پاورپوینت کامل الفبای فرهنگ زینبی علیها السلام ۷۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل الفبای فرهنگ زینبی علیها السلام ۷۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل الفبای فرهنگ زینبی علیها السلام ۷۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل الفبای فرهنگ زینبی علیها السلام ۷۹ اسلاید در PowerPoint :
عاشورا، شاخصی روشن، بلکه خورشیدی درخشان در مسیر تاریخ است که شعاع گسترده نورش جغرافیا و ملل نمی شناسد؛ زیرا کسی فرهنگ عاشورا را بنیان نهاد که زاده و پرورش یافته مکتب توحید است و بر ساحت درگاهش فرشتگان عرش سر تعظیم فرود می آورند و عالم انسانیت و آزادگی بر وجودش مباهات می کند.
پدیدآور و سرسلسله عاشورا و فرهنگ عاشورا حضرت سیدالشهدا، حسین بن علی علیه السلام است. او را پرچم دارانی همگام و همراه بودند که در طول تاریخ بشریت نظیر و مانند ندارند. سرآمد و شاخص ترین این پرچمداران، زنی از سلاله رسول اعظم صلی الله علیه و آله است که زینبش نامند، «زینب؛ زینت پدر!»
چراغی را که حسین علیه السلام بر افروخت، این شیرزن نام آور، آن را چون مشعلی فروزان در مسیر تاریخ افروخته و افراشته نگاه داشت تا حُریت، راهش را گم نکند.
حضرت زینب کبری علیها السلام فصلی در فرهنگ عاشورا گشود که می توان آن را فرهنگ زینبی نام نهاد. از رفتار نبوی، کردار فاطمی، گفتار علوی، صبر حسنی و مشی حسینی آن بانوی بزرگوار و صبور، برخی از واژگان و اصطلاحات، با فرهنگ عاشورا مفهومی تازه یافت و بعضی دیگر معنا و مصداق واقعی خویش را پیدا کرد. این واژگان وارد فرهنگ زندگی شد تا مفهوم زیستن، تنها به خوردن و آشامیدن و… ختم نشود.
ما را هرگز توان بیان کمال صفات، فضائل، مناقب و ویژگی های این بانوی دلاور و شیردل و سلحشور نیست، ولی با توسل به وجود مقدسش و با استعانت از خدای متعال، به اندازه وُسع و عقل ناقص خویش به برخی از اصطلاحات و واژگان در «الفبای فرهنگ زینبی» اشاره می کنیم، باشد که منظور نظر و مقبول درگاه بلندحشمت او قرار گیرد:
الف) زینب علیها السلام آموزگار بزرگ و معلم آگاه زنان عالم است، بلکه استاد بی بدیلی در استقامت و ایستادگی است برای تمام بشریت. او با ایثار و ازخودگذشتگی اهورایی اش، اهداف عاشورا و کربلا را برای تمام روزگار آشکار کرد. استقلال و آزادگی و الگوی عملی حریت و شجاعت در بیان مصائب کربلا و تشریح فرهنگ عاشورا از وی زنی اسوه و نمونه پدید آورد که آثار اشاعه و پاسداشت فرهنگ شهادت و شهامت او را تا همیشه تاریخ ماندگار و جاوید ساخت. «فرهنگ زینبی» همچون مشعلی فروزان، خورشید راه امروزیان و آیندگان خواهد بود. ادب و کمال انسانیت زینب کبری علیها السلام امنیت خیمه اسلام را آراسته و استوار باقی گذاشت و به همان نسبت ستون کاخ ستم امویان را با سخنان علی گونه اش فرو ریخت.
ب) بی بی عالمین زاده زهرای بتول علیها السلام است. بزرگی و مناعت طبع بلند بانوی برتر کربلا، در گذر از شهر بی فایی و بی مروتی کوفه نشان داد دست نیاز و استغنا فقط بر درگاه باری تعالی شایسته است و بی نیازی از خلق برجسته ترین خصایص بشر است که بایسته است در تمام شئون زندگی، حتی به هنگام دچار شدن به بدترین بلایا و در سخت ترین حالات رعایت شود. جایگاه این بانوی بی مانند بر صدر فرشتگان بارگاه برین است. او در شام بلا، در رثای سرور جوانان بهشت، بیت الاحزانی دیگر بنیان نهاد از جنس بیت الاحزان بقیع. بزرگی و بزرگواری بانوی نمونه عاشورا، برنامه بانوان تاریخ است برای همیشه.
پ) پیامبر و پیام رسان بزرگ کربلا زینب علیها السلام است. این پرستوی پاک باز و پاک رأی، پیغام رفیع فرهنگ عاشورا را با صلابت و سترگی در تمام مسیر اسارت، از کربلا تا کوفه و شام به گوش جهانیان رسانید و پژواک کلام پرنغزش پرده نفاق را پاره پاره کرد. خطابه های این پرورش یافته دامان پاک علوی و نوشنده شیر شهامت از زهرای مرضیه علیها السلام، پشتوانه محکم انقلاب کربلا گردید. عظمت رسالت پویایش در این پیامبری کم از پرپر شدن پاره های تن و جگرگوشه های پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله نیست.
پیام رفتاری پروانه پرشکسته کربلا را باید از پرستاری وی پویید؛ زیرا پرستاری با زینب کبری علیها السلام انس و الفتی دیرینه دارد. روزی که زینب کبری علیها السلام دختری خردسال بود با دستان کوچکش بر پیکر مجروح مادر پهلوشکسته اش مرهم می نهاد و پروانه وار گرد شمع وجود مادر پرپر می زد و می سوخت و دست نوازش دخترانه بر سیمای جوان اما تکیده و رنجور مادر می کشید. او در این پرستاری آموخت که بعدها چگونه مرهم و دوای دردِ سرِ شکافته پدر را مهیا کند و به دست برادر سپارد و پس از آن، چگونه پاره های جگر برادر را درد کشد. آه از عصر عاشورا و این پرستار پُردرد و پُرمحنت و پُرصلابت و پُرصبر و پُرشکیب.
ت) ترویج و تهییج فرهنگ ایثار یادگار زینب علیها السلام است. شعله مشعل تابنده شهادت، با تفکر و تأمل زینبی تداوم می یابد. تلّ زینبیه تاب و توانش را ازدست داد و فرو افتاد، آن هنگام که قلّه ای سرفراز چون صابره بنی هاشم را بر ستیغ خود دید. ایثار وقتی تلاطم دل توفنده زینب علیها السلام را تماشا می کرد، درخت تناور صبر و صلابت از تدبر و تعامل نیکوی وی شکوفا می شد. تکرار اندیشه و فرهنگ زینبی برای همیشه تاریخ ضرورتی حیاتی است. از تسبیح مادر تَولّایی اش، عطر تربت قدسی شهیدان می تراود و شبنم تحمید و تکبیر می چکد. او تربیت یافته مکتب توحید است که در تلاوت آیه های مصائب کربلا تندیس بشکوه صدق و صبر تاریخ گردید.
ث) زینب علیها السلام خواهر ثارالله و پاسدار حرمت ثارالله وابن ثاره است. او یکی از ثمرات ثقلین است که رسول اعظم صلی الله علیه و آله به همراه کتاب الله برای امت به یادگار باقی گذاشت. ثبات قدمش در صبر و تقوی مثال زدنی است. ایثار و از خودگذشتگی مکتبی به یاد مانده از این برترینِ ایثارگران تاریخ و سرسلسله آنان است. در مکتب ایثار وی درس آموزی و تعلیم مشق عشق و دلدادگی بر همه آزادگان و رها یافتگان از بند بردگی نفس فرض است.
ج) جهاد فرهنگی زینب کبری علیها السلام کم از جهاد حسین مظلوم علیه السلام نیست. او داغ جانگداز و جانسوز جوانان کربلا را به جان خرید و با جانفشانی تمام، جانی آسمانی به فرهنگ جانبخش عاشورا بخشید. جلال و جبروت این زن شیردل عاشورا، جبین دشمن جبون را به خاک مذلّت مالید. اما کلام جانفزایش، جراحت روح ستمدیدگان را جلا می داد. جبرائیل امین جاروکش خانه و خاندان جدّ بزرگوارش بود و جن و انس مُتحیر در جاه و جلالت این خاندان.
چ) چنگ توسل بر چادر زینب کبری علیها السلام ، چون چنگ انداختن به چتر رهایی و حیات است و نجات از چاه ظلمات. گرچه چرخ روزگار ناجوانمردانه بر او بی رحمی کرد اما از قلب چاک چاکش، چشمه فیاض الهی می جوشید و از چشم آسمانی اش شبنم خونرنگ می چکید. چهره ملکوتی اش پوشیده از حریر حیا بود. زینب علیها السلام چلچراغ هستی است و چشم و چراغ آفرینش. چکیده ای از اندیشه والایش ذهن را چراغانی می کند و چمیدن در بوستان معرفتش چمن آرای باغ تفکر است.
ح) حصن حصین حفظ حرمت حسینی است. حسین علیه السلام را چون نور دیدگان می دانست و برای حسن علیه السلام پس از ابالحسن علیه السلام، حرمت پدری قائل بود. حُسن خُلقش به حسن علیه السلام می رفت و احسانش از حسین علیه السلام رنگ می گرفت! حجابش حِصن حَصینی بود برای حفظ حرمت اهل حرم. حجب و حیای این محبوبه حضرت حّی سبحان، در حریم عفاف محجوب بود. به قدری در حجاب و عفت، حصین بود که مادامی که امام حسن و امام حسین و حضرت ابالحسن علیه السلام در قید حیات ظاهری بودند کسی خودنمایی او را ندید. از داغ شهادت حسین علیه السلام حُزنی عجیب وجود محجوبش را فرا گرفت و قد رعنایش را انحنا داد و حیات زمینی اش به درازا نکشید و دیری نگذشت از فراق حسین مظلوم علیه السلام روح از بدن مطهرش مفارقت و به عالم ملکوت پرواز نمود. در رعایت حلال و حرام الهی حد و مرز و مصلحت نمی شناخت.
خ) خلیفهاللّهی او با شهادت برادرش آغاز شد! شگفتا که حسین علیه السلام نیابت خواهری عقیله را به همراهانش اعلام می فرمایند. خصیصه حبّ برادر در دل هر خواهری نهفته است، اما این خصیصه خواهری در زینب علیها السلام تمام و کمال است. با دیدگان خونرنگش در فراق داغ جانسوز خامس آل عبا علیه السلام به جای اشک، خونابه می گریست. این خاتون خبیر و عقیله علی خصال، صفات حمیده را از خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله به ارث برده بود. سخاوت و شباهت را از خدیجه کبری علیها السلام یادگار داشت و خوش خویی زهرای بتول علیها السلام در سیرتش نهادینه شده بود. خطابه و خطبه خوانی اش هم یادگار گرانسنگ علی علیه السلام بود در قلب او. آن قدر با بلاغت و فصاحت، خطبه می خواند که گویی زبان علی علیه السلام در کام او است. از خوف خدا می لرزید، اما خروش خطبه هایش خون مظلومان را به جوش می آورد و کمر خصم ظالم را خُرد می کرد.
د) دست پرورده حریم رسالت و دختر ولایت است و خواهر امامت و عمه سیادت. دغدغه اصلی اش دفاع از ولایت و امامت بود. دنیا در دل دریایی اش راهی نداشت و دانش رفیعش را از قرآن دریافته بود. دلش حرم امن خدا بود و در دلی که حریم خدا باشد دیو را راهی نیست. در عالم خواهر و برادری، دلدادگی و دلبری وی با حسین بن علی علیه السلام زبانزد خاص و عام است. حتی عرشیان هم بر آن شیفتگی انگشت تحیر می گزند و بر آن مباهات می کنند. راز این دلدادگی و دلبری فقط بر خدای سبحان عیان است و فقط داور دادار را بر این دلدادگی داوری ممکن است و بشر را به کنه ذات آن پی بردن محال است. کلید درهای بسته، رمز یا زینب علیها السلام است و دلسوزی برای یتیمان و کودکان دغدغه دائمی اش. بیهوده نیست که گفته اند:
«دل اگر هست دل زینب کبری علیها السلام باشد، آفرین باد بر این همت مردانه دل».
ذ) زینب علیها السلام ناموس حضرت ذوالجلال است. او ذریه مطهر حضرت ذوالانوار است و زینت صاحب ذوالفقار. این ذاکر اعظم مصیبت ذبیح کربلا، ذکر حضرت حق ورد زبانش بود و امر به معروف و نهی از منکر سخن لبان مطهرش. فقط ذات سبحان ذی الجلال از راز کمالاتش آگاه است. زبانش همچون ذوالفقار علی علیه السلام دشمن شکار بود و کلامش مرادف ذائقه هر حقیقت طلب و اهل ذوقی. او ذره پرور است و ما ذره ای نشسته بر گوشه چادرش.
ر) آن راضیه مرضیه، راضی به رضای دوست بود که هر چه دیده جز زیبایی نبوده. تنها رضایت خدا آرامش بخش قلب سلیم و مهربان او بود. نام زیبایش رمز هستی می گشود و رأفت و عطوفتش در طول راه اسارت، بر اسیران و دیگران همچون باران بهاری روان بود. هرچند راهی را که با حسین علیه السلام آمده بود بی حسین علیه السلام می رفت و داغ این مصیبت جگر را خون می کرد و سینه را تفتیده، اما چون تمام آن برای حق بود ذره و حتی کمتر از ذره ای از راه حق باز نایستاد. گرچه رخی زمینی داشت ولیکن اساس و ریشه اش آسمانی بود. به همین خاطر صلابتش رعشه بر دشمن پلید می افکند و ناله اش رعب بر دل شیطان رجیم.
ز) زینب علیها السلام زاده زهرای اطهر علیها السلام است. او زاهده زکیه ای است که زُهّاد عالم باید در برابر این زینت پدر زانوی ادب بر زمین زنند. زهد و تقوای این زهره پاکباز آل طه، زیب و زینت زنان اهل بیت علیهم السلام است. زبان از توصیف صبر زیبایش عاجز است و بیان از زیرکی و ذکاوتش در تبیین حقایق ظهر عاشورا ألکن. وقتی زبان باز کرد، دربار ظلم یزید را زلزله فرا گرفت. عقل از دریافت کنه ظهور و بروز تدبیر و عمق اندیشه اش قاصر است؛ آنجا که فرمود:
«در این رهگذار ندیدیم مگر زیبایی؛ «ما رأیت الاّ جمیلاً».
ژ) ژرف اندیش و ژرف نگر و ژرف گوی بود. ژرفای اندیشه اش تا عمق جان نفوذ می کرد زیرا ژن دانش را از علی علیه السلام به ارث برده بود. به همین خاطر ژاژخائی دشمن پلید، در قاموسش صلابت او راه نداشت. طبع لطیفش چون ژاله بهاری به هر تشنه پژمرده ای، روح و جان می بخشید. ژنده پوش حیا بود، چرا که همچون پدر و مادر و برادران، ساده زیستی شیوه و ویژگی همیشه اش بود.
س) سلام بر زینب علیها السلام که سلام و آرام اسیران دشت بلا بود. پرورده سید رسولان و سوره ای از قرآن! دختر ساقی کوثر، خواهر سالار آزادگان، عمه سیادت و سوخته جانِ سرور جوانان بهشت. سلام بر کسی که سرودش سوره های قرآن بود و سائل به آستان سرایش امیدوار. سلام بر زینب علیها السلام که سیرتی فاطمی داشت. سلام بر زینبی که سور و ساط شامیان را برهم ریخت و امروز سوریه مفتخر به بارگاه منورش است. سلام بر کسی که سر به راه او نهادن س
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 