پاورپوینت کامل وهابیت (قسمت هشتم) ۱۵ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل وهابیت (قسمت هشتم) ۱۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل وهابیت (قسمت هشتم) ۱۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل وهابیت (قسمت هشتم) ۱۵ اسلاید در PowerPoint :

در شماره پیشین سؤالی مطرح شد مبنی بر این که از چه زمانی، مذهبی به نام سلفیه خود نمایی کرد؟ در این شماره سعی ما بر آن است که به پاسخ این سؤال بپردازیم.

شاید بتوان گفت: نخستین بار ظهور شعار «سلفیه» در مصر بود، زمانی که انگلستان این سرزمین را اشغال کرده بود و علت این مسأله هم به اوضاع مصر در آن زمان باز می گردد. در آن زمان به رغم وجود «الأزهر» و علمای آن، مصر خاستگاه انواع فراوانی از بدعت ها و خرافه های روزافزونی بود که در گوشه و کنار این کشور و بلکه در زوایای خود الأزهر با نام تصوّف رشد می کرد، طریقه هایی که هیچ اصل و ریشه دینی نداشت. در داخل الأزهر نیز فعالیت های علمی به آداب و رسومی صوری و دروغین تبدیل شد و به صورت ستیزه جویی و لجبازی و عبارت هایی که از گذشتگان به ارث رسیده درآمد که هیچ پیوندی با زندگی و هیچ رابطه ای با واقعیت مردم نداشت. عالم و دانشجوی الأزهر نه فقط از جامعه بریده بود؛ بلکه احساس نمی کرد که رسالت اصلاح و تغییر هم بر دوش اوست این همه گذشته از آلودگی هایی است که جای جای دانشگاه الأزهر و صحن و رواق و حتی کوچه های پیرامون آن را آکنده بود و ناخوشایندی را در مردم برمی انگیخت.

مردم در برابر این واقعیت زشت و رسوا دو گروه شدند:

گروهی بر این عقیده شدند که می بایست به کاروان تمدن غرب پیوست و از باقیمانده قیدها و ضوابط و حتی از افکار اسلامی رهایی جست.

گروهی بر این باور بودند که می بایست با بازگرداندن مردم به دامن اسلام و پیراسته از همه خرافات، بدعت ها و توهمات و نیز با رهایی بخشیدن اسلام از انزوایی که بسیاری از شیوخ الأزهر به آن تحمیل کرده بودند و سرانجام با پیوند دادن این دین به کاروان پرشتاب زندگی نوین و یافتن راه هایی برای همزیستی میان آن و تمدن تازه وارد، اوضاع مسلمانان را اصلاح کرد.

شیخ محمد عبده و سید جمال الدین اسدآبادی پیشگامان گروه اخیر به شمار می رفتند و با جدیت و راستی، پرچم این اصلاح را بر دوش می کشیدند.[۱]

با توجه به این که می بایست حرکت اصلاحی دارای علامتی روشن در میان محافل باشد ـ که حقیقت و معنای این حرکت را بخوبی بیان کند و بتواند مردم را از این طریق به خود جلب کند ـ سردمداران این حرکت نشان «سلفیه» را برگزیدند؛ بدان معنا که می بایست همه رسوباتی را که اسلام را به تیرگی مبدل ساخته و همه بدعت ها و خرافه ها و خزید