پاورپوینت کامل رحلت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله ۵۵ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل رحلت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله ۵۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل رحلت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله ۵۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

---

بخشی از متن پاورپوینت کامل رحلت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله ۵۵ اسلاید در PowerPoint :

۱ – بقیع

جواد محدّثی

«بقیع»، مزرعه غم و کشتزار اندوه است.

«مدینه»، همچنان مظلوم است و… «بقیع»، مظلوم تر!

«اهل بیت» همچنان غریبند، و… پیروانشان غریب تر!

رنجنامه نانوشته شیعه، بر خاک و سنگ این مزار، گویاتر از هر زمان است.

بقیع، بقعه ای خاموش و تاریک است، امّا روشن از نور امامت.

بقیع، آشنایی غریب است و همدم غربت در جمع آشنایان.

درخت اندوهی که در غریب آبادِ «بقیع» می روید، ریشه در مظلومیتی هزار و چهار صد ساله دارد.

در بقیع، عقده های دل با سرانگشت اشک، گشوده می شود و اشک دیده، زخم دل و سوز درون را تسکین می دهد.

در بقیع، اشک است که سخن می گوید و «حال»، گویاتر از «قال» است و چشم های اشکبار، ترجمان دل های داغدار و بی قرار است.

در بقیع، روضه لازم نیست، خودش مرثیه مجسّم است.

دل به بقیع بسپاریم و جان را در زلال اندوه پیامبر صلی الله علیه و آله غرقه کنیم.

۲ – زیارت نامه سوگ

سیدسعید امینی

السلام علیک یا حبیب اللّه!

ای پیغام دار آخرین! در سوگ تو واژگان، بسته خونند و دیدگان، اشک ریزِ جنون.

با زبان آه، اینک زیارت نامه سوگ تو را زمزمه می کنیم:

«اشهد ان لا اله الّا اللّه وحده لا شریک له. به جان شهادت می دهم که خداوندگاری جز آن معبود بی شریک نیست و شهادت می دهم که تو پیام دارِ اویی که پیغام پروردگارت را به انسان باز رساندی، و نکوخواه امّت بودی و در راه خدا، کوشندگی کردی به حکمت و اندرز، و جانب حق را فرو نگذاشتی؛ به مؤمنان مهر ورزیدی و با کافران درشتی کردی، و خداوند را پاکدلانه پرستیدی تا آنکه تو را یقین در رسید، و آن گاه خداوند تو را به والاترین مقام گرامیان رسانید.

سپاس خداوندی را که ما را بر دست تو از گمراهی شرک رهایی داد.

خداوندا! بر محمّد و دودمانش درود فرست و سلام نیکان را نثار جان ارجمند او کن: سلام فرشتگان و پیغامبران و آسمانیان و زمینیان و سلام آن پاکان که تسبیح گویان و امانتداران و محبوبانِ برگزیده تواَند.

خداوند! رسول خود را به سلامی از جانب خود تهیت بگو و ارجمندی و نیکویی و فضیلت را ارزانی او کن!

او را به آن «مقام محمود» ارجمندی ده که پیشینیان و پسینیان بر آن مقام، حسرت برند!

خداوندا! اینک ما دوستداران پیامبرت بر آستان مبارک او در آمده ایم حالی که از زشتکاری های خود افسرده ایم و خواهان عفو توییم.

ای رسول آخرین! دست بر دامان تو و دودمان پاکزاد تو می زنیم تا ما را به خداوند رهنمون شوی.

ای محبوب جان های ما! چه جانکاه است سوگ تو! افسوس که رشته وحی آسمان با سوگ تو بریده شد و ما تو را از کف دادیم؛ انا للّه و انا الیه راجعون.

ای مولای ما! امروز ما به نالهْ خانه سوگ طاقت سوز تو آمده ایم؛ ما را دریاب و به نیکویی در پناه خودبگیر و زینهار گوی اندوه بی کران ما باش»، ای اندوهت بس بزرگ، ای پیغام دارآخرین که در سوگ تو واژگان، بسته خونند، و دیدگان، اشک ریزِ جنون!.[۱]

۳ – نور معنوی فطرت

سید سعید امینی

در سوگ سنگین رسول واپسین نیکی ها و پاکی ها، روی جان به جانب یاد عزیز او می آوریم و با حضور قلب، زیارت نامه وداع آن حضرت را زمزمه می کنیم:

«السّلام علیک یا رسول اللّه…»

سلام بر تو ای پیام دار آسمان و ای مژده گوی به نیکی و زینهار دهنده از بدی.

سلام بر تو ای چراغ فروزان و ای سفیر خداوند در میان خاکیان!

شهادت می دهم ای رسول اللّه که تو نور معنوی معرفتی در جان مردان پاک و زنان مطهّر که ناپاکی های جاهلیت، روح تو را نیالود و جامه های گمراهی و بی راهی بر بالای بلند تو نپوشاند.

شهادت می دهم ای رسول خدا که من تو را از جان باور دارم و به ارجمندی خاندان پاکزاد پاکیزه ات یقین آورده ام و به هر آنچه تو را خرسند می کند، ایمان دارم.

شهادت می دهم که پیشوایان نسلِ اهل بیت تو، رایت های هدایت و دستاویزهای استوار رستگاری و حجّت بر جهانیانند.

خداوندا! این زیارت را آخرین همسخنی من با رسول خدا مشمار!

خداوندا! اگر جامه مرگ بر من پوشاندی، من در آن جهان – چنان این جهان – شهادت خواهم داد که خداوندگاری غیر تو نیست و تو یگانه بی شریکی،

و شهادت می دهم که محمّد، بنده برگزیده و پیام دار توست،

و شهادت می دهم که خاندان متبرّک او برگزیدگان تو و یاوران تواَند، و خلیفگان در میان بندگان تواَند، و خزانه داران دانش تواَند، و نگاهبانان سِرّ تو و ترجمان وحی آسمانی تواَند.

خداوندا! بر پیامبر و دودمان او درود فرست و اینک و هماره، پیام دوستداری بی پایان ما را بر آستان آن عزیزترین برسان، و السّلام علیک یا رسول اللّه و رحمه اللّه و برکاته…».

۴ – ای ماجراگوی روایت آسمان

سید سعید امینی

در ۲۸ ماه صفر سال ۱۱ هجرت ما محمّدیان، ستاره شماران اندوهان سوگ توییم ای ماجراگوی روایت آسمان در شب بی کرانه انسان.

یا محمّد! این راز، چیست که تا هنوز از پسِ زمان و زمین، سوگ تو یادآورِ تمام غم های جهان است و این لشکر اشک است که در چشمان ما پای می کوبد.

یا محمّد! ما شهادت می دهیم به سترگی سوگ تو و شهادت می دهیم به جاودانگی اندوه تو.

یا محمّد! ما شهادت می دهیم به جای خالی تو و «ای کاش» گوی حضور مهربان توییم.

سلام بر نامت، بر یادت، بر سوگت. اینک تو نیستی امّا جهان، شادمان تنفّس در نسیم یاد توست؛

تو نیستی، امّا آسمانیان در بهت تو غوطه ورند و زمینیان، نام متبرّک تو را تسبیح نماز خود می کنند.

یا محمّد! «شهادت می دهیم که خداوند را جانانه و پاکدلانه پرستیدی تا آنکه به سرمنزل رفیع یقین رسیدی و خداوند ذات آسمانی تو را به منزلت والایان و مقرّبان باز رسانید و مقام برترین رسولان را بر تو پیشکش داد، چندان که در این ارجمندی هیچ رسولی بر تو پیشی نگرفت و ارجمندی نیافت.

سپاس برای خداوند است که ما را بر دست تو از نیستی رهایی داد و از گمراهی ها بر کنار داشت و تیرگی جان های ما را به نور آسمانی تو زدود!.خداوند پاداشت دهد یا رسول اللّه [بر این همه نیکویی که از تو به ما رسید].

پدرم و مادرم فدایی تو ای رسول خدا! ثناگوی تواَم حالی که عارف به مقام تو و خستوی فضل تواَم و شهادت می دهم آنان که دشمنی تو کردند، گمراه بودند.

یا رسول اللّه! تو را سلام می دهم همآواز با فرشتگان و رسولان، سلامی پیاپی و پیوسته که نه پایان می گیرد و نه فرجامی می پذیرد…»[۲].

یا رسول اللّه! تو را وداع می گویم و به خدا می سپارمت و خواستار رعایت تواَم.

یا رسول اللّه! جان ما در دریای سوگ تو غوطه می خورد و زبان ما به سلام و ثنای تو گشوده می شود که: «السّلام علیک یا رسول اللّه و رحمه اللّه و برکاته».

۵ – فرصتی برای گریستن

تقی متّقی

مرا به سختْ جانی این واژه های لال، مگیرید که چون من، سامان گم کرده ای پریشانند.

ای واژه های سیاه پوش! ای واژه های یتیم! آیا هنوز هم فرصتی برای گریستن هست؟!

ژولیده موی تر از همیشه، ضجّه زنان و مرثیه خوان از برابرم می گریزید، و من به رفتار سنگ در شما می نگرم؛ سرد و سوگوار.

آسمان، افق در افق، نگاه، و زمین، کران تا کران سیاه. آه! این چه شورش شگفتی است که در جان ذرّات عالم افتاده است؟! این تابوت آشنا که شانه های ملکوتیان را به زلزله نشانده و ارکان آب و خاک را به التهاب، آرامش کدامین نگاه را با خویش می برد؟!

ای واژه های مهربان! می دانم که بُغضی به سختی سنگ بر گلوگاه احساستان نشسته و سنگینی این داغ، شانه های طاقتتان را در هم شکسته؛ از من چنین مگریزید که بی پناه ترین غزال بیابان حسرتم و دست و زبان و دلم، جز به اشک و آه، آشنا نیست.

هشت فرشته و چوبه تابوت بر دوش،

هشت فرشته سیاه پوش بر مدار مدوّر حیرتم چرخ می خورند.

آه! سرگیجه التهاب مرا فرو نتوان نشاند؛

که من عین آتشم، شعله ور؛ چنان که دو تابوت!

سلام بر تو ای رسول خدا صلی الله علیه و آله!

ای مهربان ترین فرشته خاکی! از حق برآمدی و به حق برانگیخته شدی.

به حق فراخواندی و ابتدا تا انتهایت، جز حقیقتی آشکار نبود.

تو آفتاب بودی و انجماد کفر، جز به طلوع آتشینت آب نشد.

اسلام را به «جهاد» برافراشتی و جهاد، سر تا سر حیاتت را رقم زد.

خدا تو را مظهر اعلای تمامی صفات و اسمای حسنای خویش قرار داد و چه زیبا آینه دار جمال و جلال حضرت محبوب شدی!

خداوند تنهایی ات را به «علی»(ع) تسکین بخشید و ادمه ات را در «کوثر»ی عظیم به ودیعت نهاد.

تو ماناترین خورشیدی که از «شرق» طلوع کرد و در آخر الزّمان، از «غرب» سربرخواهد آورد.

ای مقتدای هر چه هست و نیست! اگر خدا تو را از «عرش اعلا» بر نمی گرفت و بر «فرش ادنی» نمی نهاد، زمین هرگز به سرانجامی خوش، امیدوار نبود.

ای قطب عالم امکان! افلاک، این صوفیان سرخوش حلقه فنا، از آن روز که تو در آینه جمال سرمدی، چهره نمودی، به سِماعی جاودانه بر گِردت کمر