پاورپوینت کامل تولّد حضرت مسیح(ع) ۵۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تولّد حضرت مسیح(ع) ۵۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تولّد حضرت مسیح(ع) ۵۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل تولّد حضرت مسیح(ع) ۵۳ اسلاید در PowerPoint :

۱ – از چشم های مؤمن تو…

سیدکاظم سیدباقری

در آن شب های دهشتناک و روزهای خستگی، در آن هنگام که شبْ بوهای مهربان و خوشه های یاس نمی توانستند عطر نجابت خویش را در کوچه ها بپراکنند و پیچک ها جرأت نمی کردند دست در گردن سَروخرامان اندازند و ره به سوی آسمان دست دعا بردارند.

آن گاه که آواز شعرهای ناب، خفته بود و انسان نمی توانست شاعر خوبی برای آرامش زمین و سکوت شگرف شبانه باشد.

آن گاه که رنگین کمان ها میزبان رنگ های تار و تاریک بودند و کاج های کریسمس هیچ قُرب و منزلتی نداشتند و در گستره زمین، کسی کاج را – نماد شادابی، سرسبزی و سرافرازی را – به درستی نمی شناخت، و آن گاه که انسان گرفتار خودخواهی و جهالت خویش بود…

… آن هنگام بود که تو آمدی و معجزه آفرینش را معنا کردی و به حواریون گفتی که چگونه انسان را رعایت کنند و با دست های شفابخشت کوران را دیگر بار به دنیای روشن بینش ها و اندیشه ها باز آوَردی و آسمان و بیدهای کنار جاده و موج های بلند دریاها، متواضعانه ایستادند و «انسان» را در رُخسار نیکوی تو به شگفتی، نگریستند و الهگان شعر، به شگرفی و ژرفی چشم های مؤمن تو ایمان آوردند و در وصف دست های مهربانت و چهره آرامت قصیده ها سرودند.

با آمدنت آدم ها دیگربار ایستادند، به پرونده خونین خویش نگریستند و خجالت زده با چشمان پُراشک، به پشیمانی در خویشتن خویش نشستند و گریستند.

ای مسیح! ای پیام آورِ شعر و آرامش! با نگاهِ تو تمام «اَلعازر»های تاریخ شفا می یابند و انسان قرن رایانه، دیگر بار با آموزه های تو به آرامش می رسد.

ای بشارت دهنده احمد! آمدن تو، بشارتی بلند برای همه ما بود تا که برخیزیم و با نگاهی امیدوار، مشتاقانه افق های دور را نظاره کنیم.

۲ – کلمه مقدّس خداوند

محمّدرضا تقی دخت

سلام ای رسول مهربانی و آشتی که امشب از آسمان بلند خداوند قدم بر خاک می گذاری!

سلام بر تو و بر پدران پاکت و فرزندان حقیقی ات و سلام بر آن تولّدگاه مطهّر که در آن دیده گشودی.

سلام بر تو و بر کلمه مقدّس خداوند که صفت تو شد و سلام بر «مریم».

سلام بر تو که امشب می آیی تا آیین زندگی بدون خنجر را به ما بیاموزی؛ می آیی تا اندرزمان دهی به نیک زیستن و آرام زیستن؛ می آیی تا سایه سیاه شمشیر را از سر بندگان خدا برداری؛ می آیی تا بر دروازه های مقدّس قدس و اورشلیم ترانه میلادت به آسمان برود؛ می آیی تا آیین خوب زیستن در سایه درخت های آرامش ملکوت را به ما بیاموزی.

مسیح! ای کلمه مقدّس خدا! امروز، روز میلاد توست و ما به اشتیاق بر تو و بر محمّد صلی الله علیه و آله و همه پاکان و صالحان درود می فرستیم. به اشتیاق آمدنت شمع می رویانیم و همسایگان مسیحیمان را میهمان چراغ و شمع می کنیم تا درخت هایی را که در خانه هایشان به شادباش تولّد تو برپا کرده اند، به ستاره و شمع زینت بخشند.

امّا ای مسیح مهربان و ای پدر مقدّس کلمات آرام و طمأنینه های بلند! در آن سوی زمین به نام تو تازیانه بر تن مردمان می نشیند و درخت و پرنده و انسان و حیوان از نام آنها که به نام بلند تو خود را «مسیحی» می نامند می هراسند. در آن سوی زمین، مسیح را تنها در کلیسا می جویند و روز مسیحی بودن تنها یکشنبه ای است که به تعجیل در کلیسا کتاب مقدّس را فرادست می آورند و به تکرار می خوانندش.

ای پدر آرامش بخش سنگ و گیاه و ای ثمره عفاف! آیا نمی خواهی به زمین بازگردی و خوان مهربانی و عدالت را دوباره باز کنی؟

نمی خواهی عدالت را آن گونه مهربان و صمیمی تفسیر کنی که جهانگیر شود؟

نمی خواهی از حکمت الهی که با جان تو آمیخته است چیزی به زمینیان بیاموزی؟

ای مسیح مهربان! آیا دلت برای زمین تنگ نشده است… برای حواریون تازه ای که می توانی داشته باشی و درخت های موعظه ای که می توانی بکاری!

ای مسیح! شبان مهربان و ای پیامبر پاکی و فرزانگی…

۳ – اینک منم؛ آن کلمه آسمانی

مریم هاشمی

امروز، خورشید عاشق، تن تب دارش را به آسمان می کشاند تا از آن اوج او را بنگرد. چشمان مریم می درخشد.

آفتاب از برق نگاه او خرسند و آسمان، لرزانِ قدم های او است.

او باید خود را به دریای زمان بسپارد، به موج های بلند آرامش که در انتظارش سر برافراشته اند. روزهای روزه های سکوت به انتها رسیده و لحظه های انتظار نیز…

زمان در گردش است. سایه ها بلند می شود، آن قدر بلند که هیچ آفتابی باقی نمی ماند.

از پناه خنک سایه نخلی خنده اش می شکفد. از شور خنده مهربانش، نخل هم بر او عاشق می شود. حالا دیگر تنها نیست. جبرئیل میهمان خلوت اوست.

زمانش فرا رسیده است. ستارگان در سفره شب چیده شده و انوار رقصان ماه راهبر فرشتگان است. نگاهش از نگاه ماه بالا می رود. گونه هایش مثل صورت غروب گل انداخته و تن نحیفش مثل قاصدکی پیرامون چیزی لطیف می رقصد. چشمه آبی چشمانش را دلشکستگی غصّه داری به غلیان درآورده.

از دل می گذراند: «کی تن خالی خود را به آرامی زمین می گذارم؟ من که بر خدای رحمان پناه بردم تا پرهیزگار باشم، سرگیجه های مانده از رسوایی را چه کنم؟».

درد دامانش را چنگ می زند و نزول رحمت رحمانی را خبر می دهد.

چشمان افسون شده اش را بست و گذاشت تا پروردگارش سقوط شهاب ها را با رویش یک جوانه گره زند.

او می دانست خداوند آنچه را اراده کند می آفریند و چون خواستش بر چیزی قرار گیرد، بی درنگ موجود می شود. او تردید نداشت.

شب برچیده شد. چشمه آبی جوشید و خستگی نارون ها را با خود برد.

دست های خنک نسیم بر روی پیشانی اش لغزید. حالا او صدای صلوات ستارگان را می شنید. نسیم نگاه معصومش آرام بر تن خالی اش وزید.

ناگاه کودکی را دید که سایبانی از آرامش بال های فرشتگان بر سرش بود. اتّفاق افتاده بود. آواز جبرئیل بلند شد: «ای مریم! خدا به کلمه خود بشارتت می دهد. نام این کودک مسیح است».

به اذن خداوند کودک به سخن آمد و گفت: «من بنده خدایم که به من کتاب داده و مرا پیامبر قرار داده است. هرکجا باشم مرا وجودی فرخنده ساخته. تا زنده ام به نماز و زکات سفارشم کرده و نسبت به مادرم به نیکوکاری واداشته و سرکش و بدبخت قرار نداده.

سلام بر من روزی که برآیم و روزی که بمیرم و روزی که زنده برانگیخته شوم».[۱]

حالا مریم شیرینی خرمای نخل شیدا را مزه مزه می کرد.

۴ – سروش آسمانی

رضا بابایی

ابراهیم(ع) منادی توحید در میان انسان ها بود و موسی، گامی دیگر به سوی تشکیل امّت واحده برداشت و عیسی روح اللّه بر این هدف و راه و روش پای فشرد و روح تازه ای در آن دمید که آن را تا همیشه تاریخ، زنده نگه خواهد داشت.

آنان که به مرام و رسالت حضرت مسیح، ایمان دارند، باید بیش از هرچیز در پی نزدیک کردن دل های آدمیان به یکدیگر باشند. برترین آرزوی آن پیامبر بزرگ الهی، آن بود که فرزندان آدم، همان گونه که در شکل و صورت، یکسان اند، در هدف و مقصود نیز به یک راه و روش، طی منزل کنند و در پایان به نوعی از زندگی دست یابند که خوشایند خدا و رسولانش باشد.

عیسی(ع) پیامبر رحمت و معجزه رسالت بود. عطرِ مهرانگیزی که او میان انسان ها پراکند، تا ابد مشام جان هر که را که به یاد حق زنده است، می نوازد. نام او، یادآور مهربانی و رحمت و رأفت است و این رحمت، سرمایه هنگفتی است که تا سایه هُماوارِ خود از ما برنگیرد، قدر و منزلت آن را نخواهیم دانست.

اینک هر انسان و یا هر قوم و قبیله ای که خود را به مسیح(ع) نزدیک تر، مؤمن تر و متعهدتر می داند، باید به آرمان های مشترک بشری وفادارتر باشد. از این روست که ما از جوامع مسیحی، چه آنان که در شرق عالم اند و چه آنان که در غرب می زیند، چشمِ آن داریم که از طریقت مهر و از کیش محبّت به همنوعان خود، خارج نشوند و هماره به همین راه و روش عمل کنند.

حضرت عیسی(ع) پیام آور دوستی و درستکاری و راست رَوی و حقیقت خواهی است. پس هر که در این جهان بزرگ، به مهرورزی و درستی و راستی بیشتر روی آورد، به آن پیامبر بزرگ الهی نزدیک تر است.

سالروز میلاد آن سروش آسمانی را که ندای حق خواهی، حق جویی و حقیقت طلبی را به نیکی سر داد و گوش جهان را از بانگ دلاویز خود پر کرد، به همه هموطنان مسیحی و پیروان راه انبیا تبریک می گوییم.

بادا که این روز خجسته، روز هم گرایی و همیاری همه دل ها به سوی کعبه سعادت باشد!

۵ – آیینه آفتاب های مقدّس اساطیری

مر

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.