پاورپوینت کامل بازخوانی یک نامه (قسمت دوم) ۴۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل بازخوانی یک نامه (قسمت دوم) ۴۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بازخوانی یک نامه (قسمت دوم) ۴۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل بازخوانی یک نامه (قسمت دوم) ۴۸ اسلاید در PowerPoint :
اشاره
مستکبران عالم هر روز به جهان اسلام حملاتی می نمایند، و تهمت ها و توهین هایی به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم و جهان اسلام و مهدویت نسبت می دهند. فیلم فتنه[۱] و غیر آن، اولین حملات و توهین های مستکبران به عالم اسلام نبوده و آخرین هم نیست. به این بهانه، سخنان پاپ و پاسخ آیت الله سبحانی به پاپ پندیکت شانزدهم که مانند صهیونیست بین المللی به اسلام و پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله توهین نموده است را در شماره پیشین نشریه مطرح نموده و در این جا، قسمت دوم نامه آیت الله سبحانی را پی می گیریم.
خشونت های غرب مسیحی
ما در این جا به بخشی از خشونت هایی که به وسیله دولت های مسیحی با همکاری و هماهنگی پاپ ها و دستگاه روحانیت مسیحی در این صد سال اخیر رخ داده است، اشاره می کنیم، البته ما به رؤوس و عنوان این حرکت های خشونت بار می پردازیم، وگرنه تفصیل هر یک برای خود، نیاز به فرصتی جداگانه دارد:
۱. خلافت عثمانی که یک حکومت فراگیر اسلامی بود و تقریباً بر تمام کشورهای اسلامی فرمان می راند، ولی با مداخله های استعمارگران و احیای نهصضت های استعمارگران و احیای نهضت های قومی و دسیسه های دیگر این امپراتوری اسلامی را به قیمت جنگ های خونین متلاشی کردند تا زمینه را برای اقدامات بعدی خود هموار سازند، و در حقیقت متلاشی ساختن این امپراتوری با هماهنگی همه کشورهای غربی صورت گرفت.
۲. اشغال سرزمین های اسلامی پس از فرو پاشی خلافت عثمانی از عراق گرفته تا الجزایر بر همگان روشن است، تا آن جا که دولت فرانسه پس از کشتار صدها هزار مجاهد الجزایری آنجا را ترک گفت. شگفت اینجاست که این دولت های مسیحی که همگان دوستان پاپ و دستگاه روحانیت او هستند، پس از ترک خاک این کشورها حکومت های دست نشانه ای را در آنجا گماردند که پیوسته مجری فرمان های آنها و سرکوب مسلمانان باشد.
۳. تأسیس دولتی به نام اسرائیل در دل کشورهای اسلامی با حمایت سازمان ملل و شورای امنیت و باز گذاشتن دست آنان در انواع جنایات بر ضد مسلمانان و بیرون راندن میلیون ها مسلمان بومی فلسطین که هم اکنون نیز پس از پنجاه سال آواره گی در اردوگاه های مختلف در بیرون از خاک خود زندگی می کنند و چشم امید به بازگشت دارند، بزرگ ترین مظهر خشونت غرب در برابر مسلمانان است. این دولت نامشروع به پشتیبانی کشورهای قدرتمند غربی کراراً به کشورهای همسایه حمله کرده و کشتارهایی را به راه انداخته است. متأسفانه شورای امنیت فقط به یک محکومیت لفظی (آن هم در بعضی موارد) اکتفا می کند و این دولت جبار به اندازه ای به پشتیبانی دول مسیحی دلگرم است که به هیچ یک از این قطعنامه ها اعتنا نکرده و نخواهد کرد.
۴. نسل کشی مسلمانان در بوسنی در اواخر قرن بیستم بر همگان روشن است که چگونه یک دولت مسیحی به نام صربستان، مسلمانان را به صورت دسته جمعی کشته و به خاک سپرده اند، و هرگز در برابر آنان نه استنکاری از جناب پاپ شنیده شد و نه جلوگیری به عمل آمد.
۵. اهانت مکرر و منظم به ساحت مقدس پیامبر اسلام از طریق مطبوعات و غیره در کشورها نیز سرایت کرد. این نوع برخورد با رهبر بزگوار یک امتِ یک و نیم میلیاردی بزرگترین مظهر خشونت و ناسازگاری با امت اسلامی است.
۶. ایجاد حق وتو برای قدرت های مسیحی در شورای امنیت، به گونه ای که یک دولت مسیحی می تواند تمام مصوبات دول جهان را خنثی سازد.
۷. ایجاد و تقویت گروه های الحادی و دین های نوظهور و انحرافی در جهان اسلام برای فتنه انگیزی مانند بهائیت در شیعه و قادیانیه در سنی که هدفی جز مشغول کردن مسلمانان به خود، در برندارد.
۸. سلب آزادی های فردی و اجتماعی از مسلمانان در اروپا به بهانه مبارزه با تروریسم تا آنجا که مساجد و معابر آنها تحت کنترل قدرت های مسیحی قرار گرفته و همه حرکت های آنان تحت نظر درآمده است، شگفت اینجاست که تحت عنوان آزادی ائمه مساجد مسلمانان را از ابراز عقاید دینی جلوگیری کرده و می گویند شما نباید ارزشهای غربی را زیر پا بگذارید.
۹. برای ایجاد اختلاف در میان ملل اسلامی، پیوسته قوم گرایی را ترویج نموده، تا از قدرت آن دولت های اسلامی بکاهند و آنها را به جنگ های داخلی سرگرم نمایند. همه این ها نوعی ایجاد خشونت و دامن زدن به آن است که حتی در «دارخور» که امروز مورد بحث مطبوعات و رسانه هاست یک گروه مسیحی در بخشی از خاک سودان که از طرف غربی ها مورد حمایت قرار گرفته، پیوسته می خواهند آن را از سودان اسلامی جدا سازند.
۱۰. طرح مسأله «انتگراسیون» (integration) یعنی یکسان سازی فرهنگی همه مسلمانانی که در غرب زندگی می کنند با فرهنگ غرب، که شامل پذیرش مسائل مختلفی است که با فرهنگ و عقاید اسلامی ناسازگار است.
اینها نمونه های دهگانه ای است که در این جا مطرح کردیم و گرنه خشونت های مدعیان مسیحیت بیش از آن است که در این جا فهرست شود. مطمئینیم که عالیجناب از همه این خشونت ها آگاهید ولی متأسفانه مسلمانان را به خشونت متهم کرده و از خشونت های مسیحیان چشم پوشی فرموده اید.
تروریسم از روز نخست یک رفتار غربی بوده که بعداً به شرق سرایت کرده است، مثلاً یک جوان صرب با ترور کردن ولیعهد اتریش موحب برپایی جنگ جهانی اول شد، و یا گروه هایی نظیر مافیا در اروپا، مدارسی برای آموزش ترور و استادانی چون کارلوس اسپانیایی پیشگامان تروریسم در جهان معاصر به شمار می روند. با این وصف شما اسلام را به خشونت متهم کرده و دامن مسیحیت را از این رفتار زشت اخلاقی تطهیر می کنید.
۱۱. امروز نویسندگان غربی مهم ترین مظهر تروریسم در اسلام را «القاعده» و «طالبان» می شمارند، در حالی که همه افراد آگاه می دانند که این دو فرقه ساخته و پرداخته غرب برای اخراج ارتش شوروی از افغانستان هستند، و تا زمانی که مشغول انجام این مأموریت بودند، آنان به عنوان «مجاهد» مورد ستایش رسانه های غربی بودند، و حتی تجهزیات پیشرفته ای که هیچ کس در دنیا بدان دسترسی نداشت در اختیار آنان قرار می دادند، آنگاه که مأموریتشان به پایان رسید، برای نابودی آنان نقشه هایی کشیده شد که هم از دست آنها خلاص شوند و هم به وسیله آنها اسلام را لکه دارد کنند.
آیا صحیح است که عالیجناب، رفتار دو گروه را با این سوابق به حساب همه مسلمانان بنویسید و اسلام و پیامبر اسلام (ص) را به ترور و تروریسم متهم سازید؟
عقلانیت در سخنان عالیجناب
شما مسیحیت را با عقلانیت هماهنگ اندیشیده و صد در صد آن را مطابق منطق عقلی معرفی کرده اید و در مقابل آیین اسلام را دور از عقلانیت دانسته اید، ما در هر دو بخش با شما سخنانی داریم:
۱. تثلیث و عقلانیت مسیحیت
سال ها است که پدران روحانی می گویند: حوزه ایمان، غیر از حوزه عقل و خرد است و بسیاری از مسائل در حوزه ایمان باید تحلیل شود، نه در حوزه خرد، آنان خود را پیرو آیین ابراهیم دانسته که بشریت را به توحید و یکتاپرستی فرا می خواند و با شرک و تعدد خدایان مبارزه می کرد، در عین حال یکی از اصول مسیحیت، مسأله تثلیث و سه گانگی خداست یعنی «خدای پدر» و «روح القدس» است، حالا یا هر سه نفر به صورت شرکت سهامی واجد مقام الوهیت هستند یا تک تک آنان خدای مستقلی می باشند، در این مورد سخن نمی گوییم، آنچه نظر عالیجناب را به آن جلب می کنیم این است که این نوع تثلیث با توحید سازگار نیست. در هر زمان که مسأله تضاد یکتایی با تثلیث مطرح می شود پدران روحانی می گویند تثلیث از مقوله ایمان و فراتر از عقل و خرد است. اول باید ایمان آورد،ب
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 