پاورپوینت کامل شهادت شهید بهشتی و یارانش ۳۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل شهادت شهید بهشتی و یارانش ۳۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شهادت شهید بهشتی و یارانش ۳۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل شهادت شهید بهشتی و یارانش ۳۴ اسلاید در PowerPoint :
۱ – خون مظلوم
محمدرضا تقی دخت
بی درنگی در شب سیاه، سایه ها شب را می کاوند و سحرگاهان، خورشید بریده بریده و خون رنگ بر طاق آسمان می نشیند.
هیچ کس از خود نمی پرسد آن که هست کیست و آن که چهره خورشید را به خون خضاب کرد، که بود؛
تنها از خونی سخن می رود که بر بریده های لباس ها و پاره های سنگ و سیمان نشسته است تا تاریخ را به شگفتی دیگری نیشخند زند.
از خونی سخن می رود که تا صبحی بیش در رگ های روشنی می دوید که خشم را با عشق پیوند زد و از دامن سجّاده پیر زنی به صحن تاریخ نشست تا گواهی باشد بر بریدگی برهان های معطّل ستم و از دستی که ترازوی محکم فقه را به سیاست علوی، سنگ پاره گذاشت تا شکوه پرچم سه رنگ، در صبحْ گاه های نگاهِ جهانیان بیشتر در چشم نشیند.
از خونی سخن می رود مظلوم، که جاری بود و جاری شد بر صحیفه روشن انقلاب تا به درنگمان وا دارد، که «مظلوم زیستن» و «مظلوم رفتن»، ستم را بیشتر می سوزاند و آن که خود ملّتی باشد، دریغش ملّتی را به سوگ می نشاند و داغش ادامه داغ های بزرگ تاریخ را به ترجیع در می آورد.
هیچ کس از خود نمی پرسد آن که به مدد آتش و باروت، پاره های گوشت و خون را با سنگ و سیمان پیوند زد که بود؛
امّا از خونی سؤال می شود که تا همیشه تاریخ، سال را به سال و تیر را به تیر پیوند می زند، و روشن می کند چراغ های روشن این سرزمین را با تکه هایی که هر یک بر پاره سیمانی نشسته اند یا زینت ستاره ای شده اند در شب تاریک، که سایه ها بی درنگ از آن می گذرند و خورشید بریده بریده و خونرنگ، به پایانش می رساند، وقتی بر طاق سربی آسمان می نشیند.
۲ – هفتاد و دو گل شکفته به آتش
محمدرضا تقی دخت
سایه ای در پی دیواری می خزد؛ دستی رشته های رنگارنگ سیم را به هم متصّل می کند و چشمی این سوی و آن سوی را به حوصله ای کور می پاید؛
سایه ای از پس دیواری فرو می خزد؛ دستی کنار می رود و چشمی می گریزد و آنک بر آستانه تابستان برقی در می جهد و آتش باغ بزرگ انقلاب را می سوزاند.
هیچ از هفتم تیر شنیده ای؟
از سایه و دست و سیم و چشم؛
از آن حوصله کور که گفتم و از برقی که در آستانه تابستان باغ را در خود سوزاند.
از چشم هایی که در سوگ نشست واز درختانی سر فراز و کامل که در بلوغ خویش به شعله نامردی در آتش کینه سوختند؛
از جان های پاک که برخی انقلاب شدند و در آستانه بهاران تازه سربلندی باغ، خونشان آبیار این بهای پُرثمر گشت.
هیچ از هفتم تیر شنیده ای؟
از سر و دست و بازو و پای بریده شده؛
از بدن های تکه تکه شده که هر یک بر سنگ پاره ای یا گوشه دیواری بر جهیده بود و خونی که در ادامه خون حسین(ع) بر خاک مقدّس ایران زمین می ریخت،
سری که با لبخندی بر لبانش، جدا شده از تن، در گوشه ای افتاده است، اگر بگویم، آیا تو را به یاد سر بریده حسین نمی اندازد؛
دستی که از تن جدا شده و بر کنار دیواری جای گرفته است، عبّاس(ع) را به خاطرت نمی آورد؟
آن ظهر تشنه آیا در نگاه مکرّر تو به این تاریخ سراسر خون و حماسه تکرار نمی شود.
آیا هفتاد و دو تن، کنایه عجیبی از رمزهای بزرگ خداوندی نیست و از تکرار حادثه ای که در کربلا رخ داد و در دفتر حزب جمهوری مکرّر گشت؟
آیا آن که سید مظلوم می خوانیمش، کسی غیر از نواده حسین(ع) بود؟
آیا فرزندان حسین(ع) همواره مظلومانه به شهادت نمی رسند تا یادآور حسین(ع) و ماجرای سرخ صحرای بلا باشند؟
آن سرها و دست ها و آن تن های پاره پاره به خون آغشته که چشم جهانیان بر آنها به واقع گریست، آیا بیان کننده مظلومیت امّتی نبود که سال هاست خون به خون و جان به جان پیوند زده است تا دولت فرزندان امیر و عبّاس مکرّر نشود و سنت بی بدیل الهی جاودانه بماند؟
چه بود خونی که بر زمین ریخت و سر و دستی که بر سنگپاره ها و در و دیوارها جای گرفت جز سند مظلومیت امّتی که مقتدایش حسین(ع) است و ترجیع بند مکرّر شهادت را سینه به سینه در خود و حافظه قوم خود زنده داشته است؟
چه بود دستی که بوستان پر طراوت انقلاب را با هفتاد و دو گل شکفته، به آتش کینه سوخت، جز دستی که شیوه حسینی زیستن را بر نمی تابد و اندیشه یزیدی را ادامه می دهد؟
سلام خداوند بر پروانگانی که بر آتش سرخ این بوستان پر ریختند و سلام بر سید و آقایشان حسین(ع) که شیوه شهادت را طریق جاودانه راهشان نمود؛
سلام بر بهشتی و سلام بر هفتاد و یک پروانه پر سوخته دیگر؛
سلام بر عاشورای مکرّر ایران، صبح به خون نشستن جان های عاشق و سِماع متبرّکانه جان های شیفته شهادت؛
سلام بر روز بزرگ خدا؛ سلام بر هفتم تیر…
۳ – تلخ ترین روز تقویم
مجتبی تونه ای
گلی از آتش و گلستانی از مردان سبز که از آتش روییدند.
گلی از آتش و گلستانی از ستاره های فرو ریخته در زمین و زمان که در کربلای «سرچشمه» پا گرفتند، در تکرار کربلای حسینی و در زمزمه جاودانگی زمان!
ای حقیقت روشن هفتاد و دو آینه در حیرت!
ای حقیقت روشن هفتاد و دو آسمان فرو ریخته در آتش!
ای پیوند دو کربلا در دو مقطع تاریخ!
یاد تو به سان حقیقتی مانا همواره چون نسیمی بر بوستان انقلاب می وزد و دمادم صفا می پرورد و شادابی می آفریند.
زیر این اندوه روشن، کدامین ستاره، کدام آسمان پنهان است؟
زیر این دیوارهای فرو ریخته در آتش، چشم کدامین مرد آسمانی رو به تجلّی گشوده است که زمان این گونه در خود می پیچید و می بالد؟
ای بهشت آفرین! نامت حقیقت جاودان
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 