پاورپوینت کامل نگرانی های پیامبر اعظم بر امت اسلامی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نگرانی های پیامبر اعظم بر امت اسلامی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نگرانی های پیامبر اعظم بر امت اسلامی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نگرانی های پیامبر اعظم بر امت اسلامی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

اشاره

پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله با برنامه ای جامع، جهانی و جاودانه به سوی بندگان خدا آمد تا آنها را از سرگردانی و نادانی برهاند و به سوی زندگی سراسر سعادت در دنیا و ابدیتی آباد در آخرت رهنمون سازد. گروهی برنامه های حضرت را بدون کم و کاست پذیرفتند و به کمال رسیدند؛ شماری آنچه را هماهنگ با خواسته هایشان بود، قبول کردند و گروهی نیز با ایشان به ستیز برخاستند.

در زمان ما، همه آن برنامه ها به قوت خود باقی است و نیاز ما به داشتن چنین چارچوب هایی، نه تنها کمتر نشده، بلکه با قرار گرفتن زیر آبشار شدید اطلاعات وارداتی، بیشتر هم شده است. هیچ گاه رهنمودهای حضرت رسول صلی الله علیه و آله رنگ کهنگی به خود نمی گیرد.

در میان سخنان حضرت محمد صلی الله علیه و آله، به روایاتی از ایشان برمی خوریم که نشان دهنده نگرانی های حضرت درباره امت شان پس از رحلت است. این نگرانی ها، طیف وسیعی دارد و شامل حیطه های گوناگون بشری می شود. هدف از بازخوانی این روایات، توجه دوباره به نقاط آسیب زا در تکمیل دین داری است، نه القای ناامیدی به پیروان حضرتش. افول و نزول مسلمانان در برخی از جنبه ها، ریشه هایی عمیق و دیرینه ای دارد که رسول خدا صلی الله علیه و آله آنها را به ما گوشزد می کند.

۱. پول پرستی و درآمدهای نامشروع

یکی از نگرانی های مهم پیامبر اعظم درباره ما، توجه افراطی به پول، دارایی و ثروت اندوزی است. زیاده روی درباره این مسئله، سبب پررنگ شدن جنبه های اقتصادی و رنگ باختن دیگر جنبه های زندگی مانند رشد اخلاقی، توجه به تربیت، گسترش معنویت در جامعه و مانند آن می شود. بخش تأسف بار دیگر این مسئله، گرایش گروهی از مسلمانان به درآمدهای نامشروع و ثروت های بادآورده است که گرایش به ربا و دیگر کسب های حرام، از آن شمارند. سخنان حضرت را که بازگوکننده این نگرانی مهم است، با هم مرور می کنیم:

( «إنّ لِکلِّ اُمّهٍ فِتنَهً، و فِتنَهُ اُمَّتِی المالُ؛ برای هر امتی، آزمایشی است و وسیله آزمایش امت من، دارایی است». (محمدی ری شهری، ۱۳۷۷: ج۹: ح۱۵۷۲۵: ۳۳)

( «إنّ فی مالِ الرجُلِ فِتنَهً، و فی زوجَتِهِ فِتنَهً و ولدِهِ؛ همانا دارایی انسان مایه آزمایش است و زن و فرزند او نیز وسیله امتحان هستند». (متقی هندی، ۱۳۹۷: ح ۴۴۴۹۰)

( «لکلّ اُمَّهٍ عِجلٌ یعبُدونَهُ، و عِجلُ اُمَّتی الدَّنانیرُ و الدَّراهِمُ؛ هر امتی گوساله ای [چون گوساله سامری] دارد که آن را می پرستند و گوساله این امت، دینارها و درهم ها هستند». (محمدی ری شهری، ۱۳۷۷: ج۱۱: ح۱۹۳۸۷: ۱۲۶)

( «إنّ الدِّینارَ و الدِّرهَمَ أهلَکا مَن کانَ قَبلَکم، و هُما مُهلِکاکم؛ دینار و درهم، کسانی را که پیش از شما بودند، نابود کرد و این دو نابود کننده شماست». (کلینی، ۱۴۰۱: ج۲: ح۶: ۳۱۶)

( «عن ابنِ مسعودٍ ـ أنّه کانَ یعطی النّاسَ عَطاءَهُم، فَجاءَهُ رجُلٌ فأعطاهُ ألفَ دِرهَمٍ، ثُمّ قالَ خُذْها؛ فإنّی سَمِعتُ رسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یقولُ: إنّما أهلَک مَن کانَ قَبلَکمُ الدِّینارُ و الدِّرهَمُ، و هُما مُهلِکاکم؛ وقتی ابن مسعود در حال پرداخت عطای مردم بود، مردی آمد و او هزار درهم به آن مرد بخشید. سپس گفت: بگیرش؛ زیرا از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که می فرمود: جز این نیست که پیشینیان شما را درهم و دینار هلاک کرد و این دو هلاک کننده شماست». (محمدی ری شهری، ۱۳۷۷: ج۱۱: ح۱۹۳۸۹ ص۱۲۶)

( «انس بن مالک می گوید: دَخلتُ علَی النَّبی صلی الله علیه و آله و هُوَ نائمٌ علی حَصیرٍ قد أثَّرَ فی جَنْبِهِ، قالَ: أ مَعَک أحَدٌ غیرُک؟ قُلْتُ: لا، قالَ: اعْلَمْ أنَّهُ قَدِ اقْتَرَبَ أجَلی و طالَ شَوْقی إلی لِقاءِ ربّی و إلی لِقاءِ إخوانی الأنبیاءِ قَبْلی. ثُمَّ قالَ: لَیسَ شَیءٌ أحَبَ إلی مِنَ الموتِ، و لَیسَ للمُؤمنِ راحهٌ دُونَ لِقاءِ اللّه ، ثُمَّ بَکی، قُلْتُ: لِمَ تَبکی؟ قالَ: و کیفَ لا أبکی و أنا أعْلَمُ ما ینْزِلُ باُمّتی مِنْ بَعدی؟! قُلْتُ: و ما ینْزِلُ مِنْ بَعْدِک یا رسولَ اللّهِ؟! قالَ: الأهواءُ المُخْتَلِفهُ، و قَطِیعَهُ الرَّحِمِ، و حُبُّ المالِ و الشَّرَفِ، و إظهارُ البِدْعهِ؛ به حضور پیامبر صلی الله علیه و آله رسیدم و دیدم بر بوریایی خفته که بر پهلوی مبارکش رد انداخته است. حضرت از من پرسید: کس دیگری نیز با تو است؟ گفتم: خیر. فرمود: بدان که اجل من نزدیک شده و اشتیاقم به دیدار پروردگارم و دیدار برادرانم، پیامبران پیش از من، به درازا کشیده است. آن گاه فرمود: هیچ چیز نزد من دوست داشتنی تر از مرگ نیست و مؤمن جز با دیدار خداوند آسوده نیست. آن گاه گریست. من عرض کردم: چرا گریه می کنید؟ فرمود: چگونه نگریم، وقتی می دانم بعد از من چه بر سر امتم می آید. عرض کردم: ای پیامبر خدا! بعد از تو چه بر سر امتت می آید؟ فرمود: خواسته های گوناگون و بریدن رشته خویشاوندی و عشق به مال و مقام و پدیدار شدن بدعت [در دین]». (نوری، ۱۴۰۷: ج ۱۲: ح۱۳۵۱۹: ۶۴)

( «إنَّ أخوَفَ ما أخافُ علی اُمَّتی مِن بَعدی هذهِ المَکاسِبُ الحَرامُ، و الشَّهوَهُ الخَفیهُ، و الرِّبا؛ بیشترین چیزی که پس از مرگم، از آن بر امتم بیم دارم، این کسب ها و درآمدهای حرام و شهوت ناپیدا و ربا خواری است». (کلینی، ۱۴۰۱: ج ۵: ح۱: ۱۲۴)

ناگفته پیداست که حضرت با تلاش برای تحقق زندگی سالم و کسب حلال، مخالف نبود، بلکه جزو مشوقان به شمار می آمد. تا مسلمانی دست نیاز به دیگران به ویژه غیرمسلمانان دراز نکند. مهم مراعات حریم های شرعی در درآمد و نیز وابسته نشدن به مادیات است.

عشق به دنیا و رفاه زدگی

دنیا در نگاه دین، جایگاه تجارت اولیای الهی و مزرعه ای برای کاشت محصول برای برداشت آن در آخرت است. جلوه ها و لذت های گوناگون و رنگارنگی هم دارد. دنیا به خودی خود ناپسند نیست، بلکه پی آمدهای ناشی از زیاده روی در دنیاخواهی و نیز برخورداری از رفاه، غفلت آفرین است که مشکلات دیگری را پدید می آورد. در نگاه عمیق پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله، به هشدارهایی برمی خوریم که ما را از غرق شدن در مسائل مادی و جلوه های فریبای دنیا بازمی دارد تا با توجه به جنبه های فرامادی، لذت بیشتری، حتی از نعمت ها و خوشی های زندگی دنیایی داشته باشیم. به بخشی از سخنان حضرت در این باره اشاره می کنیم:

( «لَأنا لِفِتنَهِ السَّرّاءِ أخوَفُ علَیکم مِن فِتنَهِ الضَّرّاءِ، إنّکمُ ابتُلِیتُم بفِتنَهِ الضَّرّاءِ فَصَبَرتُم، و إنّ الدنیا حُلوَهٌ خَضِرَهٌ؛ راستی که من از فتنه خوشی برای شما بیمناکترم تا فتنه سختی. شما به فتنه سختی درافتادید و صبر کردید، اما دنیا شیرین و فریباست». (محمدی ری شهری، ۱۳۷۷: ج۹: ح۱۵۷۲۶: ۳۳)

( «عن رسولِ اللّه صلی الله علیه و آله: إنّ اللّه عَهِدَ إلَی أنْ لا یأتینی أحدٌ مِن اُمَّتی بلا إله إلاّ اللّهُ لا یخْلِطُ بها شَیئا إلاّ وَجَبتْ لَه الجَنّهُ. قالوا: یا رسولَ اللّهِ، و ما الّذی یخْلِطُ بلا إله إلاّ اللّهُ؟ قالَ: حِرْصا علی الدُّنیا و جَمْعا لها و مَنْعا لها، یقولونَ قَولَ الأنبیاءِ و یعملونَ عَملَ الجَبابِرَهِ؛ پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: خداوند به من سفارش کرد که احدی از امت من با «لا إله إلاّ اللّه» نزد من نمی آید، مگر آنکه بهشت بر او واجب می شود، به شرط آنکه چیزی را با آن نیامیخته باشد. عرض کردند: ای پیامبر خدا! آنچه با لا إله إلاّ اللّه آمیخته می شود چیست؟ فرمود: حرص به دنیا و جمع کردن مال دنیا و ندادن آن به دیگران. این گونه افراد، سخنشان سخن پیامبران است و کردارشان، کردار ستمگران!». (متقی هندی، ۱۳۹۷: ح۱۴۶)

( «لا تَزالُ لا إلهَ إلاّ اللّه تَحجُبُ غَضَبَ الرَّبِّ عَنِ النّاسِ، ما لَم یبالُوا ما ذَهبَ مِن دِینِهِم إذا صَلُحَتْ لَهُم دُنیاهُم؛ لا إله إلاّ اللّه، همواره خشمِ خدا را از مردم باز می دارد، مگر زمانی که چون دنیایشان آباد شد، دیگر برایشان مهم نباشد که دینشان از بین برود». (همان: ح۲۲۲)

( «لا إله إلاّ اللّه تَمْنَعُ الِعبادَ مِن سَخَطِ اللّه ، ما لَم یؤْثِروا صَفْقهَ دُنیاهُمْ علی دِینهِمْ؛ لا إله إلاّ اللّه، بندگان را از خشمِ خدا نگه می دارد، به شرط آنکه کسب و کارِ دنیای خود را بر دین خویش ترجیح ندهند». (همان: ح۲۲۱)

( «أظُنُّکم سَمِعتُم أنّ أبا عُبَیدهَ قَدِمَ بشَیءٍ مِن البَحرَینِ، فأبشِروا و أمِّلُوا ما یسُرُّکم، فوَ اللّه ما الفَقرَ أخشی علَیکم، و لکن أخشی علَیکم أن تُبسَطَ علَیکمُ الدُّنیا کما بُسِطَت علی مَن کانَ قَبلَکم، فتُنافِسوها کما تَنافَسوها، فتُهلِککم کما أهلَکتهُم؛ گمان می کنم شنیده اید ابو عبیده چیزی از بحرین آورده است. بشارت بر شما و به آینده خوشی که در انتظار شماست، امیدوار باشید؛ زیرا به خدا سوگند که من از فقر بر شما نمی ترسم، بلکه ترس من برای شما از این است که دنیا همچنان که به روی پیشینیان شما باز شد، به روی شما نیز باز شود و همچون آنان بر سر آن به رقابت برخیزید. در نتیجه، دنیا شما را نیز همانند آنان به نابودی افکند». (همان: ح۶۱۶۱)

( «شِرارُ اُمَّتِی: الَّذینَ وُلِدوا فِی النَّعیمِ و غُذوا بِهِ، هِمَّتُهُم ألوانُ الطَّعامِ و ألوانُ الثِّیابِ، یتَشَدَّقونَ فِی الکلامِ؛ بَدانِ امت من آنانند که در نعمت زاده می شوند و با آن بار می آیند و همت شان صرف غذاها و جامه های رنگارنگ می گردد و در سخن گفتن مراعات دیگران را نمی کنند». (محمدی ری شهری، ۱۳۷۷: ح۲۲۵۲)

( «إذا عَظَّمَتْ اُمّتی الدُّنیا نَزَعَ اللّه منها هَیبَهَ الإسلامِ؛ هرگاه امت من دنیا را بزرگ بدارند، خداوند شکوه اسلام را از آنان می گیرد». (حمدان، بی تا: ج۱: ۷۵)

( «یوشِک الاُمم تَداعی عَلَیکمْ تَداعِی الأکلَهِ علی قَصْعَتِها. قالَ قائلٌ مِنْهُمْ: مِنْ قِلّهٍ نَحْنُ یوْمَئذٍ؟ قالَ: بَلْ أنْتُمْ کثِیرٌ، و لکنّکمْ غُثاءٌ کغُثاءِ السَّیلِ، وَ لینْزِعَنَّ اللّه مِنْ عَدُوِّکمُ المَهابهَ منهم، و لَیقْذِفَنَّ فی قُلوبِکمُ الوَهْنَ! قالَ قائلٌ: یا رسولَ اللّه و ما الوَهْنُ؟ قالَ: حُبُّ الدُّنیا و کراهِیهُ المَوتِ؛ زود باشد که ملت ها بر شما هجوم آورند، همچون هجوم گرسنگان به ظرف غذا. یکی از آن میان گفت: آیا به علت آن که در آن هنگام شمارمان اندک است [، چنین می کنند]؟ فرمود: برعکس، تعدادتان بسیار زیاد است، اما چونان کف و خاشاک روی سیلاب هستید، خداوند هیبت و شکوه شما را از دل های دشمنانتان بر می گیرد و در دل های شما «وهن» می افکند. یکی پرسید: ای پیامبر خدا! «وهن» چیست؟ فرمود: دوست داشتن دنیا و ناخوش داشتن مرگ». (محمدی ری شهری، ۱۳۷۷: ج۱: ح۸۲۱: ۲۲۵)

( «أخْوَفُ ما أخافُ علی اُمّتی زَهْرَهُ الدُّنیا و کثْرَتُها؛ ترسناک ترین چیزی که از آن برای امت خود می ترسم، زرق و برق و وفور متاع دنیاست». (همان، ج۱: ح۸۳۳: ۲۲۸)

( «أخْوَفُ ما أخافُ علی اُمّتی: أنْ یکثُرَ لَهُمُ المالُ فَیتَحاسَدُونَ و یقْتَتِلُونَ؛ بیشترین چیزی که مرا نگران امتم کرده، این است که مال و ثروتشان زیاد شود. در نتیجه، به هم حسد ورزند و به جان یکدیگر افتند». (حمدان، بی تا: ج۱: ۱۲۷)

( «تکونُ اُمّتی فی الدُّنیا ثلاثهَ أطباقٍ: أمّا الطَّبَقُ الأوّلُ فلا یحِبّونَ جَمعَ المالِ و ادِّخارَهُ، و لا یسعَونَ فی اقتِنائهِ و احتِکارِهِ، و إنّما رِضاهُم مِن الدُّنیا سَدُّ جَوعَهٍ و سَترُ عَورَهٍ، و غِناهُم فیها ما بَلَغَ بهِمُ الآخِرَهَ، فاُولئک الآمِنونَ الّذینَ لا خَوفٌ علَیهِم و لا هُم یحزَنونَ. و أمّا الطَّبَقُ الثّانی فإنّهُم یحِبُّونَ جَمعَ المالِ مِن أطیبِ وُجوهِهِ و أحسَنِ سُبُلِهِ، یصِلونَ بهِ أرحامَهُم، و یبِرُّونَ بهِ إخوانَهُم و یواسُونَ بهِ فُقَراءهُم، و لَعَضُّ أحَدِهِم علَی الرَّضْفِ أیسَرُ علَیهِ مِن أن یکتَسِبَ دِرهَما مِن غَیرِ حِلِّهِ، أو یمنَعَهُ مِن حَقِّهِ أن یکونَ لَهُ خازِنا إلی حِینِ مَوتِهِ، فاُولئک الّذینَ إن نُوقِشوا عُذِّبوا و إن عُفِی عنهُم سَلِموا. و أمّا الطَّبَقُ الثّالِثُ فإنّهُم یحِبُّونَ جَمعَ المالِ مِمّا حَلَّ و حَرُمَ، و مَنعَهُ مِمّا افتُرِضَ و وَجَبَ، إن أنفَقوهُ أنفَقوا إسرافا و بِدارا، و إن أمسَکوهُ أمسَکوا بُخلاً و احتِکارا، اُولئک الّذینَ مَلَکتِ الدُّنیا زِمامَ قُلوبِهِم حتّی أورَدَتهُمُ النّارَ بذُنوبِهِم؛ امت من در دنیا سه دسته اند: دسته اول، جمع آوری و اندوختن ثروت را دوست ندارند و در به دست آوردن و احتکار آن نمی کوشند، بلکه از دنیا به سدّ جوعی و ستر عورتی خرسندند و توانگری شان در دنیا همان مقداری است که آنها را به آخرت برساند. اینان همان ایمن شدگانی هستند که بیم و اندوهی به ایشان نمی رسد. دسته دوم، جمع کردن مال را از پاکیزه ترین و نیکوترین راه هایش دوست دارند، تا بدان وسیله به خویشاوندانشان، رسیدگی و به برادرانشان نیکی کنند و تهی دستانشان را کمک رسانند. اگر یکی از اینان سنگ تفتیده ای را گاز زند، برایش آسان تر از این است که درهمی از غیر حلال به دست آورد یا آن را تا زمان مرگ خود بیندوزد و حق و حقوقش را نپردازد. اینها کسانی هستند که اگر [درباره مالشان] با دقت حساب رسی شوند، به عذاب گرفتار آیند و اگر بخشوده شوند [از عذاب] جان سالم به در برند. دسته سوم، دوست دارند مال را از راه حلال و حرام جمع کنند و حقوقی را نپردازند که بر آنها واجب و فرض شده است. اگر خرج کنند، اسراف و ول خرجی می کنند و اگر امساک ورزند، از روی بخل و احتکار است. اینان کسانی هستند که دنیا مهار دل هایشان را در اختیار گرفته است تا آنکه به سبب گناهانشان ایشان را به آتش درآورد». (دیلمی، ۱۴۱۴: ح۲۹: ۳۴۱)

نفاق

ورود منافقان به جمع مسلمانان و نقشه های پر آب و لعاب شان، موجی از تردید را در دین داران پدید می آورد و عزم راسخ آنها را برای نبرد با دشواری ها و دشمنان، به سوی سستی و ضعف می کشاند. منافقان، هر قدر آگاهانه تر و حساب شده تر کار کنند، خطرهای فزون تری خواهند داشت که «چو دزدی با چراغ آید، گزیده تر برد کالا».

منافقان در دنیای کنونی، با دسترسی به غول های رسانه ای و استفاده از فنون اطلاع رسانی جدید، برای جامعه دینی خطرات بیشتری خواهند داشت که هشیاری بیشتر و رویارویی مناسب با خود را می طلبد. حضرت رسول صلی الله علیه و آله درباره منافقان کاربلد، چنین هشدارهایی داده است:

( «إنّی لا أتَخَوَّفُ علی اُمَّتی مُؤمِنا و لا مُشرِکا، أمّا المُؤمنُ فیحجُرُهُ إیمانُهُ، و أمّا المُشرِک فیقمَعُهُ کفرُهُ، و لکن أتَخَوَّفُ علَیکم مُنافِقا عالِمَ اللِّسانِ؛ یقولُ ما تَعرِفونَ، و یعمَلُ ما تُنکرونَ؛ من برای امت خود از مؤمن و مشرک نمی ترسم؛ زیرا مؤمن را ایمانش مانع [از لطمه زدن به جامعه اسلامی] می شود و مشرک را نیز همان کفرش سرکوب می کند، اما ترس من برای شما از منافق زبان بازی است که حرف هایی می زند که شما بدان اعتقاد دارید و کارهایی می کند که شما به آنها اعتقاد ندارید». (متقی هندی، ۱۳۹۷: ح۲۹۰۴۶)

( «إنّ أخوَفَ ما أخافُ علَیکم بَعدی کلُّ مُنافِقٍ عَلیمِ اللِّسانِ؛ بیشترین ترس من برای شما پس از خودم، از منافقان زبان باز است». (محمدی ری شهری، ۱۳۷۷: ج۹: ح۱۶۰۰۵: ۱۳۱)

تفرقه

امت اسلامی تا زمانی که با هم باشند، تجربه بدر و خیبر و دیگر تجربه ها را حتی با شمار اندک تکرار خواهند کرد. از این رو، همه همت دشمنان جامعه اسلامی، زدودن اتحاد به شکل های گوناگون است. این نگرانی از نگاه و سخن پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پیداست و ما را از بروز چنین اتفاق های تلخی برحذر می دارد. وجود بهانه های شخصی مانند حسادت، کینه توزی، ترک خویشاوندی و بهانه های فکری و عقیدتی مانند قومیت گرایی، دل سپردن به تبلیغات دشمن، پدید آمدن فرقه های انحرافی و دیگر عوامل، می تواند به روح اتحاد امت اسلامی آسیب برساند و عرصه را برای جولان کافران و دشمنان فراهم سازد. به برخی نگرانی های حضرت در این باره می پردازیم:

( «إذا لم تَغُلَّ اُمَّتی لم یقُمْ لَها عَدُوٌّ أبَدا؛ هرگاه امت من نسبت به یک دیگر کینه نورزند، هرگز دشمنی در برابر آنها قد علم نمی کند». (متقی هندی، ۱۳۹۷: ح ۱۱۰۴۴)

( «لَیأتِینَّ علی اُمَّتِی ما أتی علی بَنی إسرائیلَ حَذوَ النَّعلِ بالنَّعلِ… إنّ بنی إسرائیلَ تَفَرَّقَت علی ثِنتَینِ و سَبعینَ مِلَّهً، و تَفتَرِقُ اُمَّتی علی ثلاثٍ و سَبعینَ مِلَّهً کلُّهُم فی النارِ إلاّ واحِدَهً؛ آنچه به سر بنی اسرائیل آمد، مو به مو بر سر امت من نیز خواهد آمد… بنی اسرائیل هفتاد و دو ملت شدند و امت من نیز بزودی هفتاد و سه ملت خواهند شد، که بجز یک ملت (فرقه)، همه در آتش باشند». (همان: ح۹۲۸)

( «تَفتَرِقُ اُمَّتی علی ثلاثِ فِرَقٍ: فِرقَهٌ علَی الحَقِّ لا ینقُصُ الباطِلُ مِنهُ شیئا یحِبُّونی و یحِبُّونَ أهلَ بَیتی، مَثَلُهُم کمَثَلِ الذَّهَبِ الجَیدِ؛ کلَّما أدخَلتَهُ النارَ فَأوقَدتَ علَیهِ لم یزِدْهُ إلاّ جَودَهً، و فِرقَهٌ علَی الباطِلِ لا ینقُصُ الحَقُّ مِنهُ شیئا… و فِرقَهٌ مُدَهْدَهَهٌ علی مِلَّهِ السامِری لا یقولونَ: لا مَساسَ، لکنّهُم یقولونَ: لا قِتالَ! إمامُهُم عبدُ اللّه بنُ قیسٍ الأشعری؛ امت من به سه فرقه تقسیم می شود: فرقه ای بر حق، که باطل کمترین چیزی از آن نکاهد، من و اهل بیت مرا دوست می دارند. حکایت آنان حکایت طلای نابی است که هر چه بیشتر آن را در آتش نَهی و آتش را شعله ورتر سازی، جز بر نابی آن افزوده نشود و فرقه ای بر باطل که حق اندک چیزی از آن نکاهد… و فرقه ای مذبذبند و بر آیین سامری، اما نمی گویند: لا مَساسَ (به من دست نزنید)، بلکه می گویند: لا قتال (جنگ، نه). پیشوای آنان عبداللّه بن قیس اشعری است». (شیخ مفید، ۱۴۰۴: ح۳: ۳۰)

( «لا تَزالُ اُمّتی بِخَیرٍ ما لَم یتخاوَنُوا، و أدَّوا الأمانهَ، و آتَوا الزَّکاهَ، فإذا لَم یفْعَلوا ذلک ابتُلُوا بالقَحْطِ و السِّنِینَ؛ امت من تا زمانی که به هم خیانت نکنند، امانت را به صاحبش برگردانند و زکات بپردازند، در خیر و خوبی به سر خواهند بُرد و اگر چنین نکنند، به قحطی و خشک سالی گرفتار می آیند». (مجلسی، ۱۴۰۳: ج۷۵: ح۱۰: ۱۷۲)

( «هَلاک اُمّتی فی ثَلاثٍ: فی العَصَبیهِ، و القَدَریهِ، و الرِّوایهِ مِن غَیرِ ثَبتٍ؛ نابودی امت من در سه چیز است: در عصبیت (تعصبات قبیله ای و قومی) و مذهب قَدَری و روایت های بی اساس و نامعتبر». (متقی هندی، ۱۳۹۷: ح۴۳۹۵۲)

باورهای سست

انسان با یقین به مقصد می رسد و مشکلات ناشی از آن را به جان می خرد، اما زمانی که یقین وجود نداشته باشد و باورهای ضعیف و سست بر او حکومت کند، بدیهی است که با برخورد به کوچک ترین مانع و مشکل، مسیرش را تغییر می دهد. کم نیستند کسانی که به دلیل ضعف های عقیدتی و باورهای ضعیف، نه تنها دست از مسلمانی شسته اند، بلکه در زمره اسلام ستیزان درآمده اند. پیامبر گرامی اسلام از باورهای ضعیف امت، ابراز نگرانی می کند و آن را مایه بروز دیگر مشکلات می داند:

( «إنّ صَلاحَ أوَّلِ هذهِ الاُمَّهِ بِالزُّهدِ و الیقینِ، و هَلاک آخِرِها بِالشُّحِّ و الأمَلِ؛ این امت در آغاز به سبب زهد و یقین درست شد و در پایان به واسطه بخل و آرزو نابود می شود». (شیخ صدوق، ۱۴۱۴: ح۱۲۸: ۱۷۹)

( «ما أخافُ علی اُمَّتی إلاّ ضَعفَ الیقینِ؛ من برای امت خود از چیزی، جز سستی یقین نمی ترسم». (متقی هندی، ۱۳۹۷: ح۷۳۳۲)

( «إنّما أتَخَوَّفُ علی اُمَّتی ضَعفَ الیقینِ؛ من برای امت خود فقط از سستی یقین می ترسم». (همان: ح۷۳۴۱)

( «إنّ مِن ضَعفِ الیقینِ أن تُرضِی النّاسَ بِسَخَطِ اللّه تعالی، و أن تَحمَدَهُم علی رِزقِ اللّه تعالی، و أن تَذُمَّهُم علی ما لَم یؤتِک اللّهُ؛ از سستی یقین است که با به خشم آوردن خداوند متعال مردم را خشنود گردانی و برای روزی، که خداوند متعال به تو داده است، آنان را بستایی و برای آنچه خداوند به تو نداده است، مردم را نکوهش کنی». (مجلسی، ۱۴۰۳: ج۷۷: ح۳۰: ۱۸۵)

هوا پرستی به جای خداپرستی

تجربه جهان اسلام مانند جنگ احد و نیز ماجرای اندلس و دیگر قضایای تاریخی نشان می دهد، هر جا مسلمانان در پی هواپرستی، خواسته های نفسانی و شهوت های شکم و شرمگاه رفته اند، روح ایمان و قدرت دین داری آنها هم به تدریج رو به افول نهاده و بستری برای نفوذ دشمنان فراهم آمده است. در دوره کنونی، سرمایه گذاری اصلی دشمنان، ترویج و اشاعه فساد و فحشا از راه شبکه های ماهواره ای، اینترنت، پخش لوح های فشرده، نوشته ها و مجلاتی با رنگ و بوی جنسی است تا بمب جنسی و تشویق به ارضای آن از شیوه های نادرست را کار بگذارند. خطر چنین مسئله ای، به مراتب بیش از جنگ نظامی است؛ زیرا موجی از غفلت، سستی و بی اعتنایی را در جامعه رقم می زند و حریم های خانوادگی و اجتماعی را به خطر می اندازد. در این باره توجه به سخنان حضرت رسول صلی الله علیه و آله می تواند راهکارهای مناسب رویارویی با چنین مسئله ای را به هر کدام از پیروان ایشان بدهد.

( «إنّما أخافُ علی اُمّتی ثَلاثا: شُحّا مُطاعا، و هَوی مُتَّبعا، و إماما ضالاًّ؛ من از سه چیز بر امت خود بیم دارم: گردن نهادن به فرمان آزمندی و بخل، پیروی از هوا و هوس و پیشوای گمراه». (همان، ح۱۷۸: ۱۶۱)

( «ثَلاثهٌ أخافُهُنَّ علی اُمّتی: الضَّلالهُ بَعْدَ المَعْرِفهِ، و مُضِلاّتُ الفِتَنِ، و شَهْوَهُ البَطْنِ و الفَرْجِ؛ سه چیز است که از آنها بر امت خود بیمناکم: گمراهی پس از شناخت، فتنه های گمراه کننده و شکم بارگی و شهوت رانی». (شیخ طوسی، ۱۴۱۴: ح۲۶۲: ۱۵۷)

( «أخافُ علی اُمّتی ثَلاثا: ضَلالهَ الأهواءِ، و اتّباعَ الشَّهَواتِ فی البُطُونِ و الفُرُوجِ، و الغَفْلَهَ بَعْدَ المَعْرِفهِ؛ از سه چیز برای امت خود بیمناکم: گمراه کنندگی هواهای نفسانی و شکم بارگی و شهوت رانی و غفلت پس از شناخت». (متقی هندی، ۱۳۹۷: ح ۲۸۹۶۷)

( «إنّ أخْوَفَ ما أخافُ عَلی اُمّتِی الهَوی و طُولُ الأملِ؛ أمّا الهوی فَإنّهُ یصُدُّ عَنِ الحقِّ، و أمّا طُولُ الأملِ فَینْسی الاخِرَهَ؛ بدانید آنچه مرا بیش از همه نگران امتم کرده، دو خصلت است: خواهش های نفس و آرزوی دراز؛ زیرا هوا و هوس، آدمی را از حق بازمی دارد و آرزوی دراز، آخرت را از یاد می برد». (مجلسی، ۱۴۰۳: ج۷۰: ح۳: ۷۵)

( «أخْوَفُ ما أخافُ علی اُمّتی ثلاثٌ: ضَلالهُ الأهواءِ، و اتّباعُ الشَّهَواتِ فی البَطْنِ و الفَرْجِ، و العُجْبُ؛ سه چیز مرا بیش از هر چیزی نگران امتم کرده است: گمراه کنندگی خواهش های نفسانی، شکم بارگی و شهوت رانی و خودپسندی». (سیوطی، ۱۴۱۴: ج۳: ۴۰۳)

( «أکثَرُ ما تَلِجُ بِهِ اُمَّتی النّارَ الأجوَفانِ:

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.