پاورپوینت کامل پیام های روان شناختی عید قربان ۹۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل پیام های روان شناختی عید قربان ۹۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پیام های روان شناختی عید قربان ۹۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل پیام های روان شناختی عید قربان ۹۰ اسلاید در PowerPoint :
پژوهش(پاورپوینت کامل پیام های روان شناختی عید قربان ۹۰ اسلاید در PowerPoint)
ابراهیم اخوی
۱. عواطف ما نیازمند مدیریت جدّی است تا از پیشرفت های فردی و معنوی بازنمانیم. زمانی که شعله های هدفی مهم مانند قرب به خداوند در جان ما روشن می شود، باید برای عبور از هرچه جز اوست، آماده باشیم و فقط به مقصد نهایی فکر کنیم.
۲. احساسات نیازمند تعریف سلسله مراتبند تا اولویت ها مشخص و میزان وابستگی خاطرها نیز آشکار شوند. با درجه بندی احساسات و عواطف، خداوند در بالاترین مدار تعلق قرار خواهد گرفت و هر آنچه دستور خداوند و در مسیر بندگی او باشد، در دیگر جایگاه ها درجه بندی می شوند.
۳. فردی که از محبت و توجه خداوند سرشار باشد، قدرت مهرورزی اش به دیگران بیشتر خواهد بود. آنکه منبع عاطفی اش از مهر خداوند پر شده است، پویایی عاطفی و جوشش مهرمندانه او به دیگران، کاملاً متفاوت خواهد بود.
۴. اگر موضوع محبت مهم باشد، تمام مسائل مرتبط با آن نیز مهم و نیازمند تأمل خواهند بود؛ هر چند که به ظاهر خوشایند فرد نباشد. زمانی که فردی در مقام خلیل خداوند است، عبور از فرزند، ایجاد آمادگی برای اجرای دستور خداوند در همه موقعیت ها، و نیز داشتن نهایت رأفت به کسی که موضوع آزمون اوست، دیده می شود.
۵. عید قربان، جشن عبور از خودخواهی ها و تعلق هایی است که اجازه تعالی به انسان ها نمی دهند. اگر زندگی دنیا آزمایشی برای بندگان است، پس برای قبولی در کنکور خداوند هم همیشه باید آماده باشیم تا سربلندی و سعادت ماندگار را نصیب خود کنیم.
۶. هرچه مقام های معنوی انسان ها برتر باشد، امتحان خداوند هم دشوارتر خواهد بود؛ همچنان که برای گرفتن مدرک دکتری، آزمونی سخت تر از کارشناسی پیش روی خود می بینیم.
اسرار اخلاقی و عرفانی قربانی کردن
سید محمود طاهری
اشاره
قربانی کردن یکی از سنت های پسندیده در اسلام است. این عمل در روز عید قربان، مستحب و برای حاجیانی که در مکه هستند و حج تمتّع انجام داده اند، واجب است. از آنجا که عمل قربانی روز عید قربان فایده ها و آثار فراوانی دارد، خداوند به مسلمانان توصیه فرموده است قربانی کنند.
ازاین رو، در این نوشتار، به برخی فوائد و آثار قربانی، با موضوع «اسرار اخلاقی و عرفانی قربانی»، نگاهی می اندازیم.
۱. قربانی، احیای شعائر الهی
قربانی، مصداق شعائر الهی است. کسی که قربانی می کند، به احیای شعائر الهی همت گماشته است. خداوند از قربانی به عنوان «شعائر الهی» یاد کرده، می فرماید:
«وَالْبُدْنَ جَعَلْنَاهَا لَکمْ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ لَکمْ فِیهَا خَیرٌ؛ و شترهای چاق و فربه را برای شما از شعائر الهی قرار دادیم؛ در آنها برای شما خیر و برکت است». (بقره: ۲۶۷)
خداوند در این آیه شریفه از مسلمانان خواسته است قربانی کنند، اخلاص را فراموش نکنند و قربانی کردن را آدابی بدانند که محافظت بر آن ضرورت دارد و غفلت از آن، حرام و نامشروع است. (شلتوت، ۱۳۸۲: ۱۹۸) آنه ماری شیمل می نویسد:
جایگزینِ یک قربانی حیوانی به جای قربانی انسان در مرکز داستان، [نشان از] آمادگی و میل حضرت ابراهیم علیه السلام به قربانی ساختن پسر خود داشت. این، سرآغاز عصر جدید کنار گذاشتن قربانی از نوع انسان را مسلمانان در روز عید اضحی و دهم ماه ذی حجه، در خلال سفر به مکه یا در موطن خویش جشن می گیرند.
منتقدان جدید و نیز برخی مسلمان ها، همواره پرسیده اند چرا این همه اتلاف گوشت حیوانات اتفاق می افتد. آیا در عصر ما منطقی تر نیست که به جای توزیع گوشت و چرم و پوست، پول آن را به فقرای محتاج بدهند؟ اما فقهای الهی بر قربانی کردن به عنوان یکی از شعائر الهی، تأکید می کنند و اصرار می ورزند؛ زیرا به اعتقاد ایشان، تنها در این صورت است که نیت واقعی شخص قربانی کننده در یادآوری خاطره جای گزینی یک حیوان به جای یک قربانی از جنس انسان، توسط مؤمنان، از نو به نمایش درمی آید. گوسفند و یا قوچی که قربانی شده ـ به اعتقاد بعضی از مؤمنان ـ در روز قیامت ظاهر خواهد شد تا صاحب خود را از روی پل صراط به بهشت راهنمایی کند. (آنه ماری شیمل، ۱۳۸۲: ۲۴۷ و ۲۴۸)
شهید مطهری می فرماید:
صرف ریختن خون، نه به کمال فردی انسان کمک می کنند و نه به کمال اجتماعی او. ولی اگر هدف اصلی، اطعام و انفاق و مانند آنها باشد، این ایراد وارد نیست. افزون بر آن، این عمل، به عنوان یکی از شعائر الهی، احیاء و زنده کردن خاطره ای از قهرمان توحید، حضرت ابراهیم علیه السلام است. به او امر شد عزیز و نور چشم خود را در راه خدا، قربانی کن، و او حاضر شد. بعد به او گفته شد: مقصود فقط تسلیم بود؛ گوسفندی به جای فرزند، قربانی کن. این گوسفند فدا کردن، تجدید آن خاطره و تعظیم آن قهرمانی است. (مطهری، ۱۳۸۴: ۱۰۲ و ۱۰۳)
۲. قربانی نماد ایثار و فداکاری
ایثار و فداکاری، ویژگی انسان های بزرگ و یکی از دلایل امتیاز و برتری آنها بر دیگران است. برخی مقام های والای معنوی جز با ایثار آنچه محبوب انسان است، به دست نمی آید. دستاورد بزرگ ایثار آن است که راه خوشبختی و رشد و کمال روحی را هم برای شخص ایثارگر هموار می کند و هم برای مردمان جامعه. برای نمونه، آنکه در موقعیت جهاد قرار می گیرد و جسم یا جان خویش را ایثار می کند، هم در صفِ پیشرو مجاهدان در راه خدا قرار گرفته، از همه پاداش ها و فضیلت های یک مجاهد ایثارگر، برخوردار می شود، و هم جامعه را از گزند متجاوزان ایمن داشته، زمینه را برای رویش عدالت محوری فراهم می کند.
بی گمان، شخص در عید اضحی با قربانی کردن، درس بزرگ ایثار را فرا می گیرد و می آموزد که گاهی تا محبوب ترین چیزها را فدای محبوبِ اصلی نکند، رضایت او را به دست نخواهد آورد، و سیر معنوی او به کمال خود نخواهد رسید. شیخ محمود شلتوت می نویسد: «قربانی کردن، گام نهادن در پلّکان رشد، مقام ایمان، ایثار و اوج گرفتن به سوی صفا، پاکی و ریختن خون رذالت با دستان فضیلت است و رمزی است در راستای ایثار و فداکاری». (شلتوت، ۱۳۸۲: ۲۰۲)
۳. قربانی، نماد ذبح نفس اماره
کار را باید ریشه ای انجام داد. برای دفع آفات، باید سراغ ریشه رفت و از ریشه آن را خشکاند. برخی ها برای رهایی از آسیب کرم های برآمده از لنجزار، کرم ها را نابود می کنند، اما بعضی ها به سراغ ریشه می روند و لنجزار را می خشکانند؛ زیرا تا لنجزار است، همواره کرم از دل آن می جوشد و از بین بردن پیاپی کرم ها نیز چاره اصلی کار نخواهد بود؛ چراکه با وجود لنجزار، مرتب کرم تولید خواهد شد. پس باید دست به ریشه زد و لنجزار را خشک کرد تا یک باره از آزار و آسیبِ تمامی کرم ها در امان ماند. مثال انسان و نفس اماره و صفات ناپسند نیز چنین است. نفس امّاره به منزله لنجزار، صفات ناپسند، کرم هایی هستند که در بستر آن می رویند و مادامی که نفس امّاره ـ یعنی «خواهش» و «خواستن» و تمایل به سوی ناپاکی ها ـ در وجود آدمی باقی است، همواره زمینه رویش انواع لغز ش ها و صفات رذیله در وجود آدمی خواهد بود. بنابراین، کار ریشه ای و چاره اصلی، ذبح نفس اماره و قربانی کردن سرچشمه خواهش ها و خواسته های ناروا است و قربانی کردن به منزله عملی نمادین، به ما ذبح نفس امّاره را درس می دهد. دکتر علی شریعتی می گوید:
اکنون در منا هستی، ابراهیمی و اسماعیلت را به قربانگاه آورده ای؛ اسماعیل کیست؟ چیست؟ مقامت؟ آبرویت؟ موقعیت و شغلت؟ پولت؟ خانه ات؟ باغت؟ اتومبیلت؟ من چه می دانم؟ این را تو خود می دانی، تو خود آن را؟ او را… هرچه هست و هر که هست؟ باید به منا آوری و برای قربانی انتخاب کنی؛ من فقط می توانم نشانی هایش را به تو بدهم. آنچه تو را در راه ایمان ضعیف می کند، آنچه تو را در رفتن، به ماندن می خواند؛ آنچه تو را در راه مسئولیت به تردید می افکند، آنچه تو را به خود بسته است و نگه داشته است، آنچه دلبستگی اش نمی گذارد تا پیام را بشنوی، تا حقیقت را اعتراف کنی. آنچه تو را به فرار می خواند، آنچه تو را به توجیه و تأویل های مصلحت جویانه می کشاند و عشق به او کور و کرت می کند و تو اگر به سراغ نفس اماره ات بروی و آن را قربانی کنی، همه آنچه که گفته ام از صفات ناپسند، یکجا از میان خواهد رفت. (شریعتی، ۱۳۷۸: ۱۴۵ و ۱۴۶)
۴. قربانی و گذشتن از محبت دیگران در راه محبت دوست
هر انسانی در زندگی خود به افراد و اشیایی علاقه مند است. محبّت، موهبت پروردگار در دل بندگان است تا بر اثر آن، زندگی به کامشان گوارا شود و از آن لذت ببرند. انسان پول و خانه و کاشانه و وطن را دوست داشته باشد و محبّت پدر، مادر، همسر، فرزند، برادر و خواهر را در دل داشته باشد، پسندیده و نیکوست که او را از محبت برتر و والاتر باز ندارد و غافل نکند؛ چراکه محبت به این امور، به زندگی او معنا می بخشد؛ فروغ امید را دل او شعله ور می سازد؛ از سنگینی بار مشکلات و سختی ها می کاهد؛ ملالت ها و دلمردگی های برآمده از زندگی مادی را از دل او می زداید؛ و به او معیشتی دلپذیر و گوارا می بخشد. اما گاهی چنین دوست داشتنی با همه آثار مطلوبش، آدمی را از محبتی والاتر و متعالی که همان محبت به پروردگار هستی است، باز می دارد؛ محبتی که لذت آن را با لذت هیچ محبت دیگری نمی توان مقایسه کرد و وقتی آدمی طعم شیرین آن را بچشد هیچ گاه حاضر نیست که هیچ محبت دیگری را انتخاب کند؛ محبتی که تسلیم در برابر مشیت «محبوب»؛ تنظیم تمامی رفتارها و خُلق و خوهای خویش با خواست «او»؛ محبت ورزیدن به همه آفریده های «او» و به همه هستی؛ به رنگ «او» درآمدن؛ و تجربه ژرف ترین لذت های معنوی و شادی های متعالی از آثار آن است. اینجاست که یکی از آثار قربانی، به منزله ذبح نمادین همه محبت های دیگر، برای رسیدن به محبوب مطلق، خود را نشان می دهد و به شخص می آموزد که میان محبت خدا و محبت آفریده او، باید محبت خدا را برگزید، و دوستی او را بر تمامی دوستی های دیگر ترجیح داد. امام خمینی رحمه الله می فرماید: «پس به منا روید و آرزوهای حقانی را در آنجا دریابید که آن، قربانی نمودن محبوب ترین چیز خویش را در راه محبوب مطلق است. بدانید تا از این محبوب ها که بالاترینش حبّ نفس است ـ و حبّ دنیا تابع آن است ـ نگذرید، به محبوب مطلق نمی رسید». (خمینی، ۱۳۸۲: ج۱: ۱۸۵)
در تفسیر کشف الاسرار و عدّه الابرار آمده است: «اسماعیل کودکی روز به روز افزون بود، کریم برآمده، و عزیز برخاسته. گوشه دل ابراهیم خلیل درو آویخت، به چشم استحسان در وی نگریست؛ از درگاه عزّت عتاب آمد که: ای خلیل! ما تو را از بُت آزری نگه داشتیم تا دل در بند عشق اسماعیلی کنی؟! هرچه حجاب راه خُلّت (دوستی) بوَد، [باید که از میان برداری]، چه بت آزری و چه روی اسماعیلی.
ای خلیل! دعوی دوستی ما کردی و مریدوار در راه ارادت آمدی؛ از خلایق و علایق، بیزاری گرفتی، اکنون آمدی و دلی که بر محبتِ جلال و جمال ما وقف است، به غیر ما پرداختی؟! خیز و اسماعیل را قربانی کن [تا هیچ گاه محبت غیرِ ما، تو را از محبت ما بازندارد.] (میبدی، ۱۳۸۹: ج۸: ۲۹۹ و ۳۰۰) چه زیبا فرمود سالار شهیدان در دعای عرفه: «أنْتَ الَّذی أَزَلْتَ الْأَغْیارَ عَنْ قُلُوبِ أَحِبّائِک حَتّی لَمْ یحِبُّوا سِواک؛ [پروردگارا] تو کسی هستی که اغیار را از دل محبّانت بیرون راندی، تا اینکه غیر تو را دوست نداشته باشند».
۵. قربانی، نماد تسلیم و رضا در برابر رنج ها و بلاهای دوست
بزرگ ترین مقامی که بنده در پیشگاه پروردگار به دست می آورد، در اثر تسلیم و رضا در برابر خواست پروردگار و رنج ها و بلاهای اوست. برجسته ترین و درخشان ترین ویژگی اولیای الهی نیز تسلیم در برابر داده های حضرت دوست است. برای آنها که به این مقام رسیده اند، هرچه از دوست رسد نیکوست. پس اگر آسایش است زیباست و اگر رنج است باز هم زیباست. هُجویری می نویسد: «موسی علیه السلام دختر شعیب علیه السلام را بر حالی هرچه صعب تر بگذاشت و به خداوند تسلیم کرد. ابراهیم هاجر و اسماعیل را برداشت و به «وادی غیر زرع» (سرزمین خشک و بی حاصل) بُرد و به خداوند جلّ جلاله تسلیم کرد و ایشان را دل مشغولی بزرگ خود نساختند و همه، دل در حق بستند تا مراد دو جهان برآمد اندر بی مرادی و به تسلیم امور به خداوند عزّ و جلّ». (هجویری، ۱۳۸۶: ۱۰۲)
از آنجا که پیشینه قربانی، به قربانی کردن حضرت اسماعیل علیه السلام به دست حضرت ابراهیم علیه السلام برمی گردد و عمل قربانی، از تسلیم و رضای وی در برابر خواسته پروردگار خبر می دهد، هر قربانی ای که شخص انجام می دهد، در دل خود آموزه «تسلیم و رضا در برابر رنج ها و بلاهای حضرت دوست» را نهفته دارد.
دکتر علی شریعتی می گوید: «… سه مرحله پشت سر هم است: [اول] عرفات (شناختن)؛ دوم مشعرالحرام (شعور در حرم و حریم انسانیت)؛ و سوم منا و قربانی. روز عید، عید قربانی کردن؛ عجب عید متضادی! همیشه عیدها، متولد شدن و اینجا عید، عید قربانی کردن است؛ خیلی فرق دارد. همیشه جشن تولد بچه را می گیرند و در اینجا هر کسی جشن قربانی کردن بچه اش را می گیرد! اینجا دو کار می کنیم: یکی حمله، دوم تسلیم. حمله به این سه مظهر شیطانی، سه جمره؛ و تسلیم مطلق، تا حدّی که هر کسی باید اسماعیلش را به فرمان ایمان و عشق قربانی کند». (شریعتی، ۱۳۷۸: ۴۴۸)
۶. قربانی و تعبّد محض و بی چون و چرا
گرچه پروردگار، بندگانش را به «تعبّد» همراه با فهم چرایی آن و عبودیت همراه با آگاهی از حکمت آن دعوت می کند، گاهی نیز برای امتحان آنها و آشکار کردن میزان بندگی آنان و افزودن مقدار تعبّد، از آنها می خواهد تعبّد محض و بی چون و چرا را اختیار کنند، بی آنکه بخواهند در پی حکمت و چرایی آن باشند. شهید مطهری در این باره می گوید:
«این مسئله را باید طرح کرد که درست است که هر دستوری مصلحتی دارد که عقل، احیاناً آن را درمی یابد، ولی آیا اگر انسان، دستوری را فقط به حکم تعبّد و تسلیم به جا آورد، نزدیک تر به عبودیت است یا اگر حکمت آن را بفهمد؟ البته اگر به حکم تعبّد و تسلیم به جا آورد و حکمت آن را حواله کند به امرا، قطعاً نزدیک تر به تعبّد و تسلیم است. مسئله فدا کردن فرزند به دست ابراهیم علیه السلام به دو شکل می تواند باشد. او شک ندارد که قربانی کردن فرزند؛ یعنی فرزند را در راه خدا دادن، اوج گذشت است و ای بسا انسان هایی که حاضرند جان خودشان را بدهند، ولی حاضر نیستند که زنده بم
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 