پاورپوینت کامل روز ادبیات کودکان و نوجوانان، ۱۸ تیر ۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل روز ادبیات کودکان و نوجوانان، ۱۸ تیر ۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل روز ادبیات کودکان و نوجوانان، ۱۸ تیر ۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل روز ادبیات کودکان و نوجوانان، ۱۸ تیر ۲۰ اسلاید در PowerPoint :
به بهانه سال روز درگذشت مهدی آذر یزدی که روز ادبیات کودکان و نوجوانان نام گرفته است
آقای قصه های خوب
امیر اسماعیلی
مدیون او
دیدار با نخبگان استان بود؛ استان یزد. “مهدی آذر یزدی” هم حضور داشت. هرچند که مریضی و بستری شدن روزهای قبلش در بیمارستان، توان کمی برایش گذاشته بود.
آقا که ایشان را دیدند، گفتند که دلشان می خواسته نکته ای به استاد آذر یزدی بگویند. همه منتظر شنیدن بودند. پیرمرد کمی خودش را جابه جا کرد و شوری در دلش افتاد. آقا با همان لبخند همیشگی گفتند: “حال که ایشان را می بینم، می گویم که من خودم از جهت رسیدگی به فرزندانم، بخش هایی را از این مرد و کتاب او می دانم… دوره ای بود که فرزندان من به دوران بلوغ رسیده بودند و در دوره طاغوت که فضا برای نوجوانان و جوانان گمراه کننده بود، کتاب ایشان (قصه های خوب برای بچه های خوب) کمک بزرگی به من کرد…این کتاب را بسیار خوب دیدم و جلدهای اول تا ششم این کتاب را برای فرزندان خود تهیه کردم و به همه کسانی هم که فرزندان هم سِن فرزندان من داشتند این کتاب را توصیه کردم…ایشان در یک برهه از زمان، خلاء زنجیره فرهنگی کشور را پر کردند. این کتاب یک فرصت بسیار بزرگ بود و اطمینان دارم که خداوند اجر شما را خواهد داد”.
سختی، فقر و کتاب
مهدی آذر یزدی در اسفند ۱۳۰۰ هجری شمسی به دنیا آمد. در آبادی “خرمشاه” که در آن زمان تا شهر یزد به اندازه یک رودخانه خشک و مقداری زمین های کشاورزی، فاصله داشت. اما حالا جزوی از شهر یزد شده است.
پدرش جز درآمد باغبانی و رعیتی، درآمد دیگری نداشت و بسیار وسواسی و متعصب بود. مثلاً مدرسه دولتی و کار دولتی و پوشیدن کت و شلوار را حرام می دانست. به همین علت هم نگذاشت تنها فرزند پسرش به مدرسه برود. مادرش هم جز قرآن، کتاب دیگری را نمی توانست بخواند.
آذر یزدی در زندگی نامه خود می نویسد: “من تا بیست سالگی، نانی را می خوردم که مادرم توی خانه می پخت و لباسی را می پوشیدم که مادرم آن را با دست خود می دوخت. به همین علت چون مثل لباده بلند بود بچه ها مرا “شیخ” صدا می زدند! مختصر خواندن و نوشتن را توی خانه از پدرم یاد گرفتم و قرآن را از مادربزرگم. ما توی خانه هفت- هشت کتاب بیشتر نداشتیم که عبارت بودند از: قرآن، مفاتیح، حلیه المتقین، عین الحیاه، معراج السعاده، نصاب الصبیان، جامع المقدمات”
و در جای دیگر می نویسد: “در خانه ما برنج اصلاً مصرف نداشت. فقط سالی یک بار پلو می پختیم؛ که آن هم نوروز بود… در محیط محله ما کسی کتاب نمی خواند جز سه ـ چهار نفر روحانی اهل منبر… جز همان کتاب های خانه، پدرم هرگز کتاب تازه ای نخرید… من اصلاً متوجه نبودم که ما مردم فقیری هستیم. از همان زندگی که به آن عادت کرده بودیم، راضی بودم… اولین بار که حسرت را تجربه کردم، موقعی بود که دیدم پسرخاله پدرم که هر دو هشت ساله بودیم، چندتا کتاب دارد که من هم می خواستم و نداشتم. به نظرم ظلمی از این بزرگ تر نمی آمد که آن بچه که سواد نداشت آن کتاب ها را داشته باشد و من که سواد داشتم، نداشته باشم… شب رفتم توی زیرزمین و ساعت ها گریه کردم و از همان زمان عقده کتاب پیدا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 