چیزی نیست که مربوط بدان حادثه به آن عظمت است».
پس نتیجه این شد که «نه می توانیم بگوییم که حضرت قیام کرد برای تشکیل حکومت و هدفش تشکیل حکومت بود و نه می توانیم بگوییم حضرت برای شهید شدن قیام کرد».
ب) هدف حضرت: بازگرداندن جامعه اسلامی به خط صحیح
از نظر رهبر فرزانه انقلاب، هدف اصلی قیام خونین دشت نینوا، «بازگرداندن جامعه اسلامی به خط صحیح» است.
«در زمان پیغمبر، حکومت اسلامی و جامعه اسلامی تشکیل شد، اقتصاد اسلامی پیاده شد، جهاد اسلامی بر پا و زکات اسلامی گرفته شد؛ یک کشور و یک نظام، اسلامی شد. مهندس این نظام و راهبر این قطار در این خط، نبی اکرم و آن کسی است که به جای او می نشیند.
خط هم روشن و مشخص است. باید جامعه اسلامی و فرد اسلامی از این خط، بر روی این خط و در این جهت و از این راه حرکت کند، که اگر چنین حرکتی هم انجام گیرد، آن وقت انسان ها به کمال می رسند؛ انسان ها صالح و فرشته گون می شوند؛ ظلم در میان مردم از بین می رود؛ بدی، فساد، اختلاف، فقر و جهل از بین می رود؛ بشر به خوش بختی کامل می رسد و بنده کامل خدا می شود.
اسلام این نظام را به وسیله نبی اکرم صلی الله علیه و آله آورد و در جامعه آن روز بشر پیاده کرد. در کجا؟ در گوشه ای که اسمش مدینه بود و بعد هم به مکه و چند شهر دیگر توسعه داد.
سؤالی در اینجا باقی می ماند و آن اینکه: اگر این قطاری را که پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله بر روی این خط به راه انداخته است، دستی، یا حادثه ای آمد و را از خط خارج کرد، تکلیف چیست؟ اگر جامعه اسلامی منحرف شد؛ اگر این انحراف به جایی رسید که خوف انحرافِ کل اسلام و معارف اسلام بود، تکلیف چیست؟
توضیح آنکه، انحراف در جوامع بشری به دو شکل قابل تصور است: انحراف فردی که در آن، مردم یک جامعه به فساد آلوده می شوند، ولی انحراف ایشان، ضرری به اصل دین وارد نمی آورد؛ و انحراف حکومت و حاکمان افزون بر انحراف مردم، که اساس اسلام و مسلمانی را هدف قرار می دهد و بیم تغییر جهت در صراط مستقیم دین داده می شود».
«یک وقت مردم که فاسد می شوند، حکومت ها هم فاسد می شوند، علما و گویندگان دین هم فاسد می شوند! از آدم های فاسد، اصلاً دین صحیح صادر نمی شود. قرآن و حقایق را تحریف می کنند؛ خوب ها را بد، بدها را خوب، منکر را معروف و معروف را منکر می کنند! خطی را که اسلام ـ مثلاً ـ به این سمت کشیده است، ۱۸۰ درجه به سمت دیگر عوض می کنند! اگر جامعه و نظام اسلامی به چنین چیزی دچار شد، تکلیف چیست؟»
تا پیش از حاکم شدن یزید بر جامعه اسلامی، هنوز انحراف جامعه به حدی نبود که بیم از بین رفتن اساس اسلام وجود داشته باشد. «جامعه در زمان پیغمبر و زمان امیرالمؤمنین که به آن شکل منحرف نشده است، در زمان امام حسن علیه السلام که معاویه در رأس حکومت است، اگرچه خیلی از نشانه های آن انحراف، پدید آمده است، اما هنوز به آن حدی نرسیده است که خوف تبدیل کلی اسلام وجود داشته باشد. شاید بشود گفت در برهه ای از زمان، چنین وضعیتی هم پیش آمد، اما در آن وقت، فرصتی نبود که این کار انجام گیرد؛ موقعیت مناسبی نبود.» اما حاکم شدن شخصی چون یزید بر سرنوشت مسلمانان، دیگر تحمل کردنی نبود و شخص اول جهان اسلام باید کاری می کرد.
دوره سیدالشهدا دو ویژگی داشت که تا پیش از آن به وجود نیامده بود:
انحراف حاکم به حدی بود که اصل اسلام، تهدید می شد؛ «برای اینکه بعد از معاویه، کسی به حکومت رسیده است که حتی ظواهر اسلام را هم رعایت نمی کند! شُرب خَمر و کارهای خلاف می کند و تعرضات و فسادهای جنسی را واضح انجام می دهد، علیه قرآن حرف می زند، علناً شعر بر خلاف قرآن و بر رد دین می گوید و علناً مخالف با اسلام است! منتها چون اسمش رئیس مسلمان هاست، نمی خواهد اسم اسلام را براندازد. او عامل به اسلام، علاقه مند و دل سوز به اسلام نیست، بلکه با عمل خود، مثل چشمه ای که از آن مرتب آب گندیده تراوش می کند و بیرون می ریزد و همه دامنه را پر می کند، از وجود او آب گندیده می ریزد و همه جامعه اسلامی را پر خواهد کرد».
زمینه و موقعیت ایستادگی در برابر حکومت پدید آمده بود. «زمینه هم آماده است. زمینه آماده است، یعنی چه؟ یعنی خطر نیست. چرا! خطر که هست. مگر ممکن است کسی که در رأس قدرت است، در مقابل انسان های معارض، برای آنها خطر نیافریند؟ جنگ است دیگر. شما می خواهی او را از تخت قدرت پایین بکشی و او بنشیند تماشا کند! بدیهی است که او هم به شما ضربه می زند. پس خطر هست.
اینکه می گوییم موقعیت مناسب است، یعنی فضای جامعه اسلامی، طوری است که ممکن است پیام امام حسین علیه السلام به گوش انسان ها در همان زمان و در طول تاریخ برسد. اگر در زمان معاویه، امام حسین علیه السلام می خواست قیام کند، پیام او دفن می شد. این به خاطر وضع حکومت در زمان معاویه است. سیاست ها به گونه ای بود که مردم نمی توانستند حقانیت سخن حق را بشنوند. لذا همین بزرگوار، ۱۰ سال در زمان خلافت معاویه، امام بود، ولی چیزی نگفت؛ کاری، اقدامی و قیامی نکرد؛ چون موقعیت آنجا مناسب نبود».
جالب اینجاست که این تکلیف سترگ، با عذر و بهانه و احساس خطر و ترس جان برطرف نمی شود. به همین دلیل، امام حسین علیه السلام نصیحت دوستانِ به ظاهر دل سوز را نپذیرفت و در حرکت به سوی تکلیف، سستی نورزید. «دیگر عذری وجود ندارد. لذا عبداللَّه بن جعفر و محمد بن حنفیه و عبداللَّه بن عباس ـ اینها که عامی نبودند، همه دین شناس، آدم های عارف، عالم و چیزفهم بودند ـ وقتی به حضرت می گفتند که آقا! خط
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 