پاورپوینت کامل تاول مهتاب ۱۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تاول مهتاب ۱۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تاول مهتاب ۱۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل تاول مهتاب ۱۷ اسلاید در PowerPoint :

۲۰

اوه … چه عرقی نشسته به تنت، درد داری، نه؟ کمی صبر کن الآن پرستار را خبر می کنم
… چی؟ خبرش نکنم … ولی تو که داری می میری. درد از توی چشم هایت پیداست. من با
همین یک چشم نیمه سالمم می بینم که چطور ملحفه سفید توی دست هایت مشت می شود. چطور
لب به دندان می گیری و سرت را محکم توی بالش فشار می دهی …

ـ پرستار! پرستار! …

اصلا ببینم تو کی آمدی؟ آن وقت که هر دو تا چشم من توی قفس باندهای سفید چند لا
مانده بود، صدایی از تو نبود. شنیدم که گفتند هم اتاقی ات جور شد. آخر می دانی؟ دلم
از تنهایی توی اتاق می گرفت. گفته بودم اولین مجروح بعدی را باید بیاورند
همین جا… من که چشم هایم بسته بود، تو چرا هیچ نمی گفتی؟ من آن همه بی طاقت
نبودم، ولی دلم می خواست چنگ بزنم و باندها را از روی چشم های گر گرفته ام باز کنم
ببینم بالاخره این که هم اتاقی من شده کیه؟ به پرستار می گفتم «این هم اتاقی من
لالِ؟» … راستی پس این پرستار چی شد؟ بیشتر از سه بار، این دکمه لعنتی را فشار
داده ام. پرستار! … .

حالا قدری تحمل کن، این طوری هم نگاهم نکن. توی جبهه برای خودم کسی بودم. تا فریاد
می زدند «امدادگر!» می جنبیدم و یک نفس تا بالای سر مجروح، می دویدم. همیشه خدا خدا
می کردم یک ته جانی برایش مانده باشد که بشود به برگشتنش امیدوار بود. خداییش فکر
کنم این شهدا بدجوری یقه مرا بگیرند. روحشان می خواست بپرد و من سفت گرفته بودمش.
هی تنفس و احیای قلب … انگشتم را فرو می کردم توی استخوان و سرب داغ را از تن
خسته شان بیرون می کشیدم. انگشت هایم را ببین که چه پوست کلفت شده اند. کارم شده
بود ترکاندن تاول های دستم. نمی دانم داغیِ سرب بیشتر بود یا داغی خونشان. شاید به
همین خاطر بود که تا تیر به کمرم خورد و با صورت زمینم انداخت، فوری دست بردم سمت
سوراخ تیر. هم خون داغ بود و هم سرب. داشتم می سوختم که خرده ترکش ها آمدند و شدند
مهمان این چشم های میشی.

حالا این جوری با آن چشم های میشی پر از دردت نگاهم نکن. خیلی حرف زدم نه؟! حالا
نمی دانم این پرستار شب کدام سوراخی رفته که پیدایش نیست. جانی هم ندارم که فریاد
بزنم. پرستار! آخه کجایی تو! پرستار! … من اصلاً نمی دانم کجای تنت زخم برداشته
که این طور مثل مار زخمی در خودت می پیچی. امدادگر قطع نخاع هم نوبره به خدا! چقدر
عرق کرده ای، این قدر تکان نخور سرم به دستت وصل است. با توام پسر! تو چرا این قدر
می لرزی؟ بسیجی که لرز ندارد. لااقل جلوی این امدادگر خط مقدم پرپر نزن. لامصب یه
چیزی بگو. بگو کجایت درد می کند؟ این طور که تو توی ملح

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.