پاورپوینت کامل فصل اول: گفتار مجری ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل فصل اول: گفتار مجری ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فصل اول: گفتار مجری ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل فصل اول: گفتار مجری ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

۱. مقام و منزلت مادر در متون دینی

الف) جایگاه مادر در ادیان گذشته

به هر دین و آیینی که نظر کنیم و متون مربوط به آن را دقیق بخوانیم، خواهیم یافت که آن دین، نگاه خاصی به مادر دارد و احترام و تعظیم او را واجب می داند. انبیای گذشته ضمن اینکه به احترام گذاشتن به مادر توصیه می کردند، قبل از همه، خودشان مادرانشان را تکریم و برای آن ها رحمت و مغفرت طلب می کردند.

یک – در آیین حضرت ابراهیم(ع)

ابراهیم خلیل الله(ع) برای پدر و مادرش دعا می کرد و از خدا می خواست که آن ها را بیامرزد: «رَبَّنَا اغْفِرْ لِی وَلِوَالِدَی وَلِلْمُؤْمِنِینَ یوْمَ یقُومُ الْحِسَابُ؛ پروردگارا! من و پدر و مادرم و همه مؤمنان را، در آن روز که حساب بر پا می شود، بیامرز». (ابراهیم:۴۱)

این دعای ابراهیم، علاوه بر اینکه بزرگی شأن و مقام مادر را نشان می دهد، جنبه تربیتی نیز دارد؛ چراکه به پیروان مکتب توحید می آموزد این گونه برای پدر و مادرشان دعا کنند. بنابراین، در دین حنیف و خالص ابراهیم خلیل(ع) مادر از مقام والایی برخوردار بود و جایگاه خاصی نزد او داشت.

دو – در آیین حضرت موسای کلیم(ع)

مقام مادر وصف ناشدنی است و فرزندانی که به مادر خدمت می کنند، همنشینان بهشتی پیامبران می شوند. حضرت موسی(ع) هنگام مناجات با خدا، از خداوند درخواست که همنشین وی در بهشت را برایش معرفی کند تا او را بشناسد. خطاب آمد، ای موسی! در فلان ناحیه، فلان کوچه و فلان مغازه برو، کسی که در آنجا مشغول کار است او همنشین تو در بهشت خواهد بود.

حضرت موسی(ع) سراغ او رفت، دید جوانی است قصاب. از دور مراقب بود تا ببیند او چه عمل شایسته ای دارد. اما چیز جالب توجهی از او مشاهده نکرد.

شب که جوان، محل کار را ترک می کرد، موسی بدون آنکه خود را معرفی کند، نزد جوان آمد و از او خواست تا شب را مهمانش باشد. حضرت موسی می خواست بدین ترتیب رمز کار او را به دست آورد و ببیند آن جوان چه عبادت هایی در خلوتگاه انجام می دهد که این اندازه درجه پیدا کرده و همنشین پیامبر خدا شده است.

وقتی جوان وارد منزل شد، قبل از هر چیزی غذایی آماده کرد، آنگاه سراغ پیرزنی از کارافتاده رفت که دست و پایش فلج شده بود و قدرت حرکت و جابه جاشدن نداشت. با صبر و حوصله غذا را لقمه لقمه به دهانش گذاشت، او را شست وشو داد، لباسش را عوض کرد و سر جایش گذاشت. موسی هنگام خداحافظی ضمن معرفی خود پرسید این زن کیست؟ پس از آنکه به وی غذا می دادی نگاهی به آسمان می انداخت و کلماتی بر زبان جاری می کرد، چه بود؟

گفت: این زن مادرم است و هر بار که به او غذا می دهم و او را سیر می کنم درباره من دعا می کند و می گوید: خدایا او را همنشین موسی بن عمران در بهشت برین قرار بده، موسی به جوان مژده داد که دعای مادر درباره تو مستجاب گردیده است. (میرعظیمی، ۱۳۶۹، ص۲۲۶)

سه – مقام مادر در دین حضرت عیسی(ع)

جایگاه مادر در آیین حضرت عیسی(ع) به حدی است که وی در آغاز زندگی، شکر خدا می گوید و نخستین بار این نکته را یادآور می شود و از خدا تشکر می کند که او را برای مادرش نیکوکار قرار داده است؛ چون او می داند که نیکی به مادر، بیشترین ارزش را دارد: «وَبَرًّا بِوَالِدَتِی وَلَمْ یجْعَلْنِی جَبَّارًا شَقِیا؛ مرا برای مادرم نیکوکار کرده و جبار و شقی قرار نداده است». (مریم:۳۲)

حضرت مسیح(ع) که بدون پدر از مادر متولد شد، اینکه نیکی به مادر را از امتیازهای خود برمی شمارد دلیل روشنی است بر اهمیت مقام مادر در نزد وی و گرنه عیسی، فرستاده خدا بود که افتخارات بسیاری داشت و می توانست آن ها را در مقام شکرگزاری متذکر شود.

گرچه حضرت مسیح(ع) به فرمان نافذ پروردگار بدون پدر متولد شد، ولی همین اندازه که در سوره مریم آیه ۳۲ از زبان او می خوانیم: «وَبَرًّا بِوَالِدَتِی؛ مرا نیکوکار و قدردان و خیرخواه به مادرم قرار داده است» (مکارم شیرازی، ۱۳۹۰، ج، ص). او هنگام برشمردن افتخارات خود، نیکوکاری به مادر را بیان می کند که این مسئله دلیل روشنی بر اهمیت مقام مادر و قدرشناسی آن حضرت است (همان، ص). شناختن حقوق مادر، انسان را به مقام قرب الهی می رساند و مشمول الطاف خاص خداوند قرار می دهد. (همان، ج، ص)

مادران نمونه و چهره های الگو

یک- همسر عمران مادر مریم

مریم، زن نمونه و بانویی است که قرآن کریم او را ستوده و زن برگزیده از میان عالمیان معرفی شده است:

«وَإِذْ قَالَتِ الْمَلَائِکهُ یا مَرْیمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاک وَطَهَّرَک وَاصْطَفَاک عَلَی نِسَاءِ الْعَالَمِینَ؛ به یاد آورید هنگامی را که فرشتگان گفتند: ای مریم خدا تو را برگزیده و پاک ساخته و بر تمام زنان جهان برتری داده است». (آل عمران:۴۲)

قداست و برگزیدگی مریم – آن سان که قرآن روایت می کند – با شایستگی ها، باور، اخلاص و ایمان و تربیت یافتن وی در دامان مادری چون همسر عمران بی ارتباط نیست؛ زیرا قرآن قبل از تکریم مریم، ویژگی هایی از مادر او را بیان کرده است:

«رَبِّ إِنِّی نَذَرْتُ لَک مَا فِی بَطْنِی مُحَرَّرًا فَتَقَبَّلْ مِنِّی إِنَّک أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ؛ (به یاد آورید) هنگامی را که همسر عمران گفت: خدایا آنچه را در رحم دارم، برای تو نذر کردم، که «محرّر» (و آزاد، برای خدمت خانه تو) باشد. از من بپذیر که تو دانا و شنوا هستی». (آل عمران:۳۵)

بی تردید زنی با این خداباوری و نیت الهی و معنوی، دوره بارداری خویش را در کمال پرواپیشگی و بندگی خالصانه به سر برده و مراقب طهارت ظاهری و باطنی و دوری از آلایش های تأثیرگذار بر کودک خویش بوده است.

کاوش ها و دریافت های جدید علمی، نشان می دهد که حوادث محیطی و پیرامونی کودک از زمان تولد و حتی پیش از آن و در دوره جنینی، از قبیل تصورات، افکار، حزن و اندوه او، رفتارها و عملکردهای مادر و نیز تغذیه، نظافت، گرفتن از شیر و آموزش، در تنظیم و شکل گیری شخصیت آینده او تأثیر بسزایی دارد. بنابراین پی بردن به یادکرد قرآن از انگیزه الهی و خالصانه مادر مریم به هنگام بارداری و پیشکش کردن جنین خویش به پیشگاه پروردگار هستی اهمیت می یابد.

مادر مریم، در نخستین لحظه های تولد فرزندش در اندیشه پایبندی به عهدی است که با خدا بسته است. زمانی که برخلاف تصورش دختری به دنیا آورد که نمی توانست بر اساس رسوم آن جامعه در شمار خدمت کاران خانه خدا درآید، این رویداد خلاف تصور، چیزی از ایمان وی نکاست و او همچنان ثابت قدم در عهدش باقی می ماند و نوزادش را «مریم» (عبادت کننده خداوند) نام می نهد و با سپردن او و نسلش به خداوند، خواهان امداد الهی در تربیت وی شد:

«فَلَمَّا وَضَعَتْهَا قَالَتْ رَبِّ إِنِّی وَضَعْتُهَا أُنْثَی وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا وَضَعَتْ وَلَیسَ الذَّکرُ کالْأُنْثَی وَإِنِّی سَمَّیتُهَا مَرْیمَ وَإِنِّی أُعِیذُهَا بِک وَذُرِّیتَهَا مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ؛ ولی هنگامی که او را به دنیا آورد، (و او را دختر یافت) گفت: «خداوندا! من او را دختر آوردم – ولی خدا از آنچه او به دنیا آورده بود، آگاه تر بود – و پسر همانند دختر نیست. (دختر نمی تواند وظیفه خدمت گزاری معبد را همانند پسر انجام دهد.) من او را مریم نامیدم و او و فرزندانش را از (وسوسه های) شیطان رانده شده، در پناه تو قرار می دهم». (آل عمران:۳۶)

واژه «عوذ» به معنای پناه بردن، پناه دادن و تمسک به غیر است. عوذ مریم به خدا؛ یعنی به تمام و کمال سپردن او به خداوند.

مادر مریم در تربیت شایسته او از هیچ کوششی فروگذار نکرد و خداوند به دست او و در دامان او، مریم را به رشد و کمالی بس نیک و شایسته رسانید.

«و انبتها نباتا حسنا» بیانگر رشد، تربیت و پروش بایسته و مطلوب مریم است. قرآن یادآور شده است که پاکی و پاکدامنی و صلاح پدر و مادر مریم، در میان جامعه آنان مورد تأیید و تأکید بوده و مردم انتظار داشتند به حکم قوانین طبیعی و اجتماعی، مریم نیز فردی شایسته باشد و قرآن این انتظار را رد نکرده و نادرست نشمرده است.

«یا أُخْتَ هارُونَ ما کانَ أَبُوک امْرَأَ سَوْءٍ وَ ما کانَتْ أُمُّک بَغِیا؛ ای خواهر هارون! نه پدرت مرد بدی بود، و نه مادرت زن بدکاره ای!». (مریم:۲۸)

دو- مریم، مادر عیسی (ع)

مریم، مادر عیسی(ع) بانو و مادر نمونه ای است که قرآن بر آن انگشت نهاده و تأکید کرده است. مادری که از همان روزهای نخستین جدایی از آغوش مادر، ساکن و مقیم خانه خدا شد و به عبادت الهی پرداخت.

مقام مریم در عبودیت و بندگی خداوند به مرتبه ای رسید که برگزیده خداوند شد. مائده آسمانی بر او فرود می آمد و پیامبر الهی (زکریا) به او غبطه می خورد و داشتن چنین فرزندی را از خداوند درخواست می کرد.

مریم از زنانی است که قرآن او را ستوده است؛ زیرا پاکی و پاکدامنی خود را به شدت پاس داشته است و تا آنجا پیش رفت که شایستگی دریافت نفخه الهی شده است.

«مَرْیمَ ابْنَتَ عِمْرانَ الَّتی أَحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَخْنا فیهِ مِنْ رُوحِنا وَ صَدَّقَتْ بِکلِماتِ رَبِّها وَ کتُبِهِ وَ کانَتْ مِنَ الْقانِتینَ؛ و مریم دختر عمران که دامان خود را پاک نگاه داشت و ما از روح خود در آن دمیدیم، او کلمات پروردگار و کتاب هایش را تصدیق کرد و از مطیعان فرمان خدا بود». (تحریم:۱۲)

«وَ إِذْ قالَتِ الْمَلائِکهُ یا مَرْیمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاک وَ طَهَّرَک وَ اصْطَفاک عَلی نِساءِ الْعالَمِینَ. یا مَرْیمُ اقْنُتِی لِرَبِّک وَ اسْجُدِی وَ ارْکعِی مَعَ الرَّاکعِینَ؛ و (به یاد آورید) هنگامی را که فرشتگان گفتند: ای مریم! خدا تو را برگزیده و پاک ساخته و بر تمام زنان جهان، برتری داده است. ای مریم! ( به شکرانه این نعمت) برای پروردگار خود، خضوع کن و سجده به جا آور و با رکوع کنندگان رکوع کن». (آل عمران:۴۲و۴۳)

نام مریم به عنوان دختر عمران یا مادر عیسی یا به صورت مستقل، بارها و بارها در قرآن یاد شده است. آیاتی هم مربوط به توصیف حالات شخصی، ویژگی های رفتاری، عبادی، خلقی، برگزیدگی و پاکدامنی مریم، سکنی گزینی او در عبادتگاه پروردگار و بهره وری از نعمت های بهشتی در قرآن آمده است. از مجموع این دو موضوع یادشده چند مطلب قابل فهم و دریافت است:

اول – وارستگی، پاکدامنی و بندگی خالصانه مریم سبب شد که فرزند و مولود بزرگواری چون عیسی مسیح (ع) در دامن او زاده شود؛ زیرا اگر زنی بسان مریم و به پیمانه قداست، پاکی و پرواپیشگی او نمی بود، نمی توانست، این شرافت را کسب کند و ظرفیت و شایستگی مادرشدن برای عیسی مسیح (ع) را بیابد.

دو – تولد فرزندی چون عیسی از مادری چون مریم شایسته است و این آشکارا نشان می دهد مادر در تربیت فرزندان در همه مراحل رشد، نقش بسزایی دارد و حالات روحی، اخلاق و ایمانِ مادران بر خلق وخوی فرزندان اثرگذار است.

سه – گویی تمام عظمت و تقدیس مریم در نقش مادری او به عیسی و زادن و پروردن او خلاصه می شود. کثرت آیات ناظر بر مادری مریم برای عیسی از همین منظر فهمیدنی است.

چهار – مادری مریم، برای عیسی (ع) را نمی توان بسان گذرگاه و ظرفی بدون نقش و تأثیر برای مظروف و شخصیت مسیح انگاشت که اگر چنین می بود، یادکرد از آن همه توصیف پروای اخلاقی، خداباوری مریم و جای گرفتن وی در مقدس ترین مکان، پرداختن به پرستش شبانه روزی خداوند و تغذیه از پاک ترین غذاها، در دوره پیشامادری، ضرورت و توجیه عقلانی نداشت!

افزون بر این، بشارت تولد عیسی (ع) را فرشتگان به مریم دادند و آن نوزاد را با لقب «فرزند مریم» معرفی کردند و این یعنی او سهمی بسزایی در تحقق اراده الهی و تولد فرزندی چون عیسی از دامن او داشته است:

«إِذْ قالَتِ الْمَلائِکهُ یا مَرْیمُ إِنَّ اللَّهَ یبَشِّرُک بِکلِمَهٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِیحُ عِیسَی ابْنُ مَرْیمَ وَجِیهاً فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَهِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبِینَ؛ (به یاد آورید) هنگامی را که فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را به کلمه ای [= وجود باعظمتی] از طرف خود بشارت می دهد که نامش مسیح، عیسی پسر مریم است؛ در حالی که در این جهان و جهان دیگر، صاحب شخصیت خواهد بود و از مقربان (الهی) است». (آل عمران: ۴۵)

یکی از آیاتی که به گونه صریح تأثیر نقش تربیتی، شخصیتی و صفات اخلاقی، دینی مریم در تکوین شخصیت عیسی(ع) را بازمی گوید، آیه ۷۵ سوره مبارکه مائده است:«مَا الْمَسِیحُ ابْنُ مَرْیمَ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ وَ أُمُّهُ صِدِّیقَهٌ کانا یأْکلانِ الطَّعامَ؛ مسیح فرزند مریم، فقط فرستاده (خدا) بود؛ پیش از وی نیز، فرستادگان دیگری بودند. مادرش، زن بسیار راستگویی بود؛ هر دو غذا می خوردند؛ (با این حال، چگونه دعوی الوهیت مسیح و پرستش مریم را دارید؟!)». (مائده:۷۵)

یکی از جنبه های تأکید خداوند بر «صدیقه» بودن مریم آن است که بگوید، پاره ای از خصوصیات و صفات منحصربه فرد و استثنایی عیسی (ع) رهاورد صفت صدیق بودن مادر او؛ یعنی مریم است و گرنه او انسانی است بسان سایر انسان ها.

سه – مادر موسی(ع)

موسی (ع) در روزگاری به دنیا آمد که فرعون، فرزندان پسر بنی اسرائیل را سر می برید تا سلطنت وی زوال نیابد.از همان روزهای نخست ولادت موسی (ع)، مادر وی دچار تشویش و اضطراب شد و از تدبیر و چاره اندیشی در حفظ جان فرزند خویش عاجز ماند. در این هنگام بود که خداوند مادر موسی (ع) را راهنمایی کرد:

«وَ أَوْحَینا إِلی أُمِّ مُوسی أَنْ أَرْضِعیهِ فَإِذا خِفْتِ عَلَیهِ فَأَلْقیهِ فِی الْیمِّ وَ لا تَخافی وَ لا تَحْزَنی إِنَّا رَادُّوهُ إِلَیک وَ جاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلینَ. فَالْتَقَطَهُ آلُ فِرْعَوْنَ لِیکونَ لَهُمْ عَدُوًّا وَ حَزَناً؛ و ما به مادر موسی الهام کردیم: او را شیر ده و هنگامی که بر او ترسیدی، وی را در دریا(ی نیل) بیفکن؛ و نترس و غمگین مباش، که ما او را به تو بازمی گردانیم، و او را از رسولان قرار می دهیم. (هنگامی که مادر به فرمان خدا او را به دریا افکند) خاندان فرعون او را از آب گرفتند، تا سرانجام دشمن آنان و مایه اندوهشان گردد!» (قصص:۷-۸)

در این ماجرا چند موضوع شایان درنگ است:

یک – وحی الهی به مادر موسی (ع) چه به معنای الهام باشد یا شنیدن صدا یا هر مکانیسم دیگر مهم نیست، آنچه اهمیت دارد و منزلت مادر موسی (ع) را به عنوان مادر بالا می برد، این است که می بینیم، مادر موسی تمامی تدبیر و راهکارهای وحیانی خداوند را به صورت ریز، دقیق، مدبرانه و با شجاعت برخاسته از ایمانش، فراگرفته و محقق می کند و خداوند از ایمان، قلب مطمئن، تعهد و اجرای دقیق دستورهای خود به وسیله مادر موسی (ع) با لحن ستایش گزارش می دهد.

دو – راز بازگشت دوباره موسی به آغوش مادر، تسکین قلب مادر موسی، زدودن اندوه از وی و اثبات حقانیت وعده خداوند دانسته شده است: «فَرَدَدْنَاهُ إِلَی أُمِّهِ کی تَقَرَّ عَینُهَا وَلَا تَحْزَنَ وَلِتَعْلَمَ أَنَّ وَعْدَاللَّهِ حَقٌّ…؛ ما او را به مادرش بازگردانیدیم تا چشمش روشن شود و غمگین نباشد و بداند که وعده الهی حق است». (قصص:۱۳)

خداوند از میان تمامی راه های ممکن، راهکار امتناع او از پذیرش و مکیدن پستان زنان دیگر را عامل بازگشت موسی به مادر، مقدر و پیش بینی می کند. این مطلب نشان می دهد که تربیت، پرورش، تغذیه و رشد حضرت موسی باید به وسیله زنی چون مادر خود وی انجام شود و به کمال برسد، نه هر زن شیرده دیگر. این به معنای اهمیت نقش تربیتی مادران در سمت وسویابی فرزندان و ارائه الگوی موفق از مادری است که با ایمان، اخلاص و اعتماد و اتکال به خداوند، کار تربیت و پرورش فرزندی چون موسی (ع) را به شیوه نیکو و بهترین وجه ممکن به فرجام رساند.

ب) عظمت مادر در اسلام

آموزه های اسلامی به ویژه آیات قرآن کریم به نقش مادری، توجه ویژه ای دارند. به ویژگی های طبیعی زنان مانند فرزندخواهی، محبت و دلبستگی به فرزندان و مراقبت از آنان و نیز به حقوق مادران مانند تأمین نیازهای مادی آن ها، تکریم، احترام و قدرشناسی از زحمات و احساسات مادرانه آن ها در آیاتی از قرآن کریم اشاره شده است.

قرآن کریم برای ویژگی ها، وظایف و حقوق مادران، مقام و جایگاه ویژه ای در نظر گرفته که عمل به آن ها موجب ارزشمندی هر چه بیشتر این نقش می شود.با دقت در برخی آیات قرآن درمی یابیم که خداوند از مادر، با عظمت یاد کرده و مقام وی را ستوده است.

وحی و الهام مستقیم خدا به مادر موسی(ع)، اظهار ارادت و نیکی عیسی(ع) به مادر، بیان زحمت ها و رنج های مادر در قرآن کریم و همچنین دستور حق تعالی به احسان و نیکی به پدر و مادر، همه گواه والایی جایگاه مادر است.

خدای متعال در آیه سوره لقمان، پس از سفارش به احسان والدین، در آیه ای دیگر به رنج و زحمت هایی که مادر برای فرزند متحمل می شود، اشاره می کند و می فرماید: «حَمَلَتْهُ أُمُّهُ کرْهاً وَ وَضَعَتْهُ کرْهاً وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً حَتَّی إِذا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعِینَ سَنَهً؛ مادرش او (فرزند) را با ناراحتی حمل می کند و با ناراحتی بر زمین می گذارد و دوران حمل و از شیر باز گرفتنش سی ماه است تا زمانی که به کمال و رشد برسد و به چهل سالگی برسد». (احقاف: )

بیان رنج و تلاش مادر با اینکه پدر نیز در تربیت فرزند، شریک است، دلیلی بر اهمیت و ارزش کار مادر است. روشن است کسی نزد حق تعالی مقام بالاتری دارد که کار ارزشمندتری انجام دهد.

یک – بهترین دلیل بر عظمت مقام مادر

سیره و رفتار رسول اکرم صلی الله علیه و آله با مادر و دایه هایش، که به گونه ای حق مادری به گردن آن حضرت داشتند، نشان از احترام ویژه ایشان به مقام مادر است. بر اساس نوشته تاریخ نویسان، پیامبر بیش از سه روز از شیر مادر ننوشید و پس از آن، طبق سنت عرب به دایه سپرده شد و در دامن دایه هایی چون ثوبیه (کنیز ابوجهل) و حلیمه سعدیه پرورش یافت. حضرت در طول زندگی همیشه به یاد مادران رضاعی خود بود و از هر جهت به آنان کمک می کرد. پس از بعثت، پیامبر کسی را فرستاد تا ثوبیه را از ابوجهل بخرد، ولی او حاضر به فروش وی نشد. اما او تا آخر عمر از کمک های حضرت بهره مند بود. زمانی که پیامبر خبر مرگ ثوبیه را شنید، آثار تألم و اندوه در چهره مبارکش نمایان شد. (سبحانی، ۱۳۸۵، ج۱، ص۱۵۹)

دو – پاداش بی پایان

«الْزَمْ رِجْلَها، فَإنَّ الْجَنَّه تَحْتَ أقْدامِها، و الْزَمْ رِجْلَها فَثَمَّ الْجَنَّهَ؛ أَلْجَنَّهُ تَحْتَ أَقْدامِ الْأُمَّهاتِ؛ حضرت زهرا(س) در تبیین مقام مادر می فرماید: همیشه در خدمت مادر و پای بند او باش! بهشت، زیر پای مادران است» (النسائی،۱۴۰۶، ص۳۲۹). شاید اصلی ‎ترین پیام این روایت این باشد که بدون رضایت مادر، نمی توان به بهشت راه یافت و به نعمت های بهشتی دست یافت.

اگر کسی بخواهد به درجات عالی بهشت برسد، باید به مادر احترام بگذارد و به او خدمت کند. این همه ارج نهادن به مقام مادر، شاید به دلیل زحمت هایی است که مادر می کشد. رنج و زحمت دوران بارداری و نوزادی و تأمین نیازهای جسمی و روحی فرزند از مشکلات طاقت فرسایی است که مادر با جان و دل تحمل می کند. طبیعی است که خداوند در برابر بردباری مادر، پاداشی ارزشمند به او عنایت می کند.

سه – حق مادر

امام علی بن الحسین(علیهم السلام) درباره حق مادر و عظمت و منزلت وی می فرماید: «وَ أَمّا حَقُّ أُمِّک أَنْ تَعْلَمَ أَنَّها حَمَلَتْک حَیثُ لایتَحَمَّلُ أَحَدٌ أَحَدا، وَ أَعْطَتْک مِنْ ثَمَرَهِ قَلْبِها ما لا یعْطِی أَحَدٌ أَحَدا وَ وَقَتْک بِجَمیع جَوارِحِها وَ لَمْ تُبالِ أَنْ تَجُوعَ وَ تُطْعِمَک وَ تَعْطَشَ وَ تَسْقِیک وَ تَعْری وَ تَکسُوک وَ تَضْحی وَ تُضِلَّک تَهْجُرَ النَّوْمَ لِأَجلِک وَ وَقَتْک الْحَرَّ و الْبَرْدَ لِتَکونَ لَها فَإِنَّک لا تُطِیقُ شُکرَها إِلاّ بِعَوْنِ اللّه وَ تَوْفِیقِه؛

حق مادر بر تو این است که بدانی او، تو را حمل کرد، آن گونه که هیچ کس، دیگری را حمل نمی کند و از میوه قلبش به تو داد که هیچ کس به دیگری نمی دهد. تو را با جمیع اعضا و جوارحش در آغوش گرفت و باکی نداشت از اینکه گرسنه باشد، در حالی که تو را سیر می کرد، یا [خود] تشنه باشد، آن هنگام که تو را سیراب می ساخت و نیز هراس نداشت که خود برهنه باشد، آن گاه که تو را می پوشانید و در آفتاب باشد تا تو را به سایه ببرد. خواب را به خاطر تو ترک و تو را از سرما و گرما محافظت کرد و تو نمی توانی شکرگزار خدمات او باشی مگر به یاری و توفیق پروردگار». (صدوق، ۱۴۱۳، ج۲، صص۴۶۰-۴۶۱)

این کلام امام سجاد(ع)که به تبیین حقوق مادر پرداخته، نشان دهنده والایی و بالایی مقام مادر است. حضرت با بیان این نکته که فرزند، بدون لطف و کمک خداوند متعال نمی تواند حقوق مادر را ادا کند، در حقیقت به نوعی می خواهد جایگاه والای مقام مادر را به فرزندان گوشزد و آنان را به خدمت کردن به مادر تشویق کند. این مسئله از نظر تربیتی نیز اهمیت دارد. اینکه انسان همیشه و در هر کاری به ویژه در خدمت به مادر و جلب رضایت وی از خدا کمک بجوید و با تکیه بر امدادهای الهی وظیفه خود را انجام دهد و مشکلات زندگی را از سر راه بردارد، راهکاری تربیتی است.

چهار – مادر؛ اساس خانواده و پناهگاه فرزندان

واژه «ام» (مادر) در لغت به معنی اصل و اساس هر چیزی است و به مادر، «ام» می گویند؛ زیرا ایشان اساس و اصل خانواده و پناهگاه فرزندان در حوادث و مشکلات می باشد. (مکارم شیرازی، ۱۳۸۲، ج۲، ص) و فرزندان در مشکلات به او پناه می برند. (همان، ج۲۷، ص۲۶۶)

پنج – شکرگزاری از پدر و مادر به مثابه شکرگزاری از خداوند

در آیات قرآن به احترام گذاشتن به پدر و مادر و اکرام آن ها اهمیت بسیار داده شده است؛ خداوند در قرآن مجید آشکارا دستور شکرگزاری به پدر و مادر را صادر کرده و آن را در کنار شکرگزاری از خودش قرار داده است، لذا می فرماید: «وَوَصَّینا الْانْسانُ بِوالِدَیهِ.. انِ اشْکرْ لی وَلِوالِدَیک الَی الْمَصیر؛ ما به انسان درباره پدر و مادرش سفارش کردیم… برای من و برای پدر و مادرت شکرگزاری کن که بازگشت همه شما به سوی من است». (لقمان:۱۴)

شش – زحمت بی شائبه مادر

قرآن بارها بر زحمات فوق العاده مادر و لزوم حق شناسی در برابر مادر تأکید کرده است: «حَمَلَتْهُ أُمُّهُ کرْهاً وَ وَضَعَتْهُ کرْهاً وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً؛ مادر، او را با اکراه و ناراحتی حمل می کند و با ناراحتی بر زمین می گذارد، و دوران حمل و از شیر باز گرفتنش سی ماه است» (احقاف:۱۵). (مکارم شیرازی، ۱۳۸۲، ج۲۱، ص)

جالب اینکه خداوند در آغاز آیه ۱۴ سوره لقمان نیکی کردن به پدر و مادر را توصیه می کند، ولی هنگام بیان زحمات و خدمات، روی زحمات مادر تکیه می کند و فقط از ناراحتی های مادر سخن به میان آورده و سخنی از پدر در میان نیست که البته نه به خاطر بی اهمیت بودن زحمات پدر است؛ زیرا پدر نیز در بسیاری از این مشکلات شریک مادر است، ولی چون مادر سهم بیشتری دارد روی او تکیه شده است (همان، ج، ص) تا انسان متوجه ایثارگری های مادر و حق عظیم او گردد. (همان)

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در کلامی گهربار، فرزندان را به اولویت نیکوکاری به مادر توصیه کرده است. در حدیثی از امام صادق(ع) می خوانیم: مردی نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و گفت: «یا رسولَ اللّه، مَن أبَرُّ؟ قالَ: اُمَّک، قالَ: ثُمّ مَن؟ قالَ: اُمَّک، قالَ: ثُمَّ مَن؟ قالَ: اُمَّک، قالَ: ثُمّ مَن؟ قالَ: أباک!؛ ای پیامبر به چه کسی نیکویی کنم؟ فرمود: به مادرت، عرض کرد بعد از او به چه کسی؟ فرمود: به مادرت، بار سوم عرض کرد بعد از او به چه کسی؟ فرمود: به مادرت، در چهارمین بار که این سؤال را تکرار کرد، فرمود: به پدرت». (عاملی، ۱۴۱۴، ج، ص)

آری! حق مادر حتی از حق پدر برتر است و به اندازه ای گسترده و مهم است که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «هرگاه در نماز مستحب بودی و پدرت تو را فراخواند، نمازت را قطع نکن؛ ولی اگر مادرت تو را فراخواند نمازت را قطع و اجابتش کن». (نوری، ۱۴۱۴، ج، ص۱۸۱)

امام باقر(ع) می فرماید: «حضرت موسی بن عمران(ع) سه بار به خدا گفت: پروردگارا! به من توصیه ای کن! خدای سبحان در هر سه بار فرمود: تو را به خودم سفارش می کنم؛ آن گاه عرض کرد: پروردگارا! مرا سفارش کن! فرمود: تو را سفارش می کنم به مادرت. سپس عرض کرد: پروردگارا! مرا سفارش کن. فرمود: تو را به مادرت سفارش می کنم. باز گفت: پروردگارا! مرا سفارش کن. فرمود: تو را به پدرت سفارش می کنم». (طوسی، ۱۴۱۴، ص۵۱۱)

ازاین رو امام باقر(ع) فرمود: «حق مادر از نیکی، دو سوم و برای پدر یک سوم است». (همان)

بی شک شرح درد و رنج های مادر در راه پرورش فرزند به دو دلیل است: یک – محسوس تر و ملموس تر است؛ دو – زحمات مادر در مقایسه با پدر از اهمیت بیشتری برخوردار است و به همین دلیل در روایات اسلامی به نیکی کردن به مادر بیشتر تأکید شده است. (مکارم شیرازی، ۱۳۸۲، ج، ص)

هفت – چرا بهشت زیر پای مادران است؟

بدون شک اگر زحمات فراوانی را که مادر از هنگام حمل تا وضع حمل و دوران شیرخواری و تا زمان بزرگ شدن فرزندش تحمل می کند، رنج ‎ها و تعب ها و بیداری ها و بیماری ها و پرستاری ها را که او با آغوش باز در راه فرزند خود پذیرا می گردد در نظر بگیریم، خواهیم دید که هر قدر انسان در این راه بکوشد باز هم در برابر حقوق مادر بدهکار است. (همان، ج، ص)

در بسیاری از کتاب ها آمده است پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «الجنه تحت اقدام الامهات؛ بهشت زیر پای مادران است»، لذا تنها از طریق خضوع و همچون خاک راه بودن در برابر آن ها می توان به بهشت برین راه یافت. (ری شهری، ۱۳۸۳، ج۱۳، ص۵۰۰، ح)

هشت – نگاه ویژه قرآن به مادر

نوع دستورهایی که اسلام به زن و مرد می دهد، در عین اینکه راه مشترکی برای هر دو والد قائل است، راه مخصوص را هم از نظر دور نمی دارد؛ وقتی احترام به پدر و مادر را باز می گوید، برای گرامیداشت مقام زن، نام مادر را جداگانه طرح می کند.

آیات قرآن درباره حق شناسی از والدین بر دو قسم است: یک قسم حق شناسی مشترک از پدر و مادر را بیان می کند و قسم دیگر، آیاتی است که ویژه حق شناسی مادر است. قرآن کریم اگر درباره پدر حکم خاصی بیان می کند فقط برای بیان وظیفه است، نظیر «وَ عَلَی الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَ کسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ؛ خوراک و پوشاک فرزندان به طور شایسته به عهده پدر فرزند است» (بقره:۲۳۳)، اما هنگامی که سخن از تجلیل و بیان زحمات است، اسم مادر را خیلی ویژه ذکر می کند.

نه – الماس زندگی

ارزش نفَس مادر و دعای خیرش در پیشگاه حضرت دوست بی حد و اندازه است. خدا برای این دعا آنقدر ارزش قائل است که گویا این دعا را با پست پیشتاز به عرش می برند و در آنجا با سرعتی هر چه تمام تر استجابت می کنند. هر کجا دیدید خداوند با شکوه تحویلت گرفته، بدان، بی شک خرجش دعای مادر است…. فراموش نکنیم کسی که گهواره مان را تکان داد، می تواند با دعایش، دنیایمان را هم تکان بدهد؛ مراقب گرانبهاترین الماس های زندگی مان باشیم که برای خوشبختی محتاج دعای خیرشان هستیم….

ده – مادران؛ مجاهدان در راه خدا

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «هنگامی که زن باردار می شود در تمام طول مدت حمل، به منزله روزه دار و شب زنده دار و مجاهد در راه خدا با جان و مال است و هنگامی که وضع حمل می کند آنقدر خدا به او پاداش می دهد که هیچ کس اندازه ارزش آن را نمی داند و هنگامی که فرزندش را شیر می دهد خداوند مابازای هر مکیدن کودک، پاداش آزادکردن برده ای را از فرزندان اسماعیل به او می دهد و هنگامی که دوران شیرخوارگی کودک تمام شود یکی از فرشتگان بر پهلوی او می زند و می گوید: اعمال خود را از نو آغاز کن؛ زیرا خداوند همه گناهان تو را بخشید». (ابن بابویه، ۱۳۹۰، ص۴۱۱)

یازده – حق مادر

امام زین العابدین(ع) فرمود: حق مادرت این است که بدانی، او تو را چنان دربرداشته که کسی دیگری را بدان گونه برنگیرد و از میوه دل خود، تو را چنان خورانده که هیچ کس دیگری را بدان سان نخوراند و به راستی تو را به گوش و چشم و دست و پا و پوست و تمام اندام هایش (به تمام وجود خود) نگهداری کرده و بدین نگهداری به خوشرویی و دلشادی مواظبت کن. پیوسته هر ناگواری و درد و گرانی و نگرانی (دوران بارداری) را تحمّل کرده، چنان که دست تطاول (آفات) را از تو دور ساخته و تو را بر زمین نهاده و خرسند بوده است که تو سیر باشی و خودش گرسنه ماند و تو جامه، پوشی و او برهنه باشد و تو را سیراب کند و خود تشنه ماند و تو را در سایه دارد و خود زیر آفتاب باشد و با بیچارگی خود، تو را نعمت بخشد و با بی خوابی خود، تو را لذّت خواب چشاند و شکمش ظرف هستی تو بوده و دامنش پرورشگاهت و سینه اش چشمه نوشت و جانش نگهدارت، سرد و گرم دنیا را برای تو و به خاطر تو چشیده است پس به قدرشناسی از این همه، او را سپاس گزار و این قدردانی را نتوانی جز به یاری و توفیق خداوند. (حرّانی، ۱۲۹۷، ص۲۶۳)

دوازده – رضایت خدا در سایه رضایت والدین

در کتاب زبده التصانیف (خوانساری، ۲۰۱۹، ج۷۴، ص۷۵) آمده است: در حدیث وارد شده اگر کسی به قدر عمر دنیا روی یک پا و در خدمت مادر بایستد از عهده یک دفعه شیردادن مادر بر نیامده است و در انوار نعمانیه نقل شده که در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله مردی از دنیا رفت. هنگام دفن کردن، زمین او را قبول نکرد، خبر به پیغمبر دادند. ایشان فرمود: مادرش از او راضی نیست، فرستادند پیش مادرش تا اینکه از او راضی شد و سپس زمین او را قبول کرد.

از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده است که فرمود: «رِضَی الرَّبِّ فِی رِضَی الوَالِدَینِ و سَخَطُ الرَّبِّ فِی سَخَطِ الوَالِدین؛ رضایت خدا در سایه رضایت والدین و خشم خدا در سایه خشم والدین است». (امامی اصفهانی، ۱۳۸۴، ج۱، ص۵۳)

سیزده – دعای امام سجاد(ع) درحق والدین

«اللَّهُمَّ خَفِّضْ لَهُمَا صَوْتِی، وَ أَطِبْ لَهُمَا کلَامِی، وَ أَلِنْ لَهُمَا عَرِیکتِی، وَ اعْطِفْ عَلَیهِمَا قَلْبِی، وَ صَیرْنِی بِهِمَا رَفِیقاً، وَ عَلَیهِمَا شَفِیقا؛ پروردگارا! صدایم را در برابرشان آهسته و سخنم را خوشایند و خویم را نرم نما و دلم را برآنان مهربان و مرا بر ایشان سازگار و بر آنان رحیم گردان». (صحیفه سجادیه، ۱۳۷۳، ص۴۸۰، دعای بیست و چهارم)

«اللَّهُمَّ لَا تُنْسِنِی ذِکرَهُمَا فِی أَدْبَارِ صَلَوَاتِی، وَ فِی إِنًی مِنْ آنَاءِ لَیلِی، وَ فِی کلِّ سَاعَهٍ مِنْ سَاعَاتِ نَهَارِی. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اغْفِرْ لِی بِدُعَائِی لَهُمَا، وَ اغْفِرْ لَهُمَا بِبِرِّهِمَا بِی مَغْفِرَهً حَتْماً، وَ ارْضَ عَنْهُمَا به شفاعتی لَهُمَا رِضًی عَزْماً، وَ بَلِّغْهُمَا بِالْکرَامَهِ مَوَاطِنَ السَّلَامَه؛ خدایا! چنان کن که من در پایان هر نماز، در دل شب، در هر ساعتی از ساعت های روز و شب پدر و مادرم را فراموش نکنم. خدایا! مرا موفق کن که به حرمت احسان و نیکی پدر و مادر آن ها را یاد کنم و برای آن ها طلب مغفرت کنم. خدایا! به خاطر دعای من برای والدین، مرا بیامرز و به خاطر نیکی های آن ها به من، آن ها را مشمول آمرزشت قرار بده. خدایا! من- اگر آبرویی در پیشگاه تو دارم- برای والدینم شفیع درگاهت می شوم؛ تو از آن ها راضی باش، خدایا! جایگاه آن ها را جیگاه سلام که بهشت تو است، قرار بده؛ آن ها را مشمول کرامت و بزرگواری خود قرار بده». (همان)

چهارده – همسران نمونه

زندگی مشترک حضرت زهرا(س) با امام علی(ع) سرشار از سرمشق های نیکوست. مقام معظم رهبری، در تحلیلی زیبا از نقش حضرت زهرا(س) در فعالیت های اثرگذار همسرش چنین یاد می کنند:

… در طول ده سالی که پیامبر در مدینه بود، حدود نه سال، جنگ های کوچک و بزرگی [را] ذکر کرده اند (حدود شصت جنگ اتفاق افتاده). در اغلب آن ها امیرالمؤمنین هم بوده است. حالا شما ببینید، او [حضرت زهرا(س)] خانمی است که در خانه نشسته و شوهرش مرتب در جبهه است و اگر در جبهه نباشد، جبهه لنگ می ماند…. از لحاظ زندگی هم وضع روبه راهی ندارند… در حالی که دختر رهبر است، دختر پیامبر است، یک نوع احساس مسئولیت هم می کند. ببینید انسان چه روحیه قوی ای باید داشته باشد تا بتواند این شوهر را تجهیز کند، دل او را از وسوسه اهل و عیال و گرفتاری های زندگی خالی کند، به او گرمی بدهد، بچه ها را به آن خوبی تربیت کند…. فاطمه زهرا(س) این گونه خانه داری، شوهرداری و کدبانویی کرد و این طور محور زندگی فامیل ماندگار در تاریخ قرار گرفتند. (سخنان مقام معظم رهبری در دیدار با جمعی از جوانان، ۷/۲/۱۳۷۷؛ https://farsi.khamenei.ir/speech-contentid=2884)

پانزده – بهترین مادر، بهترین یاور

حضرت زهرا(س) در مقام همسری، کامل‎ترین فرد بود و در جایگاه مادری هم، چیزی برای فرزندانش کم نگذاشت. اساس زندگی حضرت زهرا(س) و امیرالمؤمنین علی(ع) بر اساس عبودیت و بندگی خدا بود. بهترین گواه ادعای ما سخنان امیرالمؤمنین علی(ع) درباره حضرت زهرا(س) است. در کتاب‎‎های تاریخی آمده است شخصی از حضرت علی(ع) درباره حضرت زهرا(س) پرسید. حضرت همسرشان را این‎گونه توصیف کرد: «نعم المولی الی طاعه‎الله؛ او در مسیر طاعت خدا، یاوری نیکو برایم بود» (مجلسی،۱۴۰۳، ج۴۳، ص۵۹)؛ یعنی همسری نبود که مرا از بندگی خدا باز دارد، همسری نبود که دنیا را سدی برای رسیدن به آخرت همسرش قرار دهد؛ بلکه برای رسیدن به عبودیت خدا به‎شدت کمک می‎کرد.

شانزده – مادری پاکدامن

امام حسین(ع) در روز عاشورا، حقیقتی را بازگو کرد تا از این طریق بر حقانیت خود تأکید ورزد.

بدین جهت در آن روز تاریخی فرمود:

«شهامت، آزادی منشی و کرامت خود را مرهون پاکدامنی و طهارت مادرم زهرا(س) هستم». (همان، ج۴۳، ص۲۶۸)

هفده – مادری شبیه حضرت زهرا(س)

نه مثل ساره ای و مریم! نه مثل آسیه و حوّا

فقط شبیه خودت هستی! فقط شبیه خودت زهرا!

حضرت زهرا(س) با ناب ترین الفاظ، فرزندانش را صدا می کرد: «ای نور چشمم، ای میوه دلم». در حدیث شریف کساء هم نقل شده است وقتی پسران عزیزش به خانه می آمدند، از تک تک آن ها این گونه پذیرایی می کرد.

حضرت زهرا(س)که خودش از سرچشمه محبت و رحمت نبوی سیراب شده و همواره رسول خدا صلی الله علیه و آله او را با جملاتی چون «فداها ابوها و فاطمه بضعه منّی» خطاب می کرد و بوسیدن ها و در آغوش گرفتن های پدر را به خاطر داشت، خود در ایفای نقش مادری و عشق و محبت به فرزندان نمونه بود.

رهبر انقلاب درباره توانایی تربیت فرزندان توسط حضرت زهرا(س) می فرمایند: [ممکن است] شما بگویید امام حسن و امام حسین(ع) امام بودند و طینت امامت داشتند؛ زینب(س) که امام نبود! فاطمه زهرا(س) او را در همین مدت نُه سال تربیت کرده بود. (بیانات در دیدار با جمعی از جوانان، ۷/۲/۱۳۷؛ https://farsi.khamenei.ir/speechcontentid=2884)

هجده – آموزه های مادری سیده زنان جهان

حضرت زهرا(س) بانوی نمونه جهان اسلام، در تربیت فرزند نیز الگویی ماندگار از خود بر جای گذاشته است. ایشان در دانشگاهی که داخل خانه کوچک خود ایجاد کرده بود ضمن تربیت معروف ترین افراد، مادران تمام تاریخ را با سبک زندگی فاطمی در تربیت فرزند، یاری رسانیده است….

پیامبر رحمت و مهربانی صلی الله علیه و آله سجده نمازش را آنقدر طولانی می کرد تا امام حسین(ع) به اراده خودش از روی شانه پیامبر برخیزد. بانوی آب و آینه که خود درس آموخته چنین نمونه هایی است، معلم درس های مهرورزی به فرزندان می شود که به نمونه هایی از این آموزه ها اشاره می کنیم:

اول – تربیت به سبک تربیت فاطمی پیش از به دنیاآمدن فرزند آغاز می شد و در آغاز تولدشان با عقیقه کردن (قربانی) و صدقه دادن که از مؤکدهای اسلام است، سلامت جسم و جان آن ها را تضمین می کرد. نقل شده است هرگاه فاطمه(س) صاحب فرزندی می شد، گوسفندی عقیقه می کرد، سپس روز هفتم، سرشان را می تراشید و برابر وزن موهای آن ها نقره صدقه می داد، برای قابله و همسایه ها هدیه می فرستاد و دیگران را در شادی خود سهیم می کرد. یکی دیگر از سنت های جاری در زندگی حضرت زهرا(س) گفتن اذان در گوش راست و اقامه در گوش چپ فرزند بود تا تربیت دینی کودک همراه با ذکرهای ارزشمند اذان و اقامه ادامه یابد.

دوم – لالایی های مادران از نخستین آموزه هایی است که فرزندان را در مسیر تربیت رهنمون می سازد. همان زمانی که برخی می اندیشند کودک توان درک ندارد، اما چنین نیست و روح هشیار کودک همواره در حال دریافت است، لالایی حضرت زهرا(س) آموزه های ایمان، شجاعت و شهامت، حق جویی و… را دربرمی گرفت: «شبیه پدرت باش و طناب از گردن حق باز کن، یکتاپرست باش و دست دوستی به دشمن مده». (مجلسی، ۱۳۸۶، ج۴۳، ص۲۶۵)

بهره گیری از انواع فرم های ادبی و هنری در تربیت فرزند به ویژه شعر با توجه به ظرفیت بسیار آن در انتقال مفاهیم، معرفی الگو های مناسب، پرهیزدادن از همنشینی با بدان، انس و همراهی با فرزند و… آموزه هایی است که می توان از این نکته برداشت کرد.

سوم – سیره زندگی صدیقه طاهره(س) در زندگی، کلاسی عملی در تربیت فرزندانشان است. کارشناسان تربیتی معتقدند آموزش از این روش، ماندگارتر و مؤثرتر است، امام حسن(ع) در همین زمینه می فرماید: «مادرم فاطمه را در شب جمعه در محراب عبادت دیدم که به عبادت و نماز مشغول است، او پیوسته به رکوع و سجود مشغول بود تا اینکه شب به پایان رسید».

چهارم – با نگاهی به حدیث شریف کسای حضرت زهرا(س) می بینیم که ایشان در پاسخ به سلام فرزندشان امام حسن(ع) می فرماید: سلام بر تو ای نور دیده ام و میوه دلم. نوع پاسخ ایشان نشان از احترامی است که برای فرزندشان قائل بود. این آموزه سبب می شد که فرزندان نیز به یکدیگر و پدر و مادر احترام بگذارند، چنان که نهایت احترام را می توانیم در میان فرزندان ایشان ببینیم.

پنجم – حضرت زهرا(س) فرزندانش را به اعمال نیکو از جمله علم آموزی تشویق می کرد. به عنوان مثال به فرزندشان امام حسن(ع) می فرمود: «به مسجد برو، آنچه را از پیامبر شنیدی، فراگیر و نزد من بیا و برای من بازگو کن» (قمی،۱۳۹۶، ج، ص). البته این کلام حضرت، آموزه های مهم دیگری را نیز شامل می شود و آن ارتباط صحیح با فرزند، ایجاد بهانه هایی برای گفت وگو با او و… از دیگر نکات مهم تربیت فرزند است که باید سرمشق مادران قرار گیرد.

ششم – تربیت دینی سبک زندگی فاطمی از دوران کودکی آغاز می شود، برای نمونه ایشان در شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان، کودکان خود را به بیداری فرامی خواند. به این منظور حضرت، بچه ها را روز می خواباند تا استراحت کنند و غذای کمتری به آنان می داد تا بدین گونه زمینه و موقعیت بهتری برای شب زنده داری داشته باشند.

هفتم – بانوی نمونه اسلام، همواره رسیدگی به فرزندان را در اولویت قرار می داد. سلمان نقل می کند روزی فاطمه زهرا(س) را دیدم که مشغول آسیاب بود. در این هنگام، فرزندش حسین گریه می کرد. عرض کردم: برای کمک به شما آسیاب کنم یا بچه را آرام؟ ایشان فرمود: من به آرام کردن فرزند اولی هستم، شما آسیاب را بچرخانید.

هشتم – برخی می پندارند که برخوردهایشان از نگاه تیزبین فرزندان دور می ماند. بنابراین رفتار با عدالت در میان فرزندان اهمیت ویژه ای دارد. حضرت زهرا(س) این آموزه را نیز در سبک تربیتی خود جای می دهد و توجه ویژه ای به آن دارد. روزی امام حسن(ع) نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و اظهار تشنگی کرد. رسول خدا صلی الله علیه و آله برخاست، ظرفی برداشت و از گوسفندی که داخل منزل بود مقداری شیر دوشید و به امام حسن(ع) داد. فاطمه زهرا(س)، به پیامبر صلی الله علیه و آله گفت: گویا حسن برای شما عزیزتر از حسین است. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: نه. هردو برایم عزیز و محبوب اند، ولی چون اول حسن تقاضای آب کرد او را مقدم داشتم. (مجلسی، ۱۳۸۶، ج۴۳، ص۲۵۷)

نوزده – مانند پدرت باش!

دو لالایی از زبان حضرت زهرا(س) برای فرزندانش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) به جای مانده که در منابع شیعی به آن اشاره شده است:

أَشبه أَباک یا حَسَنُ وَاخْلَعْ عَن الْحقِّ الرَّسَنَ وَاعْبُد الهاً ذَا الْمِنَنِ وَلاتُوالِ ذَالْاحَنِ

«حسن جان! مانند پدرت علی(ع) باش و ریسمان از گردن حق بردار، خدای احسان کننده را پرستش کن و با افراد دشمن و کینه توز دوستی مکن». (همان، ص۲۸۶)

در دو بیت شعر که حضرت برای فرزندش امام حسن(ع) سروده است به مفاهیم زیر اشاره شده است:

الگوپذیری کودک از والدین؛

پیروی از حق؛

بندگی خدا؛

دشمنی با ستمکاران.

حضرت زهرا(س) از همان ابتدا فرزندان خود را با مفاهیمی آشنا می کند که اساس شخصیت هر فرد را تشکیل می دهد و مدام آن ها را برای او زمزمه می کند تا تمام وجود کودک را فراگیرد. از مفهوم مصرع اول دریافت می شود که مادر، سعادت فرزند خود را در این می بیند که راه پدر را ادامه دهد و شبیه به پدرش رفتار کند؛ چیزی که در جامعه امروزه، متأسفانه مادران، فرزندان خود را کمتر به آن توصیه می کنند و پدران را الگوی مناسبی برای فرزندان خود نمی بینند و حتی تشویق می کنند که راهی جدا از راه پدر را برگزینند.

بیست – صدای قلب مادر

بیشترین چیزی که در مشی مادرانه حضرت زهرا(س) مشاهده می کنید، تربیت همه جانبه فرزندان از سوی ایشان بوده است. انسان سه عالَم در وجود خود دارد: جسمانی، خیال و عقل و حقیقت که حضرت در شکل گیری این عوالم در فرزندان بسیار می کوشید.

حضرت زهرا(س) همواره امام حسین(ع) را روی قلبش می خواباند تا کودک با صدای قلب مادر آرام بگیرد. این مسئله نشانه اهمیت ایشان به روح کودک است؛ همین مادر که تا این حد به آرامش فرزند می اندیشد، برای بیدارماندن فرزندانش در شب قدر، آن ها را در روز می خواباند تا کاملاً استراحت کنند و غذای کمتری به آنان می داد تا بدین گونه زمینه و موقعیت بهتر و مطلوب تری از نظر جسمی و روحی برای شب زنده داری داشته باشند.

برای بیدار نگه داشتن آن ها روی صورتشان آب می پاشید. حضرت با این کار، عالَم عقل و حقیقت کودک را شکل می داد. این در حالی است که ما فکر می کنیم، کودکان چهار یا پنج ساله نیازی ندارند که در شب قدر بیدار بمانند و چیزی نمی فهمند، پس بهتر است بخوابند، اما حضرت زهرا(س) دقیقاً مقابل ما قرار دارد و خلاف ما می اندیشد.

ج) یادبود مادران چهارده معصوم

( اشاره)

صحبت درباره مقام و منزلت مادر بدون یادآوری مادران نمونه و مشهور تاریخ اسلام که مصداق بارز آنان، مادران معصومان(علیهم السلام) می باشد، امکان پذیر نیست.

مادرانی که افتخار تربیت و رشد معصومان را به عهده داشتند و فرزندان آنان در طول تاریخ، الگوی بشر و انسان ها بوده اند. البته توضیحات بیشتر درباره زندگانی این بانوان، کتاب جداگانه ای را می طلبد، امّا چون نوشتار ما به مقام مادر اختصاص دارد، مناسب دیدیم هر چند مختصر، نامی از مادران چهارده معصوم(علیهم السلام) ببریم.

یک – آمنه دختر وهب بن عبد مناف (مادر رسول خدا صلی الله علیه و آله )

آمِنَه بنت وَهْب (درگذشت سال قبل از هجرت/م) مادر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و همسر عبدالله بن عبدالمطلب بود. آمنه مادر گرامی رسول خدا صلی الله علیه و آله یکی از بافضیلت ترین و پاکدامن ترین زنان تاریخ است که از دامان پاک او، اشرف مخلوقات؛ یعنی خاتم الانبیاء و المرسلین پیامبر عظیم الشأن اسلام به دنیا آمده است.

آمنه، در سال هفتم پس از عام الفیل، فرزندش، محمد را برای زیارت قبر پدرش، عبدالله و نیز دیدار با دایی های عبدالله که از بنی نجار بودند، به مدینه برد، اما او در بازگشت از این سفر، در محلی به نام «ابواء» در نزدیکی مدینه درگذشت و همانجا دفن شد.

دو – فاطمه بنت اسد (مادر امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب(ع))

وی فاطمه، دختر اسد، فرزند هاشم و از نخستین زنانی است که به پیامبر ایمان آورد. او همان زنِ پاکدامنی است که هنگام شدت یافتن درد زایمان، راه مسجدالحرام را پیش گرفت و خود را به دیوار کعبه رساند و چنین گفت: خداوندا! به تو و پیامبران و کتاب هایی که از طرف تو نازل شده اند و نیز به سخن جدّم ابراهیم، سازنده این خانه، تولّد این کودک را بر من آسان فرما!

روزی پیامبر صلی الله علیه و آله نشسته بود که امیرالمؤمنین(ع) گریان وارد اتاق شد. پیامبر صلی الله علیه و آله به او فرمود: «چرا گریه می کنی؟» گفت: «مادرم فاطمه وفات کرد». رسول خدا صلی الله علیه و آله به او فرمود: «به خدا مادر من هم بود». (ابن شبّه،۱۳۸۰، ج۱، ص۱۲۴)

سه – خدیجه (مادر فاطمه زهرا(س))

خدیجه بنت خویلد، همسر گرامی رسول خدا صلی الله علیه و آله و مادر مهربان فاطمه زهرا(س) است. او اوّلین زنی است که به پیامبر و دین اسلام گرایید و با مال و ثروتِ خویش، آن حضرت را یاری داد.

وی در سن چهل سالگی با رسول خدا صلی الله علیه و آله ازدواج کرد. پیامبر صلی الله علیه و آله تا زمانی که خدیجه زنده بود، همسر دیگری اختیار نکرد. آن حضرت آنقدر که به خدیجه علاقه داشت، به هیچ یک از زنان دیگرش علاقه مند نبود و روایات زیادی در اوصاف وی نقل شده است. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «أفضل النساء أهل الجنه خدیجه؛ بهترین زنان بهشت، خدیجه است». (حاکم نیشابوری، ۱۴۳۵، ج، ص)

در حدیث دیگر پیامبر صلی الله علیه و آله می فرماید: به درستی که من خدیجه را بر زنان امتم برتری می دهم، همان گونه که مریم بر زنان عالم برتری داده شد. او ایمان آورد، هنگامی که مردم مرا تکفیر می کردند و هنگامی که مردم، مالشان را از من دریغ می کردند او اموالش را در اختیار من گذاشت.

زحمات خدیجه در حمایت از اسلام و پیامبر صلی الله علیه و آله چنین بیان شده است. جبرئیل بر پیامبر صلی الله علیه و آله وارد شد و گفت: ای رسول خدا! این خدیجه است که نزد تو می آید و نزد او ظرفی از غذاست. هنگامی که به تو رسید، از جانب پروردگارت و از جانب من به او سلام برسان و بشارت ده که خانه ای در بهشت برای اوست.

چهار – فاطمه زهرا(س)

حضرت فاطمه زهرا(س) (سال بعثت – ق)، دختر گرامی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و حضرت خدیجه، همسر امام علی(ع) و مادر امام حسن(ع) و امام حسین(ع) است.

حضرت فاطمه(س) در دین اسلام، جایگاه بسیار رفیعی دارد و به ویژگی های متعددی ممتاز است. آن حضرت، معصومه است و یازده نفر از ائمه شیعه از نسل آن حضرت هستند. سوره و آیاتی از قرآن کریم همچون سوره کوثر، سوره انسان، آیه تطهیر و آیه مودت در حق آن حضرت و همسر و فرزندانش نازل گردیده و ایشان اهل بیت رسول خدا صلی الله علیه و آله خوانده شده اند. مطابق با روایتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، دوستی و دشمنی با حضرت فاطمه(س) به منزله دوستی و دشمنی با پیامبر است و در روایتی دیگر، آن حضرت را سیده نساءالعالمین (بزرگ بانوی زنان جهانیان) نامیده اند.

پنج – شهربانو (مادر امام سجاد(ع))

شهربانو، مادر امام زین العابدین(ع) و ملکه ایران و دختر یزدگرد است که دست تقدیر او را از ایران دست به دست به مدینه رساند. این بانوی ایرانی و ملکه اسلامی در دوران زندگانی زناشویی، بسیار معزّز و محترم و مورد علاقه خاندان ولایت و مکتب امامت بود و یگانه فرزندی که از او به دنیا آمد، همان حضرت علی بن الحسین زین العابدین(ع) است.

شش – فاطمه (مادر امام باقر(ع))

مادر گرامی امام محمدباقر(ع) زنی نمونه و ممتاز و صاحب کرامت بود.

کرامتِ بزرگی که از این بانوی بزرگوار صادر شده، شگفت انگیز و شنیدنی است. امام محمدباقر(ع) فرزند شایسته آن بانوی باشرافت می فرماید: «کانَتْ اُمِّی قاعِدَهً عِنْدَ جِدارٍ فَتَصَدَّعَ الجِدار وَ سَمِعْنا هِدِّهً شَدیدهً فَقالَتْ بِیدِها: لا وَ حقَّ المُصْطَفی ما اَذِنَ اللّه لَک فِی السُّقُوطْ، فَبَقِی مُعَلَّقا فِی الْجوِّ حَتّی جازَتْهُ، فَتَصَدَّقَ أبی عَنْها بِمَائَه دِینارٍ؛ مادرم کن

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.