پاورپوینت کامل ملکوت تکلّم ۲۷ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ملکوت تکلّم ۲۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ملکوت تکلّم ۲۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

---

بخشی از متن پاورپوینت کامل ملکوت تکلّم ۲۷ اسلاید در PowerPoint :

زمزمه های آسمانی

زینت ده دیوان ها

ای نام تو از آغاز، زینت دِه دیوان ها

وی زیور وصف تو، پیرایش عنوان ها

در دامن گل، بلبل، با نغمه ی خوش خواند

فهرست ثنایت را، از دفتر بستان ها

شب تا به سحر از شوق، آهسته نسیم صبح

راز تو به گوش گل، گوید به گلستان ها

از عشق تو هر ذرّه، دل داده ی مجنونی است

کز خاک، سراسیمه، خیزد زبیابان ها

چون دیده ی عاشق، ابر، از عشق تو ریزد اشک

خیزد زدل دریا، از شور تو، توفان ها

بی جلوه ی یاد تو، روشن نشود دل ها

بی پرتو مهر تو، تابان نشود جان ها

با رحمت عام تو، پیوسته دهد مژده

هر قطره ی بارانی، از روزی انسان ها

توصیف یم فخّار، از قطره نمی شاید

وصف تو بُود برتر، از طبع سخن دان ها

گر سایه نیاندازد، لطف تو به روز حشر

یا رب! چه کند «قدسی» با این همه عصیان ها؟

غلام رضا قدسی

خوشا…

خوشا دردی که درمانش تو باشی

خوشا راهی که پایانش تو باشی

خوشا چشمی که رخسار تو بیند

خوشا ملکی که سلطانش تو باشی

خوشا آن دل که دلدارش تو گردی

خوشا جانی که جانانش تو باشی

خوشی و خرمی و کامرانی

کسی دارد که خواهانش تو باشی

همه شادی و عشرت باشد ای دوست

در آن خانه که مهمانش تو باشی

چه باک آید زکس، آن را که او را

نگهدار و نگهبانش تو باشی

مپرس از کفر و ایمان، بی دلی را

که هم کفر و هم ایمانش تو باشی

مشو پنهان از آن عاشق، که دایم

همه پیدا و پنهانش تو باشی

(عراقی) طالب درد است دایم

به بوی آن که درمانش تو باشی

فخرالدین عراقی

ای آن که…

ای آن که دیده ها همه در آرزوی توست

بخشندگی و فضل و کرم، خلق و خوی توست

نام مبارک تو بُوَد صدر نامه ها

از هر طرف که می گذرم، گفت و گوی توست

تسبیح گوی تو، همه ذرات کاینات

دل های بندگان همه درهای و هوی توست

ذات تو بی نیاز و تویی منشأ فیوض

دست نیاز جمله خلایق به سوی توست

صد آفرین بر آن دل پاکی که نیمه شب

با صد امید لرزد و در جست و جوی توست

فرخنده آن سری که شبی، پیش تو خم است

شایسته آن تنی که سحر رو به روی توست

علی اکبر پیروی

جام ولا

یا علی

ای خوانده تو را خدا ولی، ادرکنی

بر تو زنبی، نص جلی، ادرکنی

دستم تهی و لطف تو بی پایان است

یا حضرت مرتضی علی، ادرکنی

ای حیدر شهسوار! وقت مدد است

ای زبده ی هشت و چار! وقت مدد است

من عاجزم از جهان و دشمن بسیار

ای صاحب ذوالفقار! وقت مدد است

ابوسعید ابوالخیر

از «عین» علی، عیون ما بینا شد

وز «لام» علی، لسان ما گویا شد

در«یای» علی، نور خدا می بینم

زان نور، محمد و علی پیدا شد

سیدرضا مؤید

از سبوی انتظار

مسجد جمکران

ای هم سفران! کعبه ی مقصود همین جاست

جایی که توان یک نفس آسود، همین جاست

این مهبط نور است و سراپرده ی خورشید

ساجد به همین ساحت و مسجود همین جاست

جایی که پیام آور گل، عشق خدا را

در گوش جهان زمزمه فرمود، همین جاست

جایی که در آن صوت سماواتی قرآن

خوش تر بود از نغمه ی داوود، همین جاست

آن جا که سفرنامه ی معراج شقایق

خون از دل صد فاخته بگشود، همین جاست

آسودگی خاطر آشفته در این خاک

وارستگی جان غم آلود، همین جاست

گردیده فروشسته ای از نقش تغافل

یک صحنه هم از جنّت مسعود، همین جاست

پرسید گر از خانه ی آن دوست، سواری

ای هم سفران! خانه ی موعود همین جاست

بهمن صالحی

شهد وصال

تمثال های سبز

از هشت فصل عشق گذشتند با بال های سبز صداقت

با آن شکوه خاطره انگیز در سال های سبز صداقت

تنها نشان هم سفرانند از روزهای آتش و خنجر

این عکس های مانده به دیوار، تمثال های سبز صداقت

آنان که مرز کهنه ی شب را، تا قصر آفتاب دویدند

بر پشت اسب های سپیدی با یال های سبز صداقت

خود را به دست عشق شکستند، در لحظه های حادثه بستند

سربندهای سرخ شرف را چون شال های سبز صداقت

ماییم مرغکان گران بال، در راه ماندگان بداقبال

تنها به مرز عشق رسیدند اقبال های سبز صداقت

دست مرا دوباره بگیرید، دل را به جمع تان بپذیرید

ای کفتران پرزده تا دوست! ای بال های سبز صداقت

رضا معتمد

۷ تیر؛ شهادت آیه الله بهشتی و هفتاد و دو تن

هفتم تیر

زمانه چون بسراید رثای هفتم تیر

سما به نوحه درآید به نای هفتم تیر

ز وُسع و شدت توفان و گردْباد ستم

غبار غم بنگ