پاورپوینت کامل تولد آفتاب ۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل تولد آفتاب ۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تولد آفتاب ۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل تولد آفتاب ۲۰ اسلاید در PowerPoint :
۲۴
غروب خورشید ماه شعبان، با پرتو زرین خود، خانه ها را فرا گرفته است. نسیم مرطوبی
از دجله می وزد.
گلدسته پیچ در پیچ سامرا، مهیای آوای ملکوتی تکبیر است.
در خانه امام باز می شود تا خدمتکاری که بوی مشک می پراکند، از آن خارج شود و به
خانه ای نزدیک رود.
خادم در می زند و حکیمه در را می گشاید.
فرمانبر می گوید: سرورم می فرماید: (روزه مستحبی خود را) در منزل ما افطار کن.
دل بانو از این دعوت می تپد. حس می کند که در وادی این دعوت، باید کار مهمی باشد.
خورشید در دریاچه غروب تن می شوید.
حکیمه وارد خانه می شود.
بوی گل های بهارین در جای جای منزل امام پیچیده است. شب جمعه است. مدتی است که نرگس
را ندیده است.
امام با لبخندی که سیمای گندمگونش را تابناک کرده، به استقبال عمه می شتابد.
حکیمه نیز از دیدن او شادمان است. آن که علم کتاب در اختیار دارد، می گوید: امشب
نیمه شعبان است.
به آسمان می نگرد و ادامه می دهد: و خداوند بلند پایه، در این شب پیشوایش را در
زمین آشکار خواهد کرد.
پس رو به حکیمه می کند و با صدایی که در آن پژواک پیامبران نهفته است، می گوید:
امشب فرزندی که نزد خداوند عزوجل بزرگوار است، متولد می شود. کسی که پروردگار، زمین
مرده است را به یمن قدوم وی زنده می کند.
نرگس به پیشواز بانویی می آید که اسلام را از او آموخته است. بانویم و بانوی
خاندانم! چگونه روز را به پایان رسانده ای؟
چشم حکیمه به نرگس می افتد. با شوق به سویش می شتابد و او را در آغوش می گیرد.
می گوید: بلکه شما بانوی خاندان من هستی! حیرت بر سیمای معصومانه نرگس نقش می بندد.
این چه کاری است عمه؟! ]حکیمه خم شده است تا کفش های نرگس را از پایش بیرون آورد[.
سرورم اجازه دهید تا من کفش های شما را از پایتان بگیرم.
شادی از چشمان عمه می تراود و می گوید: بلکه تو سرور منی. به خدا سوگند که
نمی گذارم کفشم را در آوری و به من خدمت کنی. بلکه من خادم توام و تو باید قدم بر
چشم من نهی.
حکیمه نرگس را به سوی حصیری می برد. برادرزاده، بیرون به انتظار می نشیند. حکیمه با
شادمانی نرگس را می بوسد و می گوید: دخترم! خداوند به زودی (امشب) پسری به تو خواهد
داد که سرور و سالار هر دو جهان است. بانو حکیمه، پس از نماز عشا افطار می کند و
برای خفتن مهیا می شود. نرگس، نزدیک او آرمیده است. امام، بسترش را در ایوان حیاط
افکنده است. حکیمه براساس عادت همیشگی برای نماز شب برمی خیزد. وضو می گیرد. به
نرگس می نگرد. آرام خفته است. امام نیز بیدار شده و وضو گرفته است.
دلش، آسمان های دوردست را طواف می کند. جز لحظه هایی اندک، شب پیشین را نخفته است.
چگونه می تواند آرام بخوابد، در حالی که چشم انتظار میلاد مژده آسمانی است، مژده
رسالت های کهن.
حکیمه نمازش را خوانده است. بر سجاده خویش نشسته و مشغول ذکر است. نرگس هراسناک و
منتظر از بستر بر می خیزد. برای وضوی نماز شب از اتاق بیرون می رود. حکیمه همچنان
به او می نگرد و آثار بارداری در وی آشکار نیس
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 