پاورپوینت کامل امام کاظم (متن ادبی – شعر ) ۳۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل امام کاظم (متن ادبی – شعر ) ۳۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل امام کاظم (متن ادبی – شعر ) ۳۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل امام کاظم (متن ادبی – شعر ) ۳۲ اسلاید در PowerPoint :

آفتاب آمد

محمدعلی کعبی

ابواء! ای خاک اندوهگین که آسمانی مقدس در بر داری و امانت داری پیکر پاک و رنجور آمنه را. مسرور باش آشنایی در راه است؛ همان «الصابر»، همان «الزاهد»، همان «العبد الصالح»، همان «الوفی»، همان «الامین»، همان «الکاظم»، که فرزند فجر صادق و فرزند بانویی پسندیده؛ یعنی حمیده است که مادر حلم و پاکی است.

ابواء! فرشتگان را ببین؛ که از آسمان هنوز به سوی تو می آیند. مسیح در تو متولد شده و ستاره ای دیگر، نجمی مدنی در تو درخشیده است. آغوش بگشای ابواء. صورت مغموم خود را بشوی. «ذوالنفس»۱ الزکیه است. این باب الحوائج است و عطر فرزند بانویی است که مضجع مقدسش را در برگرفته ای.

دست های او را بوسه بزن ابواء، پیش از آنکه زنجیرها به دور آنها حلقه بزنند. چشم های او را بوسه بزن ابواء، آن ابرها را که بارانی ترین خواهند بود در مناجات های عاشقانه اش. مسرور باش ابواء، زاده ای فرخنده در بر داری و هفتمین آفتاب بر خاک تو پلک گشوده است.

بغداد امروز چراغان است و آن دو گنبد طلایی در آن حرم که آرامشی عجیب دارد، به تمام بقعه های اطراف فخر می فروشند.

بغداد، چراغان است و سایه قامتی رشید، قامتی دشداشه پوش روی دیوارها افتاده است که به خانه یتیمان سری زده است و به دل های شکسته و دست های خالی که به سمت آسمان بلند است.

فرشتگان کل می کشند.

باب الحوائج مهمان است یا نه، او میزبان تمام دردهای ناگفتنی است. تمام زخم ها را در آغوش کشیده است. وه، چه مهربان است و تربت مقدسش، شفابخش دردمندان است.

بغداد امشب چراغان است.

بزمی مقدس برپاست.

صفات امام کاظم۷.

عطر عصمت

سودابه مهیجی

امروز در عطری که از طلوع خورشید ولادت یافته، تمام ساعات جهان چنان صیقل می خورد که حدسِ همه درخت ها برای فصل، بدل به بهار می شود. ضیافت انبوهی در رگ های روز است. تاریخ عتیق و گران بهایی دارد امروز. سحرگاه چراغِ شب مانده را که خاموش کردیم، در آسمان، نورِ تولد تو را دیدیم که برای روشنای تمام تاریکی های غلیظ، همت داشت. نام تو را امروز باید مدام بر زبان آورد. نیاز همه نفس هایمان تو را صدا کردن است. تأیید رستگاری جشنِ امروز در گروی لبخند توست که شادی عشق را در ما شاهد باشی.

امروز باید تا شب هنگام، سخن از شکیبایی گفت؛ شکیبایی تو که تمام قرون را فتح کرده و در تمام روایات رخ داده است. باید مدام ذکر صبورانه گفت امروز. باید ترانه های میلادِ بردباری را تلفظ کرد. آینه ها را رو به روی خورشیدِ امروز می نشانم و درخشش چشمان تو را بر پوست ایمان شهر می پراکنم. ندیم صبرم من امروز. مرهم نایاب اضطراب اینک فرارسیده است. تو از اقوام معروف مهربانی، تو واژه فصیح معصوم، هفتمین اعجاز نسل رسالت، رمز و راز زیبایی عید امروز هستی.

(

تو برای ایام، نشانه سعادتی. معنای رستگاری و پیروزی. تو ای عادت شگفت مهربانی با تمام رهگذران، صفات شهامت و فضیلت تو در شمارشِ روزگاران نمی گنجد. در ثنای تو چه صبرها که بر باد رفته، چه غزل ها که بر تن تاریخ با خون تو حک شده تا شرح اندکی از گستره عصمت تو باشد. چه بسیار قربانیان باستانی که دلداده رفتار تو بوده و در ستمگری کفر به جرم دانستن عدالت تو آتش گرفته اند. هیچ ثروتی برابر با بضاعت دوست داشتن تو نیست. هیچ تقدسی را نمی توان استعاره از تو دانست که تو فراتر از همه تعالی واژه هایی. دل هایی که در سایه سیره تو گام بر می دارند، به کیمیا بدل می شوند.

به باطل رفته اند آنان که تسلیم خصلت های تو نبوده اند. تو چه بسیار از جوانی به پیری کوچ کردی تا به مردمان بیاموزی چگونه خشم خویش را رها کنند و از سر صبر و مدارا به حقیقت بیندیشند. چه قدر صدایت، دعوت به نیکی داشت. چه قدر عمرت، شیوع تسلیم برای خدا بود. اطاعت از تقدیرِ احکام عشق و اخلاق کمال، اما دژخیمانِ هر کوچه زندگانی تو را تاب نداشتند و چه فراوان زخم بر عبور تو زدند. بیهوده کوشیدند آنها برای آزردن شکیب و شکوه تو، چرا که سرافرازی مردان خدا را هرگز نمی توان مخدوش کرد و خراشِ هیچ طعنه و حسادتی بر سینه مهر آسمانی، کارگر نیست.

(

به هر حال، من مرحمت میلاد تو را برای خویش بسیار غنیمت می دانم. در عصرِ بی سرپناهی رأفت، در این نیم روز رو به غروب تمدن که صنایع بشری، بی حرمتی به انسان را رقم زده اند، می شود در پناه نام و نشان تو مأوا گرفت و از رسوم زندگانی تو پیروی کرد و از بهشت گم شده سر در آورد. من می خواهم از روی رفتار تو مشق زندگی بنویسم. می خواهم به شیوه دورترین روایات حیاتت مؤمن باشم و سر به زیر و رستگار. خوشبختی آرزوهایم مبرهن است، اگر که سایه به سایه عنایات تو عمر بگذرانم. ولادت سبز تو بر من مبارک باد، ای عاشقانه بردبار!

قصیده صبر و سخاوت!

(

شعر

سودابه مهیجی

امام صبر

دلم را مژده یادت مبارک

غمم را رخصت شادت مبارک

چه بی صبرانه در شوق تو غرقم

امام صبر! میلادت مبارک

باب الحوایج

سودابه مهیج

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.