پاورپوینت کامل روز زن و روز بزرگداشت مقام مادر ۵۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل روز زن و روز بزرگداشت مقام مادر ۵۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل روز زن و روز بزرگداشت مقام مادر ۵۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل روز زن و روز بزرگداشت مقام مادر ۵۹ اسلاید در PowerPoint :

باشکوه ترین نعمت خداوند

عباس محمدی

نمی دانم تا کی می توانم تو را بیشتر از همه کس دوست داشته باشم؟ نمی دانم بهشت تا کی ادامه خواهد داشت؟ نفس های تو، بوی بهشت می دهند. تو از جنس بهشتی؛ بهشت زیر پای توست. تو مهربان ترین ستاره ای هستی که من داشته ام. تو از تمام درخت ها پرنده تری. نمی دانم تا کجای دنیا می توانم از مهربانی تو بنویسم!

من سال های دلواپسی ام را سر بر شانه تو گریسته ام. من دلهره هایم را در فشار آغوشت فراموش کرده ام و تمام کودکی ام را با آوازهای عاشقانه تو خوابیده ام. لالایی هایت، طولانی ترین خواب هایی است که به یاد دارم.

هنوز دوست دارم ساعت ها در آغوش مهربانی های تو بگریم. هنوز دست های خسته ات،بوی لالایی های آرام می دهند.

تو تنها پرنده ای هستی که من توانسته ام سال های سال، پیشانی اش را ببوسم.

هر روز آینه، تصویر لبخندهای تو را برایم قاب می گیرد تا تنها دلخوشی ام در این روزهای سراسر دلتنگی باشد. صدای تو، آشناترین کلامی است که می شناسم.

تو روح تمام شعرهای عاشقانه ای که باید بسرایم؛ حتی واژه ها برای از تو گفتن کم می آورند. می خواهم برای یک بار هم که شده، تو را زیباتر از تمامی کلمات بنویسم. باید برای نوشتن تو، واژه ها را عوض کنم. کاش می شد واژه ای تازه به دنیا بیاید؛ واژه ای که بتوان تو را با آن سرود، واژه ای که در هیچ کجای جهان، به گوش هیچ شاعری نخورده باشد. تو تنها فرشته دنیایی هستی که من می شناسم.

همه مهربانی ها به لبخند تو می رسند. دست هایت، زیباترین مکانی است که برای خواب بوسه هایم سراغ دارم. خداوند تو را از جنس زیباترین سلام هایش آفریده است.

خدا کند بتوانم تمام روزهایم را از تو بسرایم؛ تویی که ادامه بهشتی، تویی که تازه ترین سلام ها هستی، تو اولین و باشکوه ترین نعمت خداوندی که من دیده ام. بگذار تا بوسه هایم بر دست های رنجورت گریه کنند.

زلال تر از آینه ها

عباس محمدی

پیدایی؛ پیداتر از روشنایی، پیداتر از آفتاب، پیداتر از نهایت امید.

عشق و حماسه، ادامه مهربانی تواند. از دامان توست که مرد به معراج می رود.

سرچشمه تمام پاکی ها، دامان توست.

جان های پاک را در دستانت به تماشای آفتاب دعوت می کنی. روحت از تمام آینه ها زلال تر است.

فرشته های خداوند، به کرامت انسانی تو سر به سجده می سایند.

عفت، بلندترین قله ای است که پرچم زنانگی ات را بر آن افراشته ای.

گرمی آغوشت، امن ترین پناهگاهی است که برای روزهای پر از دلهره کودکانه سراغ دارم.

دورترین رودها، زلالی تو را به دریاها سوغات می برند.

بوی عصمتت، دل نوازترین نسیمی است که زمستان ها را به بهار نزدیک تر می کند، تو وارث پاکدامنی مریمی؛ میراث دار شجاعت آسیه در تالارهای کافر مصر؛ تکه ای از بزرگواری خدیجه علیهاالسلام در روزهای فقیر بعثت هستی؛ جان آزاده سمیه شهیدی؛ هم پای روزهای صبور زینب علیهاالسلام هستی. تو آمیزه ای از عشق و صبر و شجاعت و مهربانی و معصومیتی. تو از تمام غنچه هایی که می شناسم پاک تری. کرامتت را در عصمت گلبرگ های بهشتی پیچیده اند.

تو سربلندترین درختی هستی که من سراغ دارم؛ درختی که از تمام توفان های گناه، پاکدامن گذشته و از بادهای وحشی دامن گرفته تا به خداوند نزدیک تر شده است.

غرورت، کوه هیبتی است که هفت پشت چشم های هوس آلوده را می لرزاند و کلام محکمت، خیال های خام را می شوید و می شوراند. درود بر تو که معصوم ترین فرشته خداوندی.

تو قلب خانه ای مادر!

میثم امانی

صدای پای تو را به تمام دنیا نمی توان فروخت. سلام تو، عین خداحافظی از دردهای فرو ریخته بر دیوار دل است. آفتاب چشم های تو، زودتر از آفتاب پشت بام سر می زند، سرازیر می شود از پنجره ها به اتاق.

صدای آب، با صدای نفس های تو جاری است در خانه.

خروس خوان صبح را که بیدار می شوی، صدای پای تو، بلای جان تاریکی است. حضورت خاطره هر چه سختی را خط می زند؛ خاطره هر چه اندوه را نیز. تو قلب خانه ای. تو ریشه دوانده ای در شاهرگ باغچه و حیاط، در گلوی ناودان ها و گوشه گوشه قاب های روی دیوار. عشق، لانه اش را روی شانه تو بنا می کند. شانه های تو، یادمان مهر الهی است در زمین. چه صبورند شانه های تو! چه پرغرور ایستاده اند تا تندیس مهر، نشکند در برابر توفان های روزگار! ساحل دریای متلاطم روزهای زندگی تویی و ما ساحل نشین محبت های توایم.

نبض امید، با دست های تو می زند. قدر تو را نشناختن، ظلم است به خاطره های خود، به روزهای شیرینی که می توان ورق زد.

خنده هایت را دریغ مکن؛ انرژی می دهد به کالبدهای خسته.

تو قلب خانه ای مادر! چشم های اهالی، گرداگرد تو پرسه می زند. تو به قدم هایمان راه رفتن آموخته ای. تو به لب هایمان سخن گفتن آموخته ای.

ما در دامن تو بزرگ شده ایم.

دست های تو بوسیدن دارد.

پاهای تو بوسیدن دارد؛ چرا که بهشت زیر پای مادران است.

صدای پای تو را به تمام دنیا نمی توان فروخت. تو قلب خانه ای مادر!

بهار من صدای توست مادر

رضای حق رضای توست مادر

مرا بوسیدن پای تو کافی است

بهشت، زیر پای توست مادر

نامت بلند

سید علی اصغر موسوی

با خاک گفتم از مقام مادر؛ اقیانوس ها را نشانم داد.

با آب گفتم از مقام مادر؛ کهکشان ها را نشانم داد.

با باد گفتم از عطر آغوشش؛ مشام بهشت را مست شمیم خویش کرد.

با آتش گفتم از حرارت عشقش؛ عرق شرم بر جبین خورشید نشانید.

کیست مادر؟ آنکه دستت را گرفت.

کیست مادر؟ آنکه پروردت به جان

کیست مادر؟ آنکه مهرت یاد داد

کیست مادر؟ آنکه نامش، نامی از نور خداست.

کیست مادر؟!. ..

مادر، واژه ای لاهوتی است که حتی در فضای ناسوت هم عطر آسمانی خویش را از دست نخواهد داد!

مادر تفسیر آیه آیه ایثار در قاموس عشق و وفاداری است.

تأویل سوره سوره اخلاص، در فرقان مهر و محبت است.

مادر تحلیل صفحه به صفحه کتاب زندگی، از تولد تا مرگ است.

مادر یعنی، شمع، یعنی تبسمی گران بها در آیینه عشق الهی!

شعله ای در وجودستان محبت که از گرمایش، خورشید جان می گیرد! شراری در دل عشق که اشک ها را بر گونه ها می رویاند.

مادر یعنی؛ خاطره ای کوتاه در سکوتِ غبارگرفته عکس ها!

تو نام خداوند را به من آموختی تا قدردان نعمت هایش باشم؛

تو چگونه بودن را به من آموختی تا چگونه زیستن را خود، یاد بگیرم!

به نام دست هایت قنوت می گیرم و با یاد اشک هایت به اجابت آسمان، دل می بندم.

چگونه می توانم به پاس هزاران روز، تنها «یک روز» را به نام تو جشن بگیرم؟!

نامت بلند باد در قاموس تمام خوبی ها!

روزت مبارک و نام و یادت گرامی!

محبت، کنار خواب گهواره ها

محمد کاظم بدرالدین

روز شکوفایی زمزمه های عاطفه است. روز پیوند با دستان آبشارگونه مهربانی. زیباترین گل ها آمده اند و به چشمه ای خیره شده اند که پاکی ها را در خود پرورش می دهد.

فرصتی است تا رؤیایی از کودکی را همراه با جوانه های لالایی، به تماشا بنشینیم و با حس حضور این روز، گرم ترین خورشید را بسراییم که:

«تا هستم و هست دارمش دوست».

… و امروز، هر طرف که می نگری، عطر شیفتگی پیچیده است. سرمست ترین تصنیف ها از متن دقایق، امروز می چکد. نام مادر، چشم انداز روشنی است که چون کوهی استوار، در مقابل بهار عمر ماست.

از همان نخست، در خواب گهواره ها، نوازش های محبت آمیزی نهفته بود که بوی مادر می داد.

خنده های او به روزهای ما طعم ایمان می بخشید و چراغ نیایش او بود که شب های ما را روشن نگاه می داشت.

از هیچ آموزشگاهی جز دامنِ پاک او، عشق را نیاموختیم. تمام مکتب ها به گوهرهایی که از نگاه پرمهرش می ریخت، غبطه می خوردند.

هنوز هم شاگرد مکتب خانه اوییم و به تمنای گوشه ای از آن نگاه، دنیای خود را محتاج می دانیم. هنوز با بدرقه ای از دعای او، راه ما هموار است و سرنوشت ما به نیکویی رقم می خورد.

بهشت، زیر پای توست

نزهت بادی

بهشت را زیر پای تو باید جست!

از اینجا که تو ایستاده ای تا آنجا که خداوند، بهشت موعودش را برقرار ساخته، به اندازه یک قدم فاصله است.

قصور از ماست که به زیر پای تو، سر خضوع و احترام خم نمی کنیم؛ وگرنه بهشت نزدیک است.

فقط کافی است مادری قدم بر رواق چشمان فرزندش بگذارد تا سرای جاویدان بهشت شود.

این مقامی که به مادر عطا کردند، همه از لطف آن «ام ابیهایی» است که برای عالم هستی، مادری می کند.

یادت نرود، هر جا بوته عشقی از دل مادری سر زد و درخت محبتی به بار نشست، ریشه اش به باغ مینوی وجود زهرا علیهاالسلام باز می گردد که اگر نبود، رشته پیوند میان آسمانیان و زمینیان از هم می گسست و نقطه اتصال عقل و عشق کور می شد.

پس وقتی به چشمه کوثر زیر پای فاطمه علیهاالسلام راهی نیست، برای طهارت وجود خویش باید بر خاک پای مادر تیمم کرد.

دعایم کن، مادر!

خدیجه پنجی

مادر، ای طراوت نامت توالی نوبهاران تازه در راه! در امتداد نگاه تو زندگی جان می گیرد. عطوفت محض را از سرانگشتان مهربانی ات عشق جوانه می زند. با تو، راه آسمان برایم کوتاه است؛ وقتی طراوت نگاهت با من است.

مادر! نامت، بند بند وجودم را به آتش می کشد.

فرشته ها سر به دامن مهر تو دارند.

بگذار پرنده ای شو

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.