پاورپوینت کامل غدیر همین جاست … درست همین جا ۲۱ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل غدیر همین جاست … درست همین جا ۲۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل غدیر همین جاست … درست همین جا ۲۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل غدیر همین جاست … درست همین جا ۲۱ اسلاید در PowerPoint :

برکه در برکه، آواز بلند علوی ات طنین انداز شد، آسمان ها، کوه ها، دره ها، بیشه ها و درختان، تمام قد به احترام قامت هاشمی ات ایستادند، تاریخ، ثانیه های بی رمقش را به یاد می آورد.

آفتاب لحظه ای ایستاد، همه دیدند که به احترام تو، لحظه ای خورشید روی نتابید تا همه ببینند، نور تو از آفتاب بیشتر است؛ صدای تپش قلب ها حتی ریگ های بی خیال آن بیابان تفتیده را مجبور کرد، سرکی بکشند تا ببینند چه خبر است، پنجره های نداشته بیابان، باز شده بودند، کویر گوش شده بود تا بشنود هر آن چه باید می شنید، رفتگان برگشتند، کاش رفتگان تاریخ هم برمی گشتند تا دوباره ببینند ….

فرشتگان، دوشادوش هم، آماده هلهله بودند، شاید جبرییل را هنگام ابلاغ پیام خداوند دیده بودند و پیام نورانی پیامبر را؛ محمد با هر نَفَسش، پیام خدا را مرور می کرد.

برکه، خوشحال از حضور ناب یک عشق، موج، موج، بوسه برای ابر ها می فرستاد تا ابرها ببارند و عشق خداوند را بوسه باران کنند.

غدیر، این برکه تنهایی، این جغرافیای تنهایی علی و فاطمه، امروز مملو از جمعیت بود.

آفتاب می تابید، محمد صلی الله علیه و آله ایستاد، آرام گام برمی داشت، آرامش گام هایش طوفانی در دل های بی قرار به پا کرد و برکه ای که همیشه تنها بود، ذوق زده از حضور نابه هنگام این جمعیت به دنبال کسی می گشت که دلیل حضور فرشتگان بود، رسول حق، لب به سخن گشود، محمد صلی الله علیه و آله گفت و همه اقرار می کردند.

محمد صلی الله علیه و آله گفت و فرشتگان تکبیر می گفتند، همه آن هایی که حق را انکار کردند هم، اقرار می کردند، همه آن هایی که حق را پامال کردند هم، آن روز اقرار می کردند، همه آن هایی که حق را نشناختند هم، آن روز اقرار می کردند.

محمد صلی الله علیه و آله گفت و گفت و گفت… از چیزهایی گفت که مردم، یادشان بود؛ ولی یا خودشان را به فراموشی زده بودند یا حضور ذهن نداشتند.

محمد صلی الله علیه و آله از همه اقرار گرفت، حالا هنگام نتیجه گیری بود، محمد گفت: «ای مردم … هر که را من مولای اویم از این پس، علی مولای او است.»

شیطان به زمین کوفته شد، مردم دسته، دسته به سراغ علی رفتند تا با او بیعت کنند، علی علیه السلام امام، و دین کامل شد.

برکه گریه می کرد، همه فکر کردند، برکه اشک شوق می ریزد یا فکر می کردند، بارانی که روی برکه می بارد، باران است، هیچ کس نفهیمد، چرا اشک فرشته ها و اشک برکه، این قدر بی صدا روی زمین می لغزید.

پیامبر صلی الله علیه و آله، وداعی جانسوز کرد و رفت، دخترش فاطمه علیها السلام هم، پس از او تاب نیاورد و رفت.

آن هایی که در حضور برکه غدیر اقرار کردند، بیعت با علی را به راحتی کنار زدند و حقش را پامال نمودند، مرد نخلستان های کوفه، ۲۵ سال سکوت کرد.

همه فکر می کردند، غدیر فراموش شد، غدیر فراموش نشد، آدم های گواه غدیر هم فراموش نشدند، تنها عده ای خود را به خواب زدند برای برخی، خواب عنکبوتی مردم به نفع بود، آخر اگر علی می آمد، عدالت می آورد؛ نان می آورد، نان تساوی بیت المال؛ اگر علی می آمد، دیگر برخی ها ـ که به قول خودشان، یار دیرین پیامبر بودند ـ نمی توانستند از این نام بهره بگیرند، مقام کسب کنند، صاحب منصب شوند و دین را برای دل خودشان تغییر دهند؛ نمی توانس