پاورپوینت کامل کوچ بهاره ۳۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل کوچ بهاره ۳۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل کوچ بهاره ۳۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل کوچ بهاره ۳۹ اسلاید در PowerPoint :
محمد حسن ابراهیمی
تولد: ۲۲ دی ماه ۱۳۴۶
ازدواج با شهناز انصاری: هفتم اسفند ۱۳۷۵
ربوده شدن توسط افراد ناشناس:
۲ آوریل ۲۰۰۴، ۱۴ فروردین ۱۳۸۳
شهادت: ۱۵ اردیبهشت ۱۳۸۳؛ گویان ـ آمریکای جنوبی
مردان آسمانی، مسافر هر مقصدی که باشند، آسمانی اند. آنان به پنج قاره جهان کوچ
کرده اند. سفری در راه خداوند، تا مبلغ آخرین دین پروردگار باشند. مردی آسمانی هم
به آمریکای جنوبی رفت، کشوری به نام گویان. هفت سال در انتظار فرزند بود؛ دختری به
نام فاطمه؛ دختری که هرگز او را ندید. اهریمن تاب نداشت ببیند که مردم آن دیار فوج
فوج به دین و آیینی که او از آن می گفت، بگروند. او را ربود، و یک ماه بعد، کالبد
خاکی اش را به همسرش تحویل داد.
اما هنوز صدای محمدحسین به گوش می رسد که از آخرین پیامبر برایمان می گوید، و منجی
جهان که روزی خواهد آمد برای گسترش عدالت، و برای آنکه فاطمه ها یک بار هم که شده
پدر را ببینند…
*
محمد حسن اهل بوشهر بود، اما خانواده اش قم زندگی می کردند. پدرش روحانی بود.
پدربزرگ های مادری و پدری اش هم. توی بوشهر معروف بودند. پدرش بعد از ازدواج با
مادرش، رفته بود حوزه عملیه نجف درس بخواند. محمد حسن همان جا در نجف به دنیا آمده
بود، اما شناسنامه اش صادره از کربلا بود. وقتی حسن البکر رییس جمهور شد، همه
ایرانی ها را به زور از عراق بیرون کرد. خانواده محمد حسن هم برگشتند ایران، اما
بوشهر نرفتند. رفتند قم و همان جا ماندند.
محمد حسن دیپلم ریاضی داشت. مهندسی هم قبول شد، اما خوشش نمی آمد، انصراف داد. دلش
می خواست مثل برادرش پزشکی بخواند، کنکور تجربی داد. مرحله اول قبول شد، اما مرحله
دوم نه. بعد رفت سربازی.
تصمیم گرفت انسانی امتحان بدهد. توی مدتی که برای کنکور می خواند، رفت مدرسه علمیه
معصومیه قم، درس حوزه خواند. با رتبه ۲۰۰ رشته حقوق دانشگاه قم قبول شد. از آن به
بعد درس حوزه را متفرقه خواند. نوار گوش می داد و می رفت درس علما و مجتهدین معروف،
بعد امتحان می داد. فوق لیسانس حقوق بین الملل را هم گرفت.
*
سال ۷۹ از طرف سازمان مدارس و حوزه های علمیه خارج از کشور، ماموریت دادند برود
کشور گویان در آمریکای جنوبی. قرار بود آنجا یک مدرسه علمیه درست کنند. رفت شرایط
را بسنجد و گزارش بدهد. مدتی بود در مورد کشورهای آمریکای لاتین و دریای کارائیب
تحقیق می کرد. سازمان جزوه اش را پسندیده بود. به عنوان بازاریاب یک شرکت تجاری
فرستادندش. بدون لباس روحانی، تا ببیند شرایط این کشور به درد تبلیغ می خورد یا نه.
سفرش سه ماه طول کشید. زبان انگلیسی را خیلی خوب بلد بود. کلاس و این چیزها نرفته
بود، چهارده سال خودش تمرین کرده بود و یاد گرفته بود. استعدادش توی یادگیری زبان
عالی بود. با خارجی های انگلیسی زبانی که برای تحصیل در حوزه علمیه به قم آمده
بودند، رفت و آمد می کرد تا خوب مسلط بشود.
خودش می گفت روحانی باید به همه زبان ها مسلط باشد، چون کارش تبلیغ اسلام بین مردم
است. برای ارتباط با مردم هم باید به زبان خودشان حرف زد.
عربی هم خوب می دانست. حتی وقتی با هم رفتیم گویان، قبلش یک هفته ماندیم ونزوئلا.
کتاب زبان اسپانیایی گرفته بود دستش و مدام می خواند. همان یک هفته ای توانست خیلی
راحت به اسپانیایی با مردم حرف بزند. وقتی هم رفتیم گویان، توی کالج، اسپانیایی
می خواند و همزمان تدریس هم می کرد. عربی و انگلیسی را هم خودش درس می داد.
*
یک سال و خورده ای طول کشید تا با هم رفتیم. ۲۸ اسفند ۸۱ در گویان بودیم. گویان
مسلمان زیاد داشت، اما نود و نه درصدشان سنی بودند. تعداد شیعه ها انگشت شمار بود.
بارها می گفت «ما باید در همه جای دنیا پایگاهی داشته باشیم تا وقتی امام زمان
می آید و می گوید انا المهدی، همه دنیا بدانند کی دارد می آید. نباید به مسلمان های
کشور خودمان قانع باشیم، دو نفر هم که این طرف دنیا با اسلام آشنا بشوند، خیلی خوب
است. باید کمکشان کنیم اسلام را بشناسند. آینده اسلام برای همه دنیاست، امام زمان
تمام جهان را فتح می کند، نه فقط کشورهای اسلامی را. دیگران هم باید با منجی
آخرالزمان آشنا شوند.»
*
گویان کشور کوچکی است و جمعیتش تقریبا هشتصد هزار نفرند. دولتشان ترکیبی از دین
هندو و مسیحی است. گویان سال ها مستعمره انگلیس بود. شهناز همیشه فکر می کرد راست
می گویند که انگلیسی ها سیاستمدارند و روباه صفت. دو قرن قبل برداشته بودند
آفریقایی های سیاهپوست را از آفریقا، و هندی ها را از هندوستان، با کشتی آورده
بودند آمریکای جنوبی در گویان. کشور حاصلخیزی بود. پر از جنگل و نیزار و مرتع های
سرسبز، مثل شمال ایران. جایی نبود که سبز نباشد.
معدن هم زیاد داشت. الماس و طلا، تا دلت بخواهد. اما مردمش در فقر مطلق بودند. چون
مستعمره بود و استخراج معادن فقط برای انگلیس سود داشت. آفریقایی و هندوی آسیایی را
آورده بودند و چنان بینشان اختلاف انداخته بودند که به خون هم تشنه بودند. گرچه
سال هاست که گویان دیگر مستعمره انگلیس نیست، اما سیاست تفرقه بینداز و حکومت کن
هنوز هم پابرجاست. تبعیض و تفاوت نژادی بیداد می کند. جایی که هندو بود، سیاه ها و
آفریقایی ها نمی رفتند، جایی هم که سیاه ها بودند، هندوها پایشان را آن جا
نمی گذاشتند.
اما شهناز می دید که محمد حسن توانسته این نژادها را به هم نزدیک کند. توی کالج هم
سیاهپوست بود، هم هندو. حتی آمرندین هم داشتند، که بومی های خود آمریکای جنوبی
بودند. نژاد زردپوستی از ترکیب هندوها و چینی ها. سفید پوست هم بود، اما اهل خود
گویان نبودند. از برزیل برای کار می آمدند و زبان رسمی در کشور انگلیسی بود.
*
طلبه مسیحی و حتا هندو هم داشتیم که با ما نماز می خواندند. بعضی ها فقط دلشان
می خواست با اسلام آشنا بشوند، اما کم کم خودشان هم مسلمان شدند. موقع ثبت نام
لزومی نداشت حتما مسلمان باشند. یکی از دلایلی که دولت گویان روی محمدحسن و کارش
حساس شد و از بین بردندش، همین مسئله بود.
بعضی ها می گفتند چرا توی کشوری به این کوچک
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 