پاورپوینت کامل نشانه هایی از او… ۳۷ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نشانه هایی از او… ۳۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نشانه هایی از او… ۳۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل نشانه هایی از او… ۳۷ اسلاید در PowerPoint :

پدیده های آفریدگار[۱]

آفرینش شب پرده

سپاس خدایی را که وصف ها در رسیدن به حقیقت شناخت او رخت اندازد و بزرگی او، خِرَدها را طرد سازد تا سر بتابد و راهی به رسیدن نهایت ملکوت او نیابد. اگر در بزرگی قدرت و کلانی نعمت او می اندیشیدند، به راه راست باز می گردیدند و از آتش سوزان عذاب می ترسیدند؛ لیکن دل ها بیمار است و بینش ها، عیب دار.

از لطیفه های صنعت و شگفتی های خلقت او که پیش چشم ماست، تدبیر دقیق او در آفرینش شب پره هاست؛ زیرا روشنایی، شب پره را بر جای می دارد، در حالی که هرچیز را به نشاط درمی آورد. تاریکی، پر آن را می گستراند، در حالی که هر زنده را درهم می کشاند و چندان دیده ی آن کم بین است که نتواند از آفتاب رخشان، روشنی ستاند. درخشش خورشید، آن را از رفتن در تراکم نورهای تابنده باز می گرداند و در نهان خانه اش پنهان می نشاند، چنان که رفتن در سپیدی نور رخشان، نتواند.

پس شب پره در روز، پلک ها را بر سیاهی دیده ها اندازد و شب را چراغی سازد که در جستن روزی خود، از آن راه یابد و سیاهی شب، دیده هاش را نبندد و به دلیل تاریکی انبوه، از رفتن در شب، رخ برنتابد.

هرگاه خورشید پرده برافکند و بتافت و سپیدی روز پدید گشت و لانه ی تنگ سوسمارها از روشنی آن نصیبی یافت، پلک ها را بر هم می نهد و بر آن چه در تاریکی شب به دست آورده است، بسنده می کند.

پس پاک و منزه است خدایی که شب را روز او کرده است و هنگام فراهم کردن معیشت؛ و روز را وقت آسایش و گاه استراحت. برای آن؛ از گوشت وی بال هایی ساخته است تا هنگام نیاز به پرواز، بدان بالا رود؛ بال هایی که چون لاله ی گوش از پر و انبوب[۲] پرداخته است، لیکن جای رگ ها را در آن آشکار بینی و نشانه های آن، پدیدار. شب پره را دو بال است؛ نه چندان نازک که در هم شکند و نه چندان ستبر که سنگینی کند.

می پرَد و بچه ی او بدو چسبیده است و به مادر پناهیده. اگر بنشیند، نشیند و اگر بالا رود، رود. از او جدا نشود، تا هنگامی که اندام وی نیرومند شود و بال آن نیروی برخاستن اش را دارا بود و بداند که راه زیستن او چیست و چگونه تواند زیست؟

پس پاک و منزه است خدایی که حق و آشکار است، آشکارتر از آن چه بر دیده ها، پدیدار است.[۳]

آفرینش مورچه

آیا به خردترین چیزی که آفریده، نمی نگرند که چه سان آفرینش او را استوار داشته و ترکیب آن را برقرار؟ آن را شنوایی و بینایی بخشیده و برایش استخوان و پوست آفریده است. بنگرید به مورچه و خردی جثه ی آن و لطافتش در برون و نهان. چنان است که به گوشه ی چشمش، نتوان دید و با اندیشیدن، به چگونگی خلقتش نتوان رسید. دانه را به لانه ی خود برد و در قرارگاه خویش، فراهم آورد. رزق او پذیرفته گردیده و روزی اش در خور وی رسیده است. نعمت دهنده، او را وا نگذارد و پاداش دهنده، محروم اش ندارد، هرچند بر خشک سنگی باشد صاف و تابان، یا بر سنگی فسرده در بیابان.

اگر بنگری در گذرگاه های خوراک او که چه سان از بالا و زیر پیوسته است به هم، و آن چه درون اوست از غضروف های آویخته به دنده تا شکم، و آن چه در سر اوست از چشم و گوش هم؛ از آفرینش او جز شگفتی نتوانی و در وصف او به رنج درمانی.

پس بزرگ است خدایی که او را بر دست و پاهایش برپا داشت و بر ستون های بدنش نگاه داشت. در آفرینش آن، آفریننده ای با او انباز نبود و در خلقت آن توانایی، وی را کارساز نه.[۴]

آفرینش ملخ

اگر خواهی از ملخ بگویم که دو دیده ی سرخ آفرید برای آن و دو حَدَقه برایش افروخت چون ماه تابان و او را گوشی بداد پوشیده و پنهان. برایش دهانی گشود به اعتدال و حسّی نیرومند و به کمال. و دو دندان پیشین که بدانهابِبُرد و دو پای داس مانند که بدانها چیزی را بگیرد. کشاورزان در کشت خود از آن می ترسند و توانایی راندنش را ندارند، هرچند همه ی کسان خود را فراهم آورند. با این حال، همه ی اندام ملخ به اندازه ی یک انگشت باریک نیست و این حقیقتی آشکار است.

پس بزرگ است خدایی که آن چه در آسمان ها و زمین است، خواه ناخواه او را سجده نماید و خوار و فروتن، گونه و چهره بر زمین ساید و از سر تسلیم، طاعت او پذیرد و از بیم و ترس، رشته ی فرمان بری او را در گردن گیرد.[۵]

نشانه های آفرینش[۶]

ماشین مغز

ماشین مغز از نظر علم، حیرت انگیزترین ماشین هاست؛ زیرا وظایفی را انجام می دهد که پرقدرت ترین ماشین های ساخت دست بشر نیز، از انجام دادن آن ها ناتوانند. یکی از وظایف مغز، ثبت و ضبط وقایع گوناگون است که این مهم، به نیروی حافظه سپرده شده است. حافظه ی انسانی فقط به قسمت کوچکی از مغز ارتباط دارد. چنان چه مردی پنجاه سال بخواهد خاطرات خود را بدون کم و زیاد بنویسد برای درج این خاطرات، به ۱۶۰ میلیون نسخه ی روزنامه به قطع بزرگ که در بیست صفحه و با حروف ریز چاپ شده باشد، نیازمند است.

اگر بخواهند ماشینی بسازند که کم و بیش، کار یک مغز انسانی را انجام دهد، باید دستگاهی دو برابر بزرگ ترین ساختمانهای جهان تهیه کنند و برای تهیه ی نیروی برق آن، تمام برق حاصل از بزرگ ترین آبشار جهان را به آن اختصاص دهند! با این همه، این ماشین اختراعی نخواهد توانست همه ی وظایف مغز یک انسان معمولی را انجام دهد.

دانش و قدرت و حکمت او، بزرگ ترین و دقیق ترین کارخانه ی جهان را در این حجم ناچیز مغز، قرار داده است. آیا این کار، بزرگ ترین شاه کار آفرینش نیست؟!

دستگاه اعصاب

دستگاه اعصاب پیکر انسان به مراتب، پیچیده تر از مرکز تلفن شهرهای بزرگ است. این دستگاه عظیم و دقیق، شبانه روز، میلیون ها پیام، از بین میلیاردها سلول می گذراند و حرکت های قلب و دست و پا و تنفس را تنظیم می کند. اگر این ارتباط های منظم در پیکر انسان نبود، بدن