پاورپوینت کامل مغز علم و پوسته آن(کاوشی درباره مفهوم علم در متون اسلامی) ۴۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مغز علم و پوسته آن(کاوشی درباره مفهوم علم در متون اسلامی) ۴۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مغز علم و پوسته آن(کاوشی درباره مفهوم علم در متون اسلامی) ۴۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مغز علم و پوسته آن(کاوشی درباره مفهوم علم در متون اسلامی) ۴۲ اسلاید در PowerPoint :

سخن آغازین

هیچ مکتبی به اندازه اسلام برای علم و معرفت ارزش قایل نیست و هیچ دینی همچون اسلام مردم را از خطر جهل بر حذر نداشته است. از نظر اسلام علم اساس همه ارزش ها و جهل ریشه همه معایب و مفاسد فردی و اجتماعی است. همچنین از نظر اسلام انسان در هر حرکتی نیاز به شناخت و آگاهی دارد، به خصوص عقاید، اخلاق و اعمال انسان باید مبنای علمی (معرفتی) داشته باشد.[۱]

در باره علم ومعرفت بیش از هر چیز این نکته اهمیت دارد که بدانیم اسلام برای کدام رشته از علوم، اهمیت و ارزش قائل است؟ کدام علم معیار ارزش انسان و اساس همه ارزش هاست؟ کدام علم دل را زنده می کند و انسان را راهنمایی می نماید؟ کدام علم سودمندترین گنج، میراث انبیای الهی، شرط عمل و موجب کمال ایمان است؟ کدام علم موجب علاقه مند شدن خداوند منّان به انسان و احترام فرشتگان به او، استغفار همه موجودات برای او و آسان شدن راه بهشت برای عالِم است؟

مهمتر این که آن همه تأکید اسلام نسبت به تعلیم و تعلم، و آن همه فضایلی که در متون اسلامی برای علم و عالم ذکر شده، مربوط به کدام رشته از علوم است؟ آیا رشته خاصی از علوم مورد نظر اسلام است، و یا اینکه مطلق علم از نظر اسلام ارزشمند است و از این همه فضیلت برخوردار است؟

مفهوم دانش در متون اسلامی

بررسی دقیق موارد کاربرد واژه علم و معرفت در متون اسلامی نشان می دهد که علم در اسلام به طور کلی در دو مفهوم به کار رفته است که یکی را حقیقت و اصل علم می نامیم و دیگری را ظاهر و فرع آن. از نظر اسلام علم حقیقت و جوهری دارد و ظاهر و پوسته ای. انواع علوم رسمی ـ اعم از اسلامی و غیر اسلامی ـ پوسته علم محسوب می شوند؛ اما حقیقت علم و معرفت چیز دیگری است.

آنجا که گفته می شود: «خدا و فرشتگان و دانشمندان گواهی می دهند که جز او هیچ معبودی نیست»[۲] و یا «آنان که دانش یافته اند، می دانند که آنچه از جانب پروردگارت بر تو نازل شده، حقّ است»[۳] و یا «از میان بندگان خدا تنها دانایان از او بیم دارند»[۴]، سخن از حقیقت و جوهر علم است.

و آنجا که گفته می شود: «خدا او را دانسته گمراه گردانید»[۵] و یا «فقط پس از آن که علم برایشان حاصل آمد، راه تفرقه پیمودند»[۶] و یا «کسانی که کتابِ آسمانی به آنان داده شده، با یکدیگر به اختلاف نپرداختند، مگر پس از آنکه علم برای آنان حاصل آمد»[۷]، سخن از ظاهر و پوسته علم است. حال این سؤال مطرح می شود که حقیقت علم چیست؟ چگونه می توان حقیقت علم را از ظاهر و پوسته آن تمیز داد و آن را تحصیل کرد؟

حقیقت علم

حقیقت علم نوری است که در پرتو آن، انسان جهان را آن گونه که هست می بیند و جایگاه خود را در هستی می یابد. نور علم مراتبی دارد که بالاترین آن نه تنها انسان را با راه تکامل خود آشنا می کند، بلکه او را در این مسیر حرکت می دهد و به مقصد اعلای انسانیت می رساند. قرآن کریم با صراحت از این نور سخن می گوید:«آیا کسی که مرده دل بود و زنده اش کردیم و برای او نوری پدید آوردیم، تا در پرتو آن در میان مردم برود، چون کسی است که گویی گرفتار در تاریکی هاست و از آن بیرون آمدنی نیست؟»[۸] امام علی (ع) در باره این نور و مهم ترین خواص آن، که رساندن انسان به مقصد اعلای انسانیت است، می فرماید:«عقلش را زنده داشته و نفسش را کشته است، تا آن جا که درشتی هایش خُرد و خشونت هایش نرم شده و نوری پر فروغ برایش درخشیدن گرفته است که شاهراه توحید را روشن سازد و در پرتوش راه پیموده شود. بدین سان درها یکی پس از دیگری او را به آستان سلامت مطلق و برای اقامت جاوید می راند و ثابت قدم و استوار در جایگاه امنیت و آسایش ثبات می یابد؛ زیرا که او قلب خود را به کار گرفت و پروردگارش را خشنود کرد».[۹]

آیات و احادیثی که نورانیت انسان را مقدمه حرکت صحیح او در جامعه و به سوی کمال مطلق می دانند، یا علم را به نور تفسیر می کنند، یا علم را ملازم با ایمان به خدا و رسالت انبیای الهی، همراه با صفات پسندیده و اعمال شایسته می دانند، در واقع جوهر و حقیقت علم را توضیح می دهند. این نور را، مغز علم و همه علوم رسمی را پوسته علم می شماریم، زیرا ارزش علوم رسمی وابسته به آن است.جوهر علم است که به علم ارزش حقیقی می دهد؛ یعنی علم را در خدمت انسان و در جهت تکامل و بهروزی او قرار می دهد و بدون آن نه تنها علم فاقد خواص و آثار علم می شود، بلکه تبدیل به یک عنصر ضد ارزش و ضد انسانیت می گردد. این است معنای آنچه به آن اشاره شد: ارزش حقیقت علم، مطلق است و ارزش علوم رسمی، مشروط. شرط ارزشمند بودن علوم رسمی این است که در خدمت انسان باشند و بدون جوهر علم، علوم رسمی نمی توانند در خدمت انسان قرار گیرند و چه بسا بر ضد انسان به کار گرفته می شوند. نکته مهم و قابل توجه این است که وقتی علم، جوهر و خاصیت خود را از دست داد، نه تنها با جهل مساوی می شود، بلکه از جهل زیانبارتر می گردد؛ زیرا حرکت انسان را به سوی انحطاط و سقوط تسریع می کند.

علم، وقتی جوهر و جهت حقیقی خود را از دست داد، درست مانند راهنمایی است که به جای آنکه انسان را در مسیر قرار دهد، او را به سوی چاه سوق می دهد. اینجاست که علم هر چه بیشتر پیشرفت کند برای جامعه انسانیت خطرناکتر خواهد بود. خطر بزرگی که امروز بشریت را تهدید می کند، این است که علم رشد کرده ولی جوهر و جهت و خاصیت خود را از دست داده و در مسیر انحطاط و سقوط انسانیت به کار گرفته شده است.

با اندکی تأمل به سادگی می توان دریافت که در جهان امروز، علم چه آفاتی را بر جامعه بشریت تحمیل کرده است، و شمشیر علم در کف قدرت های بزرگ جهان چه به روز انسان آورده است. دزدهایی که برای غارت مادّه و معنای انسان از چراغ علم بهره می گیرند، چگونه با قساوت عمل می کنند و به هیچ چیز و به هیچ کس رحم نمی کنند. به گفته برشت:«انسان امروز از علم بیزار است؛ زیرا علم بود که فاشیسم را به وجود آورد و به بشریت تحمیل کرد و علم بود که برای نخستین بار مسأله گرسنگی را در سطحی به این وسعت که از هر سه تن، دو تن در جهان گرسنه اند ایجاد کرد…». آیا فنون و ابزار دزدی، گرسنگی، قتل و فساد را می توان علم نامید؟ آیا دانشی که جامعه را به فساد و تباهی می کشد، علم است و نور، و یا این که جهل است و ظلمت؟ اینجاست که معنای سخن دقیق رسول گرامی اسلام Jمشخص می گردد که فرمود: «برخی از دانش ها، نادانی است».[۱۰] این سؤال به نظر می رسد که چگونه علم می تواند موجب، جهل گردد؟ آیا این سخن تناقض گویی نیست؟ با اندکی تأمل روشن می شود که نه تنها این سخن تناقض گویی نیست، بلکه کلامی نغز و دقیق است. هنگامی که علم جوهر و خاصیت ند

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.