پاورپوینت کامل سفری برای آن سفر کرده ۶۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل سفری برای آن سفر کرده ۶۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سفری برای آن سفر کرده ۶۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل سفری برای آن سفر کرده ۶۱ اسلاید در PowerPoint :

وقتی با خبر شدم برای بار دیگر، توفیق سفر به سرزمین وحی نصیبم گردیده، نمی دانی چه حال خوشی به من دست داد، دیگر در پوست خودم نمی گنجیدم و خاطرات سفر پیشین را در ذهنم مرور می کردم.

در چنین سفری احساس نزدیک بودن به خدا و لذت عبادت و بندگی قابل درک است. در این سفر، آدم حس عجیبی درباره امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف پیدا می کند برای همین به سفارش یکی از دوستان، تصمیم گرفتم، این سفر ـ که دوباره قسمت من شده ـ از طرف امام پنهان از نظرها انجام دهم و در لحظه، لحظه و جای، جای این سفر به دنبال نشانه یا نشانه هایی از آن سفر کرده از مردم بگردم و حالا می خواهم، یافته های خودم در این سفر را برای شما بنویسم، امیدوارم مورد توجه مولایمان هم قرار بگیرد.

از همان لحظات نخست (ثبت نام) به این فکر بودم، حالا که تصمیم گرفتم، این سفر را از طرف امام نیابت کنم؛ آیا لیاقت دارم؟ می توانم از عهده آن برآیم؟ راستی مگر امام معصوم چه نیازی به انجام دادن عمل نیابی از طرف او، آن هم به وسیله، شخصی مانند مرا دارد؟

این پرسش را از روحانی کاروان پرسیدم، او با لبخندی، پاسخم را این گونه داد: امام، نیاز به این اعمال اهدایی از طرف ما ندارد؛ در این گونه اعمال مانند نماز، زیارت، صدقه و … که از طرف و نیابت امام انجام می دهیم بسیار بیشتر از آن که از این اعمال ناچیز ما ثوابی به امام برسد، ما غرق محبت و ثواب الهی و دعای امام می گردیم.

هنگامی که این پاسخ را شنیدم، مصمم تر شدم که این کار را انجام دهم و حتی در اعمال عبادی مستحبی هم، امام خود را شریک گردانم.

به هر حال سفر را آغاز کردیم، کاروانی ۱۴۰ نفره که من هم میان آن ها بودم از هواپیما که پیاده شدیم، در پوست خود نمی گنجیدم، پا در مدینه که گذاشتیم در این فکر بودم، حالا که من به یاد امام هستم، آیا او هم به یاد من هست؟ آیا می شود، گوشه چشمی هم به ما کند؟

آنان که خاک را به به نظر کیمیا کنند آیا شود که گوشه چشمی به ما کنند

لحظه، لحظه به یادش بودم، هنگامی که به حرم پیامبر صلی الله علیه و آله و بقیع می رفتم به یادش بودم.

می دانستم امام به شهر مدینه، شهر پیامبر صلی الله علیه و آله علاقه دارد ای کاش می شد، تک، تک خانه های مدینه را سر می زدم و از حال صاحب آن خانه با خبر می شدم، شاید به امامم می رسیدم.

زیارت پیامبر صلی الله علیه و آله، حضرت زهرا علیها السلام و ائمه بقیع را از طرفش خواندم، نمازهای زیارت را هم که می خواندم، دعایم این بود: «اللهم عجل لولیک الفرج.»

این بار که به نیت او آمدم هرجا که می رفتم و به اطراف که می نگریستم به دنبال او می گشتم؛ ولی مدینه، این شهر پیامبر صلی الله علیه و آله، چه مکان غریبی برای حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است! چه قدر امام در این شهر غریب است! تنها نشانی که توانستم در این شهر از آن حضرت پیدا کنم، نامش در مسجد النبی بود که آن را نیز دوسالی بود که دست کاری کرده بودند و در ترکیب خطش، دست برده بودند.[۱]

با این حال، اگر کسی با دقت در این شهر بگردد، چیزهای دیگری درباره او پیدا خواهد کرد برای مثال هنگامی که به بقیع می روی، اگر با دقت بنگری، شاید حضور او را کنار غریبی بقیع احساس کنی، لحظاتی که بقیع زایری ندارد و نگهبانی نیست، کنار چهار قبر بی علامت و ضریح چهار امام مظلوم، زایری غمگین نشسته، زیارت می خواند، او که حالا تنها وارث خانه حضرت زهرا علیها السلام، کنار قبر پیامبر صلی الله علیه و آله است، دوازده سده است که او، تنها کسی است که نشان دقیق آن مزار بی نشان را می داند، او همان کسی است که گذرگاهش، بین الحرمین گردیده، از این گذرگاه، گاهی هم به نخلستان آباد شده مدینه به دست جدش، علی بن ابی طالب علیه السلام سر می زند و چه بسا او هم، ناله ها و غم های غربت دوران انتظار فرجش را، درون همان چاهی که امیر المؤمنین علیه السلام ناله می زد، بازگو می کند.

آن گاه که، در مدینه گذرت به محله شیعه نشین می افتد و به باغ عَمری[۲] می روی، شیعیان را در آن جا و حسینیه آن جا می بینی با آن که رفتار تند و خشن وهابی ها، نسبت به شیعیان را در اطراف حرم نبوی و قبرستان بقیع دیدی؛ ولی با این حال می بینی که شیعیان چنین پایگاهی دارند، آن وقت این سخن امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را بهتر می فهمی که فرمود: «انا غیر مهملین لمراعاتکم …؛ [۳] آری اوست که این جمعیت کم را میان این همه دشمنان حفظ کرده است.

شهر مدینه را طوری دیگر هم می شود دید، این جا، جایی خواهد بود که امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بعد از آن که اذن ظهور پیدا کرد به این شهر می آید و این جاست که نخستین رویارویی با لشکریان سفیانی است و سپس از آن جا به شهر مکه گریزان می شود و ماجراهای بعد از آن اتفاق می افتد.

پس اگر زایر مدینه، چشم دل را بگشاید، نشانه ها و آثار فراوانی از امام زمان خود را در این شهر خواهد یافت و لحظه، لحظه سفرش با یاد امامش خواهد بود، امید آن که به این زودی ها، این نشانه ها و آثار را با چشم سر هم ببینیم.

راستی منطقه احد را نگفتم، جایی که شهدایی مانند حمزه سید الشهداء، مصعب بن عمیر اولین مبلّغ اسلام، حنظله غسیل الملائکه و گروهی دیگر از اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله آرمیده اند و احیاء عند ربهم یرزقونند، جایی که زیارتگاه بی بی دو عالم، فاطمه زهرا علیها السلام بوده است، کسانی در آن جا رشادت ها آفریدند که شهدای کربلا، آرزوی درک مقام آن ها را داشتند، کسانی که در روایت مقام و جایگاه منتظران دوران انتظار غیبت با مقام آن ها، برابر دانسته شده است.[۴]

سرانجام روزهای مدینه هم به پایان رسید و زمان رفتن به سوی مکه فرا رسید، زمان آن رسید که به میقات برویم، جایی که قرار پاسخ گویی به ندای حضرت ابراهیم علیه السلام و لبیک گفتن در برابر این دعوت از سوی خداوند است، حال که برای محرم شدن و لبیک گفتن آمدیم با پوشیدن لباس های احرام، همگی در لباس برابری و یک رنگی در آمدیم.

به راستی چه زیباست، دیدن یار و آن امام پنهان در لباس احرام. اوست که باید بیاید و رازهای بندگی، مُحرم شدن و چگونه مَحرم شدن در درگاه پروردگار را برای ما بگوید، بار الها! کی زمان آن می رسد که جانشین تو را در لباس احرام ببینیم تا نیت کردن و لبیک گفتن برای احرام را از او بیاموزیم و او، روحانی حج و عمره همه حج گزاران و عمره گزاران شود! اللهم عجل لفرجه.

به نیابت از امام زمان مُحرم شدم، لباس احرام پوشیدم و لبیک گفتم «لبیک، اللهم لبیک، لبیک لا شریک لک لبیک.»

در حال احرام، ۲۶ چیز برمُحرم حرام است؛ ولی خدایا! دیدن امام که حرام نیست؟ پس در این لحظات که لباس احرام و حال احرام است، لحظه، لحظه آن با تو نجوا می کنم و زیر لب می گویم: « اللهم عجل لولیک الفرج.»

شروع حرکت از مسجد شجره بود، این مسجد در حاشیه جنوبی شهر مدینه قرار دارد، هنگامی که ماشین به راه افتاد، روحانی کاروان میان اتوبوس ایستاد و چند بار، ذکر لبیک را بلند گفت و جمعیت با او همراهی کردند، او چنین سخن گفت: بعد از گذشت حدود پنج ـ شش کیلومتر از مسجد، منطقه ای به نام «بیداء» است، مستحب است، مُحرم هنگام گذشتن از این منطقه بیداء، زود رد شود، چرا که این جا، محل نزول بلا خواهد بود؛ چون در علایم ظهور آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف آمده است در منطقه بیداء، خسفی رخ خواهد داد، لشکریان سفیانی پس از آگاهی از ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، به دنبال ایشان می گردند در این منطقه به اذن پروردگار، زمین آن ها را در خود فرو می برد.[۵] که آن را اصطلاحاً خسف بیداء می گویند.

در این هنگام که سخن از امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و نشانه ظهور آن حضرت به میان آمد، یکباره دلم لرزید و به یاد لحظه هایی که در مدینه به دنبال نشانه های آن حضرت می گشتم، افتادم؛ بارخدایا! چه می شنوم، این جا از نخستین جاهایی است که به همراهی و کمک امام زمان می آید، سرزمینی بیابانی هم، امام را یاری خواهد کرد؛ پس بیاییم در این اندیشه کنیم، آن جا که جامدات و موجودات بی جان و اراده، امام را یاری می دهند، وظیفه ما که هم، جان داریم و هم اراده، ایمان و اعتقاد، چگونه خواهد بود.

حرکت کاروان ادامه داشت در ذهن خود به دنبال آن بودم، هنگامی که به مکه برسیم، آن جا چه نشانه هایی را پیدا خواهم کرد؟ آیا این بار ـ که در مکه خواهیم بود ـ اذن ظهور صادر خواهد شد که من هم، هنگام ظهور و قیام حضرت در این جا باشم؟ با همین فکر ها به خواب رفتم، وقتی از خواب بیدار شدم، خود را در مکه دیدم، حالا به مکه رسیدیم در مهمانی خدا وارد شدیم، مهمانی ای که من خود را از طرف امام زمان، مهمان آن کرده بودم.

پس از استقرار در محل اقامت، آماده برای رفتن و انجام دادن اعمال شدیم، کاروان به سمت مسجد الحرام حرکت کرد. با توجه به این که در گذشته هم آمده بودم با فضای مسجد الحرام و انجام دادن اعمال آن آشنا بودم؛ با کاروان همراه شدم که با آن ها اعمال را انجام دهم.

نمی دانید چه زیبا و به یادماندنی است آن لحظه که چشمتان به کعبه، خانه خدا می افتد، این بار روحانی کاروان پیش از ورود به مسجد الحرام به همه اعلام کرد: توجه داشته باشید، کسی که اولین بار، نگاهش به کعبه می افتد، دعایی مستجاب دارد. نخست دعای مورد نظر خودتان را در نظر بگیرید بعد هم هنگام ورود به مسجد، همه سرها را پایین بیندازید و ذکر بگویید، تا هنگامی که به شما اعلام می کنیم که در برابر کعبه قرار گرفته اید، آن گاه یکباره به کعبه نگاه کنید.

با شنیدن این توضیحات با خود گفتم چه دعایی کنم؟ قطعاً بالاترین دعا و بهت

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.