پاورپوینت کامل رمز موفقیت او ۲۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل رمز موفقیت او ۲۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل رمز موفقیت او ۲۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل رمز موفقیت او ۲۹ اسلاید در PowerPoint :
کسی انگار در گوش تو زمزمه می کرد: پدر جای خود را دارد… اما. .. اما صلاح نیست در اوج رشد علمی و کسب توفیقات… اصلاً جامعه در آینده به افراد مستعد و با کمالاتی چون تو احتیاج دارد و. ..
و دیگری می گفت: بنده دخالت نمی کنم، اما با رفتن شما به مشهد مقدس، از درس و بحث عقب می مانید. فرصت استفاده از محضر بزرگانی چون آقایان بروجردی، خمینی، حائری یزدی و طباطبایی، معلوم نیست دوباره میسر شود…
و باز هم انگار می شنیدی: اصلاً شما نه دکتر هستید و نه پرستار. دورادور حال پدر را رصد کنید و به درس و بحث در قم ادامه دهید. یقین بدانید پیشرفت چشمگیر شما ایشان را مسرور و سرحال خواهد کرد.
اما خودت جور دیگری می اندیشی. همه مقام و مرتبه و فهم و کمالات و رشد و… این جور چیزها را آیا می شود با یک لبخند پدر عوض کرد؟ یک لحظه رضایت پدرانه را با یک دنیا اموری که در ظاهر پیشرفت است و در باطن معلوم نیست باشد یا نه عوض کنم.
هرگز فراموش نمی کنی، همین پدر که اکنون تو برای مواظبت او درس و بحث را رها کرده ای، تو را با این دنیای شیرین که عاقبت به خیری نیز رفیق راهش است، آشنا کرد و اولین آموخته های دینی و معرفتی را از او که عالمی بزرگ و معلمی دوست داشتنی بود، فراگرفتی، حالا که در بیست و پنج سالگی و در اوج قدرت جسمی و فکری از قم راهی مشهد هستی، می اندیشی که این چه قسمتی است.
در هجده سالگی که به خاطر زیارت عتبات عالیات به کربلا و نجف اشرف مسافرت کردی، با فضای نورانی جد و جهد حوزه نجف آشنا شدی و از نزدیک درس خارج علمایی بزرگ چون محسن حکیم، سید محمود شاهرودی، میرزا باقر زنجانی و… را شیرین و دلنشین یافتی، اما موافقت نکردن پدر باعث شد قم را برای ادامه تحصیل انتخاب کنی و حالا پس از هفت سال، در حالی که به اقرار همگان، آینده بسیار درخشان پیش روی داری، دوباره از این دنیای علم و اجتهاد دست شسته ای و راهی مشهد شده ای تا مریض داری کنی و… راستی این چه قسمتی است؟
درس و بحث و پرستاری از پدر، البته بخشی از زندگی است و برای کسی چون تو که از سال ۱۳۳۱ با نواب صفوی و یارانش آشنا شده ای و این آشنایی آتش مبارزه را در دلت روشن کرده، هر لحظه می تواند مبارزه باشد. مبارزه با آن چه در اطراف این مرز و بوم می گذرد. ظلم و ستم، نیرنگ و دروغگویی حاکمان وقت برای آدم هایی مثل تو قابل تحمل نیست. حالا دیگر نه زندان می تواند آرامت کند و نه بازداشتگاه نظامی و نه شرایط سخت شکنجه می توانند مانع همراهی تو با نهضتی باشند که امام خمینی جلودار آن است. شهرهایی مثل بیرجند و کرمان مأموریت هایی بود که نباید از خاطرت رفته باشد. یک روز سخنرانی و افشاگری و یک روز زندان و بازداشتگاه و باز این چرخه ادامه دارد؛ اما سختی هایش به آن چه دست یافتنی می نماید، می ارزد.
رژیم کلاس های تفسیرت را نیز برنمی تابد. فرقی هم نمی کند که این کلاس ها در تهران باشد یا در مشهد؛ همه در دو موضوع اشتراک دارند: یکی استقبال جوانان پرشور و دیگری حساسیت رژیم به این کلاس ها که انگار یک جور دیگرند. در این کلاس ها انگار درس و بحث را برای درس و بحث نمی خواهند. درس و بحث انگار معانی دیگری دارند و همین، مأموران رژیم را عصبانی می کند و دوباره و چند باره تعقیب و گریز و دست آخر هم زندگی مخفیانه.
درس های تفسیر و ایدئولوژی در سه مسجد شهر مشهد، کرامت، امام حسن علیه السلام و میرزا جعفر راه اندازی می شود. حالا تو هستی و هزاران مشتاق. بیشترشان جوان هستند و جویای آگاهی و آشنایی با تفکرات اصیل اسلامی. درس نهج البلاغه است، اما شور و حالی خاص دارد. جزوه های این درس که با عنوان پرتویی از نهج البلاغه تکثیر می شد و دست به دست می گشت، جوان ها را با درس حقیقت و مبارزه آشنا می کرد و زمینه برای انقلاب بزرگ و باشکوه آماده می شد. جوان ها می آموختند و دانا می شدند و این موضوع ساواک را به محض اطلاع از ماجرا بیش از هر زمانی عصبانی کرد.
تازه سرمای دی ماه خودش را برای بروز و اظهار وجود آماده می کرد که زمستان دیگری از راه رسید، زمستان بیداد و نامردی، سرمای این زمستان از هر زمستانی طاقت فرساتر بود و اولین نشانه اش هجوم بیرحمانه مأموران ساواک به منزل توست. روزهای ششمین بازداشت تو، سخت ترین روزهای زندگی است. تا کسی پا به کمیته مشترک شهربانی نگذاشته باشد و در شرایط خاصی که برای امثال تو در آن جا فراهم شده بود، قرار نگیرد، نمی داند چه بر تو می گذشت. روزهای سخت و تنهایی و شکنجه و تح
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 