پاورپوینت کامل دیدار در خانه دوست ۲۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل دیدار در خانه دوست ۲۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل دیدار در خانه دوست ۲۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل دیدار در خانه دوست ۲۵ اسلاید در PowerPoint :
سید ابوالحسن اصفهانی در سال ۱۲۸۴ قمری در دهکده کوچک «مدیسه» لنجان اصفهان به دنیا آمد. دروس ابتدائی را در زادگاه خود آغاز نمود و پس از گذراندن دوره ابتدایی به اصفهان رفت و در مدرسه صدر ساکن شد. سید بعدها به عراق سفر کرد و پس از عمری تلاش و کوشش علمی به جمع علمای بزرگ پیوست. پس از رحلت عالم بزرگ شیعه میرزا محمدتقی شیرازی به عنوان یکی از مراجع تقلید شیعه در جهان شهرت یافت.
این عالم بزرگ بعد از سالیان سال خدمت به عالم تشیع و تربیت شاگردان بزرگی مثل علامه طباطبایی، شیخ محمدتقی آملی و. .. در سال ۱۳۲۵ شمسی(نهم ذی الحجه ۱۳۶۵ق) دار فانی را وداع گفت و در کنار تربت پاک امیرالمؤمنین علی(ع) به خاک سپرده شد.
بیابان غرق سکوت بود. تنها صدایی که این سکوت را می شکست، صدای عبدالنبی بود. صدایش پر بود از درد و غم. از مشکلات زیادی که برایش پیش آمده، به صحرا آمده بود تا آقای خودش را صدا کند و از او برای حل مشکلاتش کمک بخواهد. این روزها داشت از موضوعی بیشتر رنج می برد و آن حس بدی بود که نسبت به آقا سیّد ابوالحسن اصفهانی پیدا کرده بود: «آقای من! حسودی بد است و از منی که سرباز تو هستم بدتر. من حسودی او را نمی کنم، اما می خواهم به راز عظمت او پی ببرم؛ به دادم برس!»
هوا داشت روشن می شد. نسیم خنکی از شط خیز برداشته بود و ملایم می آمد و به صورتش می خورد. عبدالنبی سر از سجده برداشت و به افق زیبای دشت نگاه کرد. در این صبح زیبا آنقدر گریسته بود که دیگر خسته شده بود. با خود گفت:«ما کجا و آن عزیز کجا؟ با این همه گناه کی میاد سراغ ما؟» باز دل شیخ گرفت. گریه آمد سراغش. دوباره به سجده افتاد و زار زد: «آقای من، مولای من!» داشت می گریست که دست نوازشی را روی سرش حس کرد. با چشمهای خیس سر از سجده برداشت و گفت: «آقا راحتم بگذار! کاری به کارم نداشته باش! بگذار با آقای خودم درد دل کنم.» آهی کشید و سر به سجده گذاشت و گریست و هیچ اعتنایی به مردی که بالای سرش نشسته بود، نکرد.
اهل دلی گفته بود وقتی دعایت تمام شد، کسی می آید. او امام زمان توست و عبدالنبی تازه یاد حرف های او افتاد. لحظه ای اشک در چشمانش خشکید. دستپاچه سر از سجده برداشت و اطراف را نگاه کرد. هیچ کس نبود، جز مردی که آن سوتر داشت دور می شد. مهر و سجاده و تسبیح را رها کرد و بلند شد و صدا زد: «آقا!…»
صدایش در سکوت دشت پیچید. معطل نکرد. نعلین هایش را از پا درآورد و دوید. یقین داشت خودش بود. خود آقا. مدتی که دوید از نفس افتاد. اما با گریه، با هر زحمتی که بود نگذاشت آقا از چشمانش ناپدید شود. دیوارهای شهر کوفه پدیدار شد. آقا داشت به شهر نزدیک می شد. عبدالنبی از اینکه می ترسید آقا را از دست بدهد دوباره قدم تند کرد.کوچه ها خلوت بود. نفس های پی در پی کلافه اش کرده بود. با هر جان کندنی بود، خودش را به آقا نزدیک کرد. قبل از اینکه به او برسد آقا در چوبی کوچکی را باز کرد و تو رفت.
عبدالنبی نفس زنان روبروی در ایستاد و با چشمان اشکبارش نگاه کرد. حسرت در چشمانش موج می زد. دیگر رویش نمی شد در بزند؛ امّا مگر چاره ای جز این داشت؟ باید کوبه در را می زد و سراغ آقا را از این خانه می گرفت. با چشمان خودش دیده بود که آقا به این خانه آمده است.
کوبه در به صدا درآمد. لحظاتی گذشت و بعد چهره نورانی که از لای در بیرون آمد:
– بفرمایید!
عبدالنبی آب دهانش را بلعید و دستپاچه گفت:
– آقا را می خواهم، الان اینجا آمد!
مرد لبخندی زد و گفت:
– باید اجازه بگیرم!
قلبش تند تند می زد. «خدایا من خوابم یا بیدار؟ این چه ماجرایی است که دارد اتفاق می افتد؟»
تا کسی بیاید خودش را دلداری داد: «آرام باش مرد! عمری ازت گذشته، چرا این قدر دستپاچه؟ مضطرب؟ کمی هشیار باش! پس سنگینی آن همه علم و تقوا کو؟»
نمی توانست آرام باشد. حرف از آقا بود. هیچ وقت چنین مشتاق دیدن رویش نشده بود. آیا دیدار یار داشت اتفاق می افتاد؟ دوباره در باز شد:
– بفرمایید!
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 