پاورپوینت کامل ولادت حضرت ابوالفضل(ع) ۳۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ولادت حضرت ابوالفضل(ع) ۳۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ولادت حضرت ابوالفضل(ع) ۳۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل ولادت حضرت ابوالفضل(ع) ۳۳ اسلاید در PowerPoint :

۱ – آن سان که تو آمدی

محمّدرضا تقی دخت

آن سان که تو آمدی هیچ گاه زمین در برابر دستی زانو نزده بود و آب در تولّد کسی نگریسته بود.

آن سان که تو آمدی هیچ گاه زمین فرا نیامده بود تا از خجالت در گوشه آسمان پنهان شود و آسمان سرخم نکرده بود تا پاره های دستانی افتاده بر خاک را بردارد.

آن سان که تو آمدی هیچ گاه آینه و آب برابر نشده بودند ورود و دود درهم نپیچیده بود.

ابوالفضل! تو می آیی و درخت های قنوت بارور می شوند.

تو می آیی و حسین از تنهایی در می آید.

تو می آیی و مردان به انتظار بوسه ای بر قدمت صف می کشند.

تو می آیی تا خیل تشنگان تاریخ نظاره گر مودّت هماره ات باشند.

ابوالفضل! ای پدر همیشه نیکی ها و بزرگی ها!

ای درخت بالغ که شاخه های سترگت در صحرای خشک نینوا خشک به زمین خواهد افتاد و زمین را آب رو خواهد داد!

سلام بر تو و بر دریای جوانمردی هایت که تا جهان هست داستانش در ذهن رودها و چشم ها جاری خواهد بود.

سلام بر تو و بر رکاب خون گرفته اسبی که سال ها بعد بر آن مهمیز فرو خواهی کوفت؛

سلام بر تو و بر شمشیری که سال ها بعد در دست تناور و مبارکت جای به جای خواهد رفت!

سلام بر تو و بر داستانت!

۲ – فانوس دریاهای مروّت

محمّدرضا تقی دخت

ابوالفضل! می خواهم به احترام همه آب های جهان، به احترام همه رودها و دریاها، به احترام کرامت آن دستان بزرگوار، به احترام عاشورا، به احترام علقمه، به احترام بچّه های حسین، به احترام خون حسین، به احترام خون خدا، دستان کوچکت را در کلمات کوچکم ببوسم؛

می خواهم در آستانه جمالت گل های شوق را پرپر کنم.

ای ماه جاری در زمین و ای ستاره روشن همیشه و ای فانوس دریاهای بزرگ مروّت و کرامت! می خواهم عطش کلمات تشنه ام را در آن مشت آبی که در آینه آن کودکان تشنه حسین را دیدی، فرو نشانم؛

می خواهم واژه هایم را با نام «ابوالفضل» سیراب کنم.

می خواهم در جمله های سوخته ام و در مرکب سیاه کلماتم نام ابوالفضل را جاری کنم.

می خواهم هرچه رود است داستان دستان تو را بشنود؛ هرچه اشک است به احترام مشک دریده ات بر زمین ریزد؛ هرچه شمشیر است بر سوگ دستان تناورت گریه کند؛ هرچه زخم است بر زخم گلرنگ سینه ات داغدار بماند.

می خواهم در کلمه نام تو جاری شوم، در «ابوالفضل»، و آب را – که مهریه مادر تو بوده است – به آن لبان تشنه هدیت بفرستم.

می خواهم تفسیر کنم شعری را که همواره شنیده ام و عَلَم ها و کتل هایی را که هر سال به نشانه داستان آن دستان بی کرانه به آسمان فرا می روند.

می خواهم «مردی» را که جوهر از تو گرفت و «آزادگی» را که در تو تجلّی یافت و استواری و صلابت را که در چهره خونرنگت تفسیر شد و شرم و حیا را که در آینه آب نمایانت شد، شرح دهم.

می خواهم تمام آب های جهان را، تمام رودها را به سوی مزارت روانه کنم؛

می خواهم برایت شعر بسازم و کلام بنویسم؛

می خواهم به نام بخوانمت، به نام بلند «ابوالفضل».

و آنک در شب تولّدت، باران بی دریغ بر خانه علی می بارید…

۳ – ساقی همیشه سبز

سیدکاظم سیدباقری

نه نه! این فرات، دیگر آن فرات نیست؛ سرشار و پوینده و زنده. امّا کسی می گوید این مشتاق جاری از دامن کوهساران، تنها انتظار آن لحظه را می کشیده است، لحظه ای که بشارت گرمی مژده ای دهد که ساقی – مردی، بزرگی، از مشرق اشراق تابیدن آغاز می کند.

آری! فرات، منتظر این لحظه بود.

ای بزرگ جاویدان! و ای جاویدان بزرگ!

ای وفا! و ای بشارت فردا!

همه آنان که به روشنی ایمان آورده اند می دانند که رودها به نام تو جاری می شوند و مشتاقانه یک عمر می دوند بر سر، تا شاید یک لحظه اقیانوس را بنگرند. آن کسی که آب را بر کف می گیرد و آن گاه که فرو می ریزد، خود دریایی بی کران می شود ماندگار.

همه می دانند که تو فرزند دریایی و همه اقیانوس ها در انتظارند تا آن جرعه آب به آنها ملحق شود.

و… تو ای ساقی همیشه سبز! و ای سبز دریاگون! من اگر بتوانم انگشتانه ای از آن لحظه را بیان کنم، حق تمام آب های جهان را ادا کرده ام، لحظه ای که آب از بین انگشتانت بر فرات فرو ریخت و هر قطره اش دنیایی از وفاداری را فریاد کرد.

آری! در این سپیده دو خورشید طلوع می کند و چه زیباست لحظه شکوفا شدنت و چه شکوه انگیز است آن دم که برای آن کودک، نام زیبای «ابوفاضل» را انتخاب می کنند.

خوشا به حال آن عابری که اوّل بار نام تو را شنید و سرشار از طراوتِ آب و آسمان شد.

بی نام تو، وفا معنا نمی شود، و از امروز که می آیی، تا همیشه تاریخ، می توان تکرار نام تو را در سرشاری رودها شنید.

ای ابوفاضل! ای ماه! ای مهتاب خجسته! شب های ما دیگر تاریک نخواهد شد، و تو ماهی هستی که خورشیدهای فراوان در جبین دارد.

ای طراوت رودها و آب ها! نامت خجسته باد!

۴ – سوره بلند ذوالفقار

مریم سقلاطونی

ای زلال روحانی! کدام چشم گلدسته ها را می بیند و به یاد دست های تو نمی افتد؟

کدام شب بی مقدّمه صبح فریادت به پایان می انجامد؟

کدام دریا دور از جاذبه زیبایی ات به جزر و مد می نشیند؟

ای زیبای خاندان بنی هاشم! زیباروی دریادل!

نامت تفسیر کربلاست،

تفسیر واقعه و ق

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.