پاورپوینت کامل خردنامه در آیینه سخنان علی(ع) ۵۲ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل خردنامه در آیینه سخنان علی(ع) ۵۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل خردنامه در آیینه سخنان علی(ع) ۵۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

---

بخشی از متن پاورپوینت کامل خردنامه در آیینه سخنان علی(ع) ۵۲ اسلاید در PowerPoint :

۱ – جهل (نادانی)[۱]

* آن که در اثر جهل، بسیار نزاع کند، همواره از شناخت حق نابینا خواهد بود.

* جاهل یا زیاده روی می کند و یا کوتاهی.

*آگاهی خود را جهل و یقینتان را شک نپندارید، هرگاه دانستید عمل کنید، و هرگاه یقین کردید، اقدام نمایید.

*هیچ ثروتی مانند عقل و هیچ فقری مانند جهل نیست.

*لب فرو بستن از گفتار حکیمانه شایسته نیست، چنان که سخن گفتن از روی نادانی سزاوار نیست.

*مردم دشمن چیزی هستند که نمی دانند.

*نعمت در دست نادان، مانند بستانی در زباله دان است.

*نادانِ آموزنده همانند دانشمند داناست، و دانشمندی که بیراهه می رود، مانند جاهل ذلیل است.

* خداوند پیش از آنکه از جاهلان پیمان دانش آموزی بگیرد، از دانایان پیمان گرفت تا جاهلان را دانش بیاموزند.

*نادان ترین نادانان، کسی است که با یک سنگ، دو بار بلغزد.

*نادان به شش خصلت شناخته می گردد: خشم بی جهت، بیهوده سخن گفتن، بخشش نابجا، نشنناختن دوست از دشمن، افشای راز و اعتماد به هرکس.

*دانا همیشه زنده و جاوید است اگر چه مرده باشد، و نادان مرده است اگرچه زنده باشد.

*نادانی توانگر به زمینش می زند و دانش فقیر بالایش می برد.

*نادانی به فضیلت ها، از زشت ترین پستی هااست.

*نادان همچون صخره ای است که آبش جاری نشودو درختی است که چوبش سبز نمی گردد و زمینی است که گیاهش بیرون نمی آید.

*آنچه را که نمی دانید دشمن مدارید؛ زیرا که بیشتر دانش در چیزهایی است که شما نمی دانید.

۲ – حیا (شرم)

* کسی که جامه حیا بپوشد، مردمان عیب او را نبینند

* هرگاه چیزی از شما می پرسند که نمی دانید، از گفتن «نمی دانم» شرم نکنید، و از آموختن چیزی که نمی دانید در شرم نشوید.

* از بخشش کم شرم نکن؛ زیرا محروم ساختن، از آن هم کمتر است.

* نهایت مردانگی این است که انسان از نفس خویش حیا کند؛ زیرا علت حیا از پیرمرد به سالخوردگی و سپیدی موی او نیست، بلکه به خاطر عقل اوست، پس اگر این گوهر عقل در ما هست سزاوار است که از آن شرم کنیم و او را در کارهای زشت وارد نسازیم.

* آن که از مردم شرم کند ولی از نفس خود حیا نکند، برای خود ارزشی قائل نیست.

* شرم و حیا، جامه ای است در برگیرنده، حجابی است بازدارنده (از گناه) و پوششی است نگاهدارنده از بدی ها.

* حیا و پاکدامنی دوشادوش همند.

* اساس جوانمردی، حیا و نتیجه آن پاکدامنی است.

* نیکوترین جامه دین، حیاست.

* خردمندترین مردم، با حیاترین آنهاست.

* آن که از قول حق شرم کند، احمق است.

* کسی که از روی شرمش با تو به انصاف رفتار نکند، از روی دینش با تو به انصاف رفتار نخواهد کرد.

۳ – حکمت

* حکمت را در هرکجا که باشد به دست آور، زیرا اگر حکمت در سینه منافق باشد آرام نمی گیرد تا از سینه اش خارج شود و در سینه مؤمن که صاحب اصلی آن است، جای گیرد.

* آن که به حکمت شناخته شد چشم ها به دیده بزرگواری به او می نگرد.

* حکمت درختی است که در قلب می روید و بر زبان میوه می دهد.

* حکمت، بوستان خردمندان و تفرّجگاه شایستگان است.

* سرآغاز حکمت، ترک لذّات (غیر مشروع) و آخر آن دشمن داشتن امور ناپدار است.

* پیراهن حکمت و سرپوش وقار به تن کن که آن دو زیور نیکان است.

* حکمت فرومایه، او را بالا می آورد و جهلِ شریف، او را به زمین می زند.

* ثمره حکمت، دل کندن از دنیا و دل دادن به بهشت ابدی است.

۴ – حق

* حق، سنگین امّا گوارا، و باطل سبک امّا بلاخیز و مرگ آور است.

* برای رسیدن به حق در هرجا که باشد خود را به گرداب حوادث و سختی ها افکن.

* به حق عمل کن برای روزی که در آن جز به حق داوری نخواهد شد.

* اهل باطل پراکنده اند اگر چه بسیار باشند و جماعت، اهل حقند اگر چه کم باشند.

* شبیه ترین مردم به پیامبران خدا، آن است که در حق گویاتر و در به کاربستن آن پابرجاتر باشد.

* اگر خداوند بنده ای را دوست بدارد او را در برپایی حق یاری خواهد کرد.

* سه چیز مایه رستگاری است: پیوسته با حق بودن، اجتناب از باطل و در تلاش و کوشش بودن.

* حقی که زیان می رساند بهتر از باطلی است که خرسند می سازد.

* بازگشتت به سوی حق گرچه به رنج افتی، بهتر از راحتی تو در همراهی باطل است.

* کسی که حق را یاری نکند، باطل نابودش سازد.

* هر که از غیر حق عزّت بجوید، خداوند او را به وسیله حق خوار گرداند.

* چه بسیارند کسانی که به حق اعتراف می کنند ولی حقش را ادا نمی کنند.

۵ – حسد

* حسد آفت دین است.

* حسود، همواره بیمار است، گرچه جسمش سالم باشد.

* حسود، از ناراحتی (مردم) خوشحال، و از خوشحالی (مردم) اندوهگین می گردد.

* حسود را غیر از زوال نعمت دیگران، درمان نمی کند.

* از حسد برحذر باشید؛ زیرا به جان آسیب می رساند.

* آن گاه که (باران) حسادت در میان مردم ببارد، (گیاه) فساد و تیرگی روابط می روید.

* همان گونه که زنگار، آهن را می فرساید تا نابودش سازد، حسد نیز پیکر آدمی را دردمند می کند تا نابودش سازد.

* هیچ زندگی یی تیره تر از زندگانی حسود و کینه توز نیست.

* هیچ گاه حسود را شادمان نتوان یافت.

* کسی که دلی پارسا داشته باشد، حسد در آن داخل نشود.

* هرکس حسادتش بسیار باشد، درد و اندوهش طولانی خواهد بود.

۶ – حرص

* آن که دلش به دوستی دنیا پیوند خورده باشد، به سه حالت گرفتار خواهد شد: اندوهی که رهایش نکند، حرصی که او را ترک نگوید و آرزویی که به آن نرسد.

* سه چیز نابود کننده است: کبر (و خودخواهی) که شیطان را از مقامش به زیر کشید، حرص و آزمندی که آدم را از بهشت بیرون راند و حسد که فرزند آدم را به کشتن برادرش فرا خواند.

* طولانی ترین ناراحتی در میان مردم برای حریصی است که به چیزی طمع کند و کینه توزی که (از خواسته اش) منع شود.

* حریص، فقیر است گرچه مالک تمام دنیا باشد.

* حریص، خود را برای چیزی به زحمت می اندازد که به ضرر اوست.

* بی نیازترین بی نیازان کسی است که اسیر حرص نباشد.

* حرص و بخل بر پایه شک و کم اعتمادی به خدا، نهاده شده است.

۷ – خشم

* کسی که برای خدا خشم آرد، خدا به نفع او خشم آرد و روز قیامت او را خشنود سازد.

* از خشم برحذر باش؛ زیرا از لشکریان بزرگ شیطان است.

* با انسان خشمگین لجاجت نکن، زیرا او را به ادامه لجاجت سوق داده و به راه درست باز نمی گردانی.

* بردبار جز به هنگام خشم شناخته نمی شود.

* شدّت خشم، منطق آدمی را تغییر داده و ریشه دلیل و برهان را قطع نموده و فهم را پراکنده می سازد.

* بردباری آن نیست که به هنگام خشنودی باشد، بردباری آن است که در حال خشم باشد.

* کسی که خشم و شهوتش بر او چیره شود، در شمار چهارپایان است.

۸ – خنده

* [انسان پرهیزکار] اگر سکوت کند، سکوتش وی را اندوهگین نمی سازد و اگر بخندد، صدایش به قهقهه بلند نمی شود.

* از گفتن سخن [بی محتوایی که] خنده می آورد برحذر باش گرچه آن را از دیگری نقل کنی.

۹ – ریا

* خودنمایی نکنید؛ زیرا هر کس برای غیر خدا کاری انجام دهد او را به همان کس وا می گذارد.

* خداوندا! به تو پناه می برم از این که ظاهرم را در چشم مردم نیکو جلوه دهی و باطنم را در پیشگاهت زشت سازی، و به وسیله اعمالی که تو از آنها خوب آگاهی داری، خوش بینی و احترام مردم را برای خود به دست آورم و ظاهر خوبم را برای مردم آشکار کنم و اعمال بدم را فقط تو بدانی.

* ریاکار، ظاهرش زیبا و باطنش بیمار است.

* آفت بندگی، ریا و خودنمایی است.

۱۰ – دل

* هر که پارسایی اش کم شد دلش بمیرد و دل مرده به دوزخ رود.

* قلب، کتاب چشم است.

* عقل ها پیشوایان افکارند، و اندیشه ها، پیشوایان دل هایند، و دل ها پیشوایان حواسند، و حواس پیشوایان اعضا و جوارحند.

* بزرگ ترین رنج در میان مردم برای کسی است که مبتلا به زبانی آزاد و دلی بسته باشد؛ چرا که او اگر سکوت کند، ستایش نمی شود و اگر سخن گوید، نیکو نمی دانند.

* مغز ایمان، پارسایی است و هردوی آن