پاورپوینت کامل چه مبارک سحری ۱۰۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل چه مبارک سحری ۱۰۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل چه مبارک سحری ۱۰۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل چه مبارک سحری ۱۰۷ اسلاید در PowerPoint :

فضیلت سحر

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله: «تَسَحَّرُوا وَ لَوْ بِجُرْعَهٍ مِنْ مَاءٍ أَلَا صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَی الْمُتَسَحِّرِین؛ سحری بخورید هر چند یک جرعه آب باشد. همانا صلوات خدا بر سحرخورندگان است». (مقنعه، ص۳۱۶)

امام صادق(ع): «أفضَلُ سَحورِکمُ السَّویقُ وَالتَّمر؛ بهترین سحری های شما، سویق و خرماست». (مجلسی، ج ۶۶، ص۲۸۰)

رسول خدا صلی الله علیه و آله: «مَن أکلَ قَبلَ أن یشرَبَ و تَسَحَّرَ، و مَسَّ شَیئا مِنَ الطِّیبِ؛ قَوِی عَلَی الصِّیامِ؛ هرکس پیش از نوشیدن چیزی، غذا بخورد و سَحَری میل کند و قدری بوی خوش [بر خود] بمالد، بر روزهگرفتن، توان بیشتری یابد». (کنز العمّال، ج۸، ص۵۱۰)

ترنم باران

شرح دعای سحر از زبان آیت الله مظاهری

دعای سحر یک جمله بیشتر نیست: «خدا! خدا! به در خانه ات آمده ام، به ذات مقدست تو را قسم می دهم. خدا! خدا! به در خانه تو آمده ام و به حقیقت محمّدی و چهارده معصوم(علیهم السلام) تو را قسم می دهم. خدا! خدا! به درخانه ات آمده ام و به فیض مقدست، به سعه رحمتت، به جهان آفرینشت تو را قسم می دهم».

«اللَّهُمَّ انّی اسْئَلُک مِنْ بَهآئِک بابْهاهُ وَکلُّ بَهآئِک بهی اللَّهُمَّ انّی اسْئَلُک بِبَهآئِک کلِّهِ».

شرح عرفانی

عارف در وقت خلوت با خدا و توجه به حضرت او، گاهی به صفات جمالیه و جلالیه خدا نظر دارد؛ یعنی در عالم اسماء و صفات است. در این حال، ناگزیر تکثّرات، تعینات و تمیزات را می بیند و بعضی از آن صفات را اَبْهی از بعض دیگر و ذات مقدس خدا را اَبْهی از همه صفات می بیند.

در این نظر می گوید: «اللَّهُمَّ انّی اسْئَلُک مِنْ بَهائِک بابْهاهُ».

یعنی: «خدایا! به در خانه ات آمده ام از زیباترین زیبایی هایت به زیباترین زیبایی هایت تو را قسم می دهم. خدایا! به درخانه ات آمده ام و تو را به ذات مقدست که زیباتر از همه زیبایی ها است، قسم می دهم».

وحدت و عینیت

اما گاهی عارف از عالم اسماء و صفات، پا را فراتر می گذارد و دیگر با حق خلوت می کند. دیگر به آن ذاتی که مستجمع جمیع صفات و کمالات است به نحو وحدت و به نحو عینیت نظر دارد.

دیگر آنجا نه تفضیل می بیند نه تفاضل. افضل و غیرافضل نمی بیند. چیزی نمی بیند جز بهاء حق. بنابراین می گوید: «اللَّهُمَّ انّی اسْئَلُک بِبَهائِک کلِّه و کلُّ بهائک بهّی».

یعنی: «خدایا! تو را به همه زیبایی هایت قسم می دهم که همه زیبایی هایت زیباست».

«خدایا! باز هم به ذات مقدست که مستجمع جمیع زیبایی ها و کمالات است تو را قسم می دهم».

درس ولایی

گاهی هم عارف، نظر به صفات افعال؛ یعنی به فیض مقدّس دارد و این بار هم گاهی نظر به تکثّرها و تعین های فیض مقدّس و صفات افعال دارد؛ یعنی به رحمت واسعه پروردگار در این عالم نظر دارد، لذا از این نظر می گوید: «اللَّهُمَّ انّی اسْئَلُک مِنْ بِهائک بابْهاه».

یعنی: «خدایا! به در خانه ات آمدم و به زیبایی ات توجه دارم و تو را به زیباترین زیبایی های این عالمِ وجود قسم می دهم».

«خدایا! به حقیقت محمّدیه ـ که زیباتر از همه موجودات است ـ تو را قسم می دهم».

«الَّذی احْسَنَ کلَّ شَی ءٍ خَلَقَه؛ هر چه خدا خلق کرده زیباست».

همچنین «وَ ما امْرُنا الاّ واحِدَهٌ کلَمْحٍ بِالْبَصَرِ؛ و فرمانِ ما [فیض مقدس ما] جز یک بار نیست [بسیط است ] آن هم چون چشم به هم زدنی».

دیگر در این نظر می گوید: «کلُّ بهائِک بَهی». «اللَّهُمَّ انّی اسْئَلُک بِبَهائِک کلِّه».

«خدایا! تو را به فیض مقدّست که همه آن نیکوست و دارای ظرافت و حُسن است قسم می دهم».

نکته دیگری که باید توجه داشته باشیم این است که در روایات آمده است: «اهل بیت(علیهم السلام)، اسماءِ حُسنای الهی هستند».

قرآن می فرماید: «وَللَّه الاسْماءُ الْحُسْنی فَادْعُوهُ بِها؛ برای خدا اسماء نیکویی است، به آن اسماء خدا را بخوانید». (اعراف: ۱۸۰)

امام صادق «ع» می فرمایند: «نَحْنُ وَ اللَّهِ اْلَاسْماءُ الْحُسْنی؛ به خدا قسم که اسماء حسنای الهی ماییم». (الکافی، ج۱، ص۱۴۳)

گاهی هم عارف در وقت دعا نظر به صفات افعال دارد، اما با این نظر که ائمه طاهرین(علیهم السلام) اسماءُ الْحُسنی هستند. لذا می گوید: «اللَّهُمَّ انّی اسْئَلُک مِنْ بَهائِک بِابْهاهُ».

یعنی: «خدایا! به در خانه ات آمده ام و توجهم به زیباترین زیبایی توست و تو را به زیباترین کس در خاندان عصمت و طهارت قسم می دهم».

«خدایا! تو را به حقیقت محمّدی قسم می دهم».

اما یک وقت توجه به این پیدا می کند که: «کلّهُمْ نورٌ واحِدٌ اوَّلُنا مُحَمّدٌ، آخِرُنا مُحَمَّدٌ، اوْسَطُنا مُحَمَّد».

در این نظر می گوید:

«کلُّ بَهائِک بَهی».

«اللَّهُمَّ انّی اسْئَلُک بِبَهائِک کلِّه».

«خدایا! همه نور چهارده معصوم ظرافت دارد، من به در خانه ات آمده ام و تو را به چهارده معصوم(علیهم السلام) قسم می دهم».

حالت های گوناگون عارفان

عارفان مقام ها و حالت های متفاوتی دارند، این حالت ها و مقام ها در هنگام دعای آنان نیز مؤثرند، استاد بزرگوار ما رهبر عظیم الشأن انقلاب، امام خمینی رحمه الله در یکی از درس های تفسیر خود می فرمایند:

«بسم اللَّه الرحمن الرحیم در همه سوره ها تفاوت دارد. بسم اللَّه سوره حمد غیر از بسم الله سوره بقره است؛ بسم اللَّه اشخاص هم تفاوت دارد. بسم اللَّه یک عارف به نسبت حالاتش، آن هم تفاوت دارد «.

دعا و راز و نیاز با خدا این طور است. حالات، اثر کاملی در دعا دارند.

گاهی عارف متوجه عالم صفات و اسما است؛ ازاین رو این طوری دعا می کند و گاهی عارف، توجه به ذات مقدس حق دارد؛ ازاین رو طور دیگری دعا می کند. زمانی هم توجه به عالم خلق و فیض مقدس دارد، دعایش صورتی دیگری دارد و وقتی توجه به واسطه فیض این عالم دارد، نیز به گونه دیگری دعا می کند. لذا جمله: «اللَّهُمَّ انّی اسْئَلُک مِنْ بَهآئِک بِابْهاهُ وَ کلُّ بهآئِک بَهی » از نظر معنا نسبت به حالات و اشخاص تفاوت می کند. باید ببینیم گوینده کیست و در وقت گفتن چه حالتی دارد. ممکن است گوینده به عالم اسما و صفات نظر داشته باشد و در آن حالت بگوید:

«خدایا! به در خانه ات آمده ام توجهم به زیبایی توست و به زیباترین زیبایی هایت».

یعنی: «به ذات مقدست تو را قسم می دهم».

بعد از عالم اسما و صفات، به ذات ربوبی توجه کند و همه اسما و صفات را عین ذات ببیند. در آن حالت می گوید:

«و کلُّ بهآئِک بَهی اللَّهُمَّ انّی اسْئَلُک مِنْ بَهآئِک کلِّه ».

یعنی: «خدایا! تو را به همه زیبایی هایت که یک چیز بیشتر نیست و آن ذات مقدس توست، قسم می دهم».

زمانی هم داعی از عالم صفات و اسما به عالم خلق می آید و نظر به فیض مقدس حق و «کنِ» رحمانی دارد. آنجا هم گاهی فقط اهل بیت(ع)، واسطه فیض و اسمای حُسْنای الهی را که در عالم خلق جریان دارد، می بیند و می گوید: «اللَّهُمَّ انّی اسْئَلُک مِنْ بَهائِک بابْهاهُ».

«خدایا! به در خانه ات آمده ام توجهم به زیبایی عالم خلق توست. خدایا! به حق پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله تو را قسم می دهم».

در همان حال گاهی به اینکه همه این ها نور واحدند و از هر نظر، حتی از نظر علم، یکی اند، توجه می کند.

«اوَّلُنا مُحَمّدٌ، اوْسَطُنا مُحَمَّدٌ، آخِرُنا مُحَمَّدٌ انَّهُمْ نورٌ واحِدٌ».

در اینجاست که می گوید:

«و کلُّ بهائِک بَهی».

«اللَّهُمَّ انّی اسْئَلُک بِبَهائِک کلِّه».

«خدایا! به درخانه ات آمده ام نظر به چهارده معصوم(علیهم السلام) دارم. خدایا! به حق چهارده معصوم(علیهم السلام) تو را قسم می دهم».

گاهی هم به همه «کنِ» رحمانی و همه فیض مقدس- و اینکه همه فیض مقدس مظهر صفات و اسماء خداست- نظر دارد. در این حالت می گوید:

«خدایا! به درخانه ات آمده ام. به فیض مقدست قسم، و به آن وجودی که اوسع و ابهی از همه وجودهاست، تو را قسم می دهم».

یعنی: «به حقیقت محمد صلی الله علیه و آله تو را قسم می دهم».

گاهی هم به عالم خلق با بساط وی توجه پیدا می کند و می گوید:

«خدایا! به در خانه ات آمده ام و به فیض مقدست، به «کنِ» رحمانی ات تو را قسم می دهم».

یعنی: «خدایا! به رحمت واسعه ات، در این عالم هستی که بسیط است، تو را قسم می دهم».

همه جملات دعا همین معنا را دارند. لذا تمام این احتمال ها، در جمله بعدی تا آخر دعا تکرار خواهد شد. بدین جهت نظیر چنین دعایی را نداریم.

تفنن در عبارت

دعای سحر، از نظر تفنن در عبارت عالی است. اگر عرفا به این دعا، «دعای مباهله» می گویند و یا اینکه بزرگان، عرفا و اهل اللَّه، مثل استاد بزرگوار ما رهبر عظیم الشأن انقلاب، عنایت خاصی روی این دعا دارند، برای این است که شما نمی توانید در کتاب های ادعیه، نظیر آن را از نظر فصاحت، بلاغت و تفنن در عبارت پیدا کنید.

در دعا، تکرار لازم است؛ تکراری که دلنشین باشد. چرا قرآن تکرار زیاد دارد؟ زیرا کارخانه آدم سازی و کتاب اخلاق است و در کتاب اخلاق باید تکرار باشد.

چرا در دعاها تکرار زیاد است؟ زیرا دعا رابطه عبد با خدا است. عبد در مقابل خدا باید مرتب بگوید: «یا اللَّهُ! یا اللَّهُ! یا اللَّهُ! یا ربِّ! یا ربِّ! یا ربِّ!»

خود این تکرار، لذت ها، حلاوت ها و طراوت ها دارد. اگر این تکرار، تفنّن در عبارت هم داشته باشد، خیلی بهتر است. لذت روی لذت و طراوت روی طراوت، نورٌ عَلی نور است.

دعای سحر یک جمله بیشتر نیست و آن اینکه: «خدا! خدا! به در خانه ات آمده ام، به ذات مقدست تو را قسم می دهم. خدا! خدا! به در خانه تو آمده ام و به حقیقت محمّدی و چهارده معصوم (علیهم السلام) تو را قسم می دهم. خدا! خدا! به درخانه ات آمده ام و به فیض مقدست، به سعه رحمتت، به جهان آفرینشت تو را قسم می دهم».

پس جمله: «اللَّهُمَّ انّی اسْئَلُک مِنْ بَهائِک بِابْهاهُ و کلُّ بَهائِک بَهی، اللَّهُمَّ انّی اسْئَلُک بِبَهائِک کلِّه».

توجه به عالم اسما، صفات، توجه به ذات مقدس و عالم خلق است و یا توجه به واسطه فیض، یعنی اهل بیت(علیهم السلام) می باشد.

تفاوت حالت های انسان

حالت های انسان تفاوت دارد. باید دید چه حالتی دارد و توسّلش به چیست؟

نکته ای که به شما می گویم، این است که: اگر انسان بتواند حالِ جمع الجمعی پیدا بکند و در وقتی که توجه به ذات مقدس الهی دارد، هم به عالم اسما و صفات، هم به عالم خلق و هم به واسطه فیض توجه داشته باشد، خیلی عالی است. ازاین رو قطعاً امام باقر(ع) با آن حالت جمع الجمعی اش- که باید بگوییم مظهر «اللَّه» است- در وقت ادای این جمله ها حالت جمع الجمعی داشته است.

می توان به طور طولی یا عرضی هر سه معنا را از جمله استفاده کرد؛ یعنی کسی که دعا می خواند در وقت دعا به نحو طولی یا عرضی «استعمال شی در اکثر از معنا» بکند، هر سه احتمال و هر سه معنا را اراده بکند.

داعی اگر حالِ جمع الجمعی داشته باشد، در آنِ واحد می تواند به هر سه معنا توجه کند.

تذکر اخلاقی

اگر رابطه انسان با خدایش محکم شود، این ها برایش آسان است. اگر انسان منغمر در عالم وحدت شد، دیگر این چیزها برایش آسان می شود. عیبمان در این است که منغمر در عالم کثرتیم، از همین رو تا توجه به چیزی بکنیم از چیز دیگر غافل می شویم. اما آن که منغمر در عالم وحدت است در آن واحد می تواند توجه ها داشته باشد و دیگر آنجا کثرت و تعینی نیست.

رابطه با خدا هر چه محکم تر باشد این حالات برای انسان، بهتر پیدا می شود، و اولین توجهی که پیدا می کند این است که به آن وجود حقه حقیقیه بسیط توجه پیدا می کند. متوجه آن وجود جمع الجمعی می شود و تشبهی هم به آن می یابد.

در روایات می خوانیم: «الَصَّوْمُ لی وَ انَا اجْزی بِه؛ روزه مال من است، پاداشش هم خود منم».

جمله «پاداشش خود منم» یعنی چه؟ یعنی: ای روزه گیر! روزه از عبادت هایی است که تشبّه تو را به من خیلی می کند و جنبه حیوانی را کنترل و بُعدِ معنوی را قوی می کند. انسان اگر بتواند بُعدِ روحی را تقویت و بُعدِ حیوانی را کنترل کند و از آن مرکب و بُراق بسازد، می تواند به جایی سفر کند که به جز خدا نبیند و نداند.

اسرار سحرهای ماه خدا

نمی دانم چه سّری است در رمضان، که سحرهایش این گونه غوغا می کند.

نمی دانم چه سّری است در رمضان، که سحرهایش پرده از دیدگان بیدار کنار می زند تا نیافتنی ها را به چشم ببینند و به گوش بشنوند.

باورم نمی شود

باورم نمی شود ماه رمضان بیاید و درِ خانه ای بسته بماند.

باورم نمی شود ماه رمضان بیاید و دستی خالی بازگردد.

باورم نمی شود ماه رمضان بیاید و دلی داغدیده بماند.

مگر رمضان ماه برکت و رحمت و آمرزش نیست؟

مگر بهترین روزها و بهترین شب ها و بهترین ساعات از آنِ رمضان نیست؟

مگر ضیافت خدا تمام عیار بر پا نمی شود؟

طعم شیرین سحر

سحرهای رمضان چشیدنی است.

عاشقانه ترین کلمات، لطیف ترین عبارات و مهربانه ترین نجواها به برکت سحرهای رمضان است که آفریده می شوند؛ و تنها کسی می تواند زیبایی سحرهای رمضان و جادوی ملکوتی آنها را دریابد که جنس سحر را بشناسد و بداند آنچه را که هر سحر اتفاق می افتد.

سحر هنگامه سوختن دل های بیقرار است؛

برقی از منزل لیلی بدرخشید سحر

وه که با خرمن مجنون دل افکار چه کرد

و نخستین تجلی این سوختن، آه و ناله سحری است.

گرم ترانه چنگ صبوح نیست چه باک

نوای من به سحر آه عذرخواه من است

راز دانی

انگار بی هیچ قراردادی، همگان پذیرفته اند که بسیاری از معماها به وقت سحر گشوده می شود و بسیاری از پرسش ها در این هنگام باید پرسیده شوند؛

ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست

منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست

همراه صمیمی سحر، باد صبا است که خود رازدار و رازدانی دیگر است؛

صبا وقت سحر بویی ز زلف یار می آورد

دل شوریده ما را به بو در کار می آورد

حکایت کردن دلتنگی ها با صبا نیز در سحر است؛

سحر بلبل حکایت با صبا کرد

که عشق روی گل با ما چه ها کرد

شکوفایی سحرگاهی هم به مدد صبا است که حاصل می شود؛

ای صبا امشبم مدد فرمای

که سحرگه شکفتنم هوس است

ناگفته های سحر

حرف ها و گفته های سحری از گونه ای دیگرند، نه دنیایی اند و نه کهنه، نه بوی خودخواهی از این سخن ها می آید و نه فریبکاری، حرف هایی نابند از عشق پاک!

می خواه و گل افشان کن از دهر چه می جویی

این گفت سحرگه گل بلبل تو چه می گویی…

سحر فرصت جمع آمدن شاهد و ساقی و شمع است؛

به کوی میکده یارب سحر چه مشغله بود

که جوش شاهد و ساقی و شمع و مشعله بود

پیام سحر، دل بستن به لطف خداوند است؛

سحر با باد می گفتم حدیث آرزومندی

خطاب آمد که واثق شو به الطاف خداوندی

دولت بیدار

و تنها خدا می داند که دعای سحر با جان و هستی آدمی چه می کند؛

هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ

از یمن دعای شب و ورد سحری بود

سحر با «وصل» پیوندی ناگسستنی دارد؛

سحرم دولت بیدار به بالین آمد

گفت برخیز که آن خسرو شیرین آمد

پایان غم

و چنین سحری بی شک پایان غم و اندوه و یافتن زندگی جاودانه نیز هست؛

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند

و اندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند

مرغ سحر، نماد خوش خبری است؛

برکش ای مرغ سحر نغمه داوودی باز

که سلیمان گل از باد هوا باز آمد

دوست که حقیقت خوبی و زیبایی و کمال را می شناسد؛

قدر مجموعه گل مرغ سحر داند و بس

که نه هر کو ورقی خواند معانی دانست

سحر؛ جام جهان نما

جام جهان نما، به وقت سحر، به بیداردلان تقدیم می گردد؛

پیر میخانه سحر جام جهان بینم داد

و اندر آن آینه از حسن تو کرد آگاهم

و پیام شادی بخش غیب نیز همان هنگام شنیده می شود:

سحر ز هاتف غیبم رسید مژده به گوش

که دور شاه شجاع است می دلیر بنوش

گریه های سحر

همه پشت گرمی مستان بیدل شده به گریه سحری است؛

بیار می که چو حافظ هزارم استظهار

به گریه سحری و نیاز نیم شبی است

که آن هم نشأت یافته از سرچشمه بی پایان لطف است:

سوز دل، اشک روان، آه سحر، ناله شب

این همه از نظر لطف شما می بینم

از همین روست که هیچ قطره ای از آن بی ثمر نمی ماند و به گوهری بی مانند بدل می شود؛

گریه شام و سحر شکر که ضایع نگشت

قطره باران ما گوهر یکدانه شد

شب فرخنده

با این همه مبارک ترین سحر، آن است که با شب قدر همراه می گردد؛

پاورپوینت کامل چه مبارک سحری ۱۰۷ اسلاید در PowerPoint بود و چه فرخنده شبی

آن شب قدر که این تازه براتم دادند

گویی همه حیثیت سحر از قدری است که در آن یار و جام هر دو مهیایند؛

در شب قدر ار صبوحی کرده ام عیبم مکن

سرخوش آمد یار و جامی برکنار طاق بود

و اگر در چنین حالی، لذت سحر به بهای م

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.