پاورپوینت کامل چیزی بالاتر از خوبی ۱۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل چیزی بالاتر از خوبی ۱۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل چیزی بالاتر از خوبی ۱۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل چیزی بالاتر از خوبی ۱۶ اسلاید در PowerPoint :
۳۴
وقتی به دنیا آمد، امام در تبعید بود و او در گهواره، با لالایی مادرش، علی(ع) و
حسین(ع) را شناخت. شاید آن روز کسی جز عبدالمجید و مادرش نمی دانستند گهواره که با
دست مادرش تکان می خورد، پرتو این جمله امام را که «یاران من در گهواره اند» سرنوشت
او را رقم می زند.
*
امام که آمد و انقلاب پیروز شد، عبدالمجید قلاب سنگش را که با آن در خیابان های شهر
به جنگ نیروهای شهربانی می رفت، در گوشه ای از اطاقش آویخت و رفت سراغ مطالعه و
نگهبانی و شعارنویسی بر ضد گروهک های چپ گرا و لیبرال و آنهایی که می خواستند در
غائله کردستان، ایلام را نیز به آشوب بکشانند.
*
فعالیت های چشمگیر عبدالمجید در هنرستان و دبیرستان های دیگر شهر، از چشم عناصر
گروهکی پنهان نماند. او را گرفتند زیر مشت و لگد؛ دندانش را شکستند و به او هشدار
دادند که دفعه دیگر حسابت را با چیز دیگری می رسیم.
*
هر گاه فرصت می کرد، برای زیارت به مشهد و قم می رفت. منظم بود و معطر، اهل جمعه و
جماعات بود و کم سخن و همیشه با چشم هایش در پی افقی بود که احساس می کرد در خاک
نمی تواند آن را پیدا کند.
*
سال ۵۹ یک سهمیه بورسیه خارج از کشور به ایلام داده شده بود. خیلی ها دنبالش بودند.
استاندار وقت گفت: می خواهم از بچه های متدین و مکتبی با معدل بالا، یکی را انتخاب
کنم که در آینده در خدمت مردم این استان محروم باشد. عبدالمجید یکی از گزینه ها بود
و خیلی ها او را نشانه رفتند، اما عبدالمجید می گفت: «وظیفه امروز من رفتن به
دانشگاه جنگ است و حضور در کلاس سنگر.»
*
خودش می گفت: به من می گویند باید رفت درس خواند و آدم خوبی شد، گیرم که رفتم درس
خواندم و آدم خوبی شدم، برای چه؟ مگر امروز، درِ پاورپوینت کامل چیزی بالاتر از خوبی ۱۶ اسلاید در PowerPoint به روی ما باز
نشده است؟ مگر بالاتر از شهادت هم خوبی در عالم هست که باید به دنبال آن رفت؟!
*
سال ۶۲ بود که لباس سبز پاسداری تنش کرد و از آن روز به بعد، مسئول بسیج لشکر
امیرالمؤمنین(ع) بود.
*
زندگی ساده ای داشت. می توانست خوب زندگی کند، اما هرگز از امکاناتی که قشر فرودست
جامعه قادر به تأمین آن نبودند استفاده نمی کرد. هر چه سر سفره می آورند، همان را
می خورد و نمی خواست کسی را به خاطر دوست داشتنی هایش به زحمت بیندازد. حتی مادرش
هم هرگز نفهمید که عبدالمجیدش چه غذایی دوست داشت!
*
خیلی جاذبه داشت. با اخلاقش بود که بسیاری از دانش آموزان را شیفته خود کرده بود
که کلاس مدرسه و دانشگاه را ترک کنند و به عشق در آغوش گرفتن چیزی بالاتر از
خوبی ها د
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 