پاورپوینت کامل آزاد مرد ۱۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل آزاد مرد ۱۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آزاد مرد ۱۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل آزاد مرد ۱۸ اسلاید در PowerPoint :
(فضای اردوگاه… تک شیهه های اسبان ـ صداهای نامفهوم افراد از دور و نزدیک)
حر: تعجیل کن جوان…! (به دور) تعجیل کن و مکتوب ما را برسان
صدا: (تاخت اسب دور می شود)
مهاجر: (در فکر) ای بزرگ بنی ریاح…! فرستاده امیر عبیدالله بی راه نمی گفت؛ البته جنگی روی خواهد داد، زیرا که گروهی را به محافظت فرات فرستاده اند.
حر: اینها همه پیش بینی های امیر هوشمند کوفه است! ولی ما از جانب مقام خلافتِ مسلمانان، فرمان داریم که حسین بن علی را چنان میخکوب سازیم تا چون مرغکی در قفس بماند! و به ناچار او را به سوی کوفه ببریم.
مهاجر: و اگر به این امر موفق نشوید؟
حر: خودت بنگر و قضاوت کن!… آیا آن هزار مردِ جنگاوری که هر یک «ده مرده حریف ند!» در برابر جماعتی که نیمی از آنان زنُ کودکند، جز پیروزی، فرجام دیگری دارند؟!
مهاجر: هرگز سرورم، هرگز.
حر: (حرف آخر) پس بدانکه یا «بازشان می گردانیم»، یا همه را به اسارت می بریم!
(همان فضای پیشین در این صحنه هست)
مهاجر: (صدای شرشر آب از مشک در ظرف بزرگ)
خدا را شکر که اگر دیر آمدی… به سلامت رسیدی ابن طعان!
علی بن طعان: (گاه می نوشد، گاه حرف می زند) خدا می داند که چندان تشنگی بر منُ مرکبم غلبه داشت (می نوشد) که امیدی به حیات هیچ یک از ما نبود! (می نوشد)
مهاجر: قدری تأمل کن. سپس دوباره بنوش!
علی: شاید اگر همه این مشک را هم بیاشامم (می نوشد) سیراب نشوم.
(فیوت و صدای آرام اسب کنار میکروفن) آهای حیوان! تو زودتر سیراب شده ای! (نفس چاق می کند) بیا… به سایه آن صخره برویم! (… ضربه های اسب در متن)
حر: (دور) های ابن طعان، مردانِ نبرد را با سایه نشینی چه کار؟!
اینجا حتی سکوت صحرا پر از نعره مردان و چکاچک شمشیر است!
تیروان هایی که بر دوش کماندارانست؛ پر از تیرهای کینه انتقامست!
علی: ولی آنچه از حسین بن علی دیدم جز اینست! (مکث لازم)
حر: این نکته ایست که من نیز در آن مانده ام….
علی: خدا می داند در این بیابان جرعه ای آب را به دیناری طلا می خریدم… ولی او مرا و مرکبم را سیراب کرد، بی هیچ مزدُ منتی!
حر: شاید… در این نکته ایست تو نمی دانی!
مهاجر: (دورتر) آهای علی بن طعان… مهلتی می آیی!
علی: در خدمت سرورمان حر بن یزیدم.
حر: ما را با تو کاری نیست، برو بنگر تا مهاجر بن اوس چه می گوید.
علی: اطاعت (سم ضربه های آرام اسب دور می شود) خود نیز با او گفتنی ها دارم.
حر: (قاطعانه به دور) از هر چه می گویید… از سایهُ سایه سار می گویید.
(همان فضای پیشین، اسب ها و هیاهوی جمعیت از دورتر)
(با شروع صحنه، صدای مؤذن از دوردستِ دشت می آید)
مهاجر (می آید): به همین زودی ظهر فردا رسید!
علی: از کجا می گویی که ظهرست مهاجر؟ (صدای تاخت اسب از دور نزدیک می شود)
مهاجر: اگر نمی بینی بزرگ بنی هاشم وضو می گی
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 