پاورپوینت کامل آینه هایی که زنگار گرفته اند ۳۷ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل آینه هایی که زنگار گرفته اند ۳۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آینه هایی که زنگار گرفته اند ۳۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل آینه هایی که زنگار گرفته اند ۳۷ اسلاید در PowerPoint :

۳۷

حقایق دفاع مقدس؛ فراتر از حرف و حدیث های سطحی

درخت میوه، از آخرین روزهای زمستان و از اوایل بهار، هنگامی که آرام آرام شروع به
شکوفه دادن و سبز شدن می کند تا زمانی که به بار می نشیند و میوه هایش هر روز
رسیده تر می شود، گویی همواره معرفتش نسبت به پروردگارش لحظه به لحظه افزایش
می یابد و از همین روست که روزبه روز افتادگی و تواضعش بیشتر و بیشتر می شود؛ چرا
که به خوبی درک کرده این دارایی از آن خالق و به عنایت اوست. و نهایتاً هم تمام
آنچه را که به دست آورده بدون هیچ گونه اعراضی و بدون هیچ چون و چرایی به پای حضرت
دوست می ریزد و در راه رضایت او نثار می کند.

این ویژگی اما، در بسیاری از انسان ها به عکس است که فرمود: «ان ّ الانسان لیطغی،
ان راه استغنی»؛ هر چه داشته های آنان بیشتر می شود، از محدوده رضایت و تسلیم الهی
خارج تر می شوند و «من، من» کردن هاشان فراوان تر می شود، تا جایی که به راحتی به
خود اجازه می دهند وارد هر حریمی بشوند و بنا به یک سری دلایل واهی و پر از وهم، پا
روی هر حرمتی بگذارند و به اسم «واقع بینی» و «واقع گرایی» هر قداستی را زیر سؤال
ببرند.

حریم مقدس شهید و شهادت از آن حریم هایی است که بیگانگان و دشمنان در قرن های
متمادی، همواره سعی در خاموش کردن نورانیت شگرف این حریم مقدس داشته اند. این سعی و
تلاش شیطانی، در عصر حاضر، نمود بسیار بیشتری یافته است؛ چرا که دشمنان حق و حقیقت،
به ابزار و آلات پیشرفته تری مجهز گردیده اند. آنان که از پیروزی مردم ایران بر
رژیم شاه و پس از آن، از مقاومت جانانه شان در مقابل تمام قدرت های استکباری دنیا
به حیرت آمده بودند، سال ها روی این مردم و اسرار پیروزی آنها کار اطلاعاتی و
سازمان یافته کردند و در نهایت به این نتیجه رسیدند که علت اصلی پیروزی های شگرف
ملت ایران، در تأسی جستن به واقعه بی نظیر کربلا و سید و سالار شهیدان، حضرت
اباعبدالله الحسین ـ سلام الله علیه ـ است. و دقیقاً به همین سبب هم بود که از
اواخر دهه شصت، بنا به شواهد و مطالب مستند، هجمه سنگین و حساب شده ای را به این
وادی و ملک مقدس آغاز کردند. در این زمینه، مطالب مستند و مستدل، فراوان است، اما
چون نگارنده را از نگارش این سطور، مقصود دیگری است، به ذکر همین اندازه بسنده
می کنیم و این چند سطر را مقدمه ای قرار می دهیم برای این که وارد مقوله مد نظر
شویم.

متأسفانه در سال های دهه هفتاد و پس از آن، عده ای از هنرمندان و ادیبان با خلق یک
سری آثار به اصطلاح هنری و ادبی در عرصه دفاع مقدس، دست به تحریف و دگرگونی حقایق
این عرصه نورانی زدند و خواسته یا ناخواسته، آب در آسیاب همان کسانی ریختند که
همواره هزینه های هنگفتی را صرف نموده اند تا به زعم خودشان، تمام نورانیت آن
سال های مقدس را خاموش کنند و از بین ببرند.

چه بسیار فیلم ها و سریال هایی که در سال های اخیر، با رویکرد دفاع مقدس ساخته شدند
و لیکن ذره ای از حقایق آن دوران را بازگو نکردند.

برای نمونه، در اولین شماره از نشریه امتداد، امیر سرتیپ «محمد حسین دادرس» که خود
در عملیات والفجر چهار، حضوری فعال داشته، طی مصاحبه ای به این حقیقت مهم تصریح
می کند که: فیلم سینمایی «کانی مانگا» تصاویری غیرواقعی از آنچه بر فراز این ارتفاع
در والفجر چهار اتفاق افتاده است، به معرض نمایش می گذارد.

شاید بتوان آفت آلوده شدن به عشق های زودگذر و مادی را بزرگ ترین آفت این قبیل آثار
دانست؛ گاهی این آفت تا جایی پیشرفت می کنند که مثلاً یک رزمنده، به عشق یک دختر پا
در جبهه می گذارد و به خاطر قولی که به او داده است، می جنگد و می کشد و اسیر
می گیرد و در نهایت، بدون هیچ گونه تحولی به شهر و دیار خود بازمی گردد تا سرش را
در آبشخور همان معشوق فرو ببرد!!

گاهی به نویسندگان و کارگردانان این گونه آثار اعتراض کرده ام و در کمال تعجب
دیده ام که آنها از طرفی خودشان اعتراف دارند که حقایق جنگ، چیزهایی فراتر از این
حرف و حدیث های سطحی بوده است، لیکن از طرفی هم این اعتقاد عجیب و غریب را دارند که
آن حقایق را باید تا پایین ترین حد خود تنزل داد و در قالب گرایش های امروزی، به
خورد مردم داد!

گروهی از همین ها که در زمره ادیبان هستند، اعتقاد عجیب تر و غریب تری دارند و آن
اینکه: شهیدان کسانی بوده اند مثل ما و آنها را نباید بزرگ و دست نیافتنی کرد!
البته در اینکه آنها مثل ما بوده اند، شکی نیست، ولی آنچه مسلّم است، این است که
آنها هرگز در حد و حدودی که ما هستیم، باقی نماندند؛ بلکه با همت بلند و
آسمانی شان، بسیاری از حجاب های عالم وجود را ـ مخصوصاً حجاب هایی را که خیلی از
هنرمندان و ادیبان گرفتارش هستند ـ دریدند و در عالم معنا پیشرفت کردند و اوج
گرفتند و به جایی رسیدند که به تعبیر رهبر انقلاب: «ما به گرد پای آنها هم
نرسیدیم.»

بنابراین، آنها اکنون دیگر مثل ما نیستند و اگر هم ما مثل آنها بودیم و همت و عزم
آنها را داشتیم، اکنون باید در جایگاه بلند آنان مأوا می داشتیم. البته به فضل
حق تعالی، همواره باید امیدوار بود و در این نباید شک کرد که: «الذین جاهدوا فینا
لنهدینهم سبلنا». اما وظیفه هنرمند و ادیب در مقوله های مقدسی چون شهدا، این نیست
که مقامات عالی آنها را در حد فهم و درک خودش از عالم هستی پایین بیاورد، به این
بهانه که مخاطبانش بتوانند با آن شخصیت ملکوتی رابطه برقرار کنند؛ بلکه در این قبیل
مقوله ها، وظیفه هنرمند این است که در عالم معنا پیشرفت کند و همت بالا و والا به
خرج دهد، و با دو سلاح توکل و توسل، به هر اندازه ای که می تواند، آن مقامات را درک
کند. آن وقت آنها را با توجه به همان جایگاه بلند و رفیع شان بر