پاورپوینت کامل پرواز در آسمانی که پرنده پر نمی زد ۲۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل پرواز در آسمانی که پرنده پر نمی زد ۲۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پرواز در آسمانی که پرنده پر نمی زد ۲۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل پرواز در آسمانی که پرنده پر نمی زد ۲۲ اسلاید در PowerPoint :
۳۸
برگی از دفتر خاطرات یک نوجوان رزمنده
شنیده بودم خدا حتی آرزوهای بسیار بزرگ را هم برآورده می کند، اما باورم نمی شد.
داستان برمی گردد به سال های آخر جنگ، اوایل تابستان ۶۶. کم سن وسال بودیم. هوای
جنگ تو سر ما هم پیچیده بود. تو محله ما سالی چند تا کوچه اسمش عوض می شد، کوچه ما
هم شهید زیاد داشت و برای اینکه بین ما دوستداران شهدا دعوا نشود (شهدا که با هم
دعوا ندارند)، اسمش را گذاشتن «شهدای بومهن».
یادم است توی پادگان آموزشی که بودیم، یک دفتر برداشته بودم، می دادم دست بچه ها تا
نصیحتم کنند و خاطره بنویسند. می خواستم بعد از اینکه این برنامه ها تمام شد، به
همشون سر بزنم و یادی از گذشته کنیم.
خلاصه یک دفتر دویست برگ شد یادگار دوره آموزشی پنج، اردوگاه رزمی ـ آموزشی مردمی
شرق تهران، تو دوران آموزشی این دفتر تمام نشد. با خودم بردم منطقه، اونجا هم تو
سنگر کنارم بود. تا یک وقت مناسبی پیدا می کردم، می دادم دست بچه ها، بنویسن. خیلی
جالبه، کاش می توانستم به شما هم شانش بدهم. شهید جهانشاهی خطاط بود، البته اهل
کشتی و فوتبال هم بود، او با خط نستعلیق و نسخ حدیثی برایم نوشته بود:
«قال علی علیه السلام: التقی رئیس الاخلاق، تقوی رئیس اخلاق است».
شهید سعید حسینی هم با خط زیبا، «النظافه من الایمان» را برایم نوشت. سعید درون یک
شیار با گلوله تیربار شهید شد.
شهید شهرام سعادت هم نوشته بود: «من خودم سراپا عیب هستم، چی بنویسم؟» مفصله، هر
کدامشان شهید و غیر شهید داستان هایی دارند، اما یکی از آن دست نوشته های حال و
هوای دیگری دارد.
تو منطقه و روزهای قبل عملیات، تو اردوگاه که بودیم، با بعضی ها خیلی رفیق شدیم، با
بعضی ها هم معمولی و با بعضی ها هم رابطه مان خوب نبود. مثلاً یکی از آن دسته هایی
که ما با آنها آبمان تو یک جوب نمی رفت خشک مقدس ها بودند. ما که خیلی سر خوش و پر
جنب و جوش بودیم، شعارمان هم این بود. سرگشته محضیم و در این وادی حیرت، عاقل تر
از آنیم که دیوانه نباشیم. بنده خدایی هم بود که اصلاً ازش دل خوشی نداشتم، قیافه
معلم ها را داشت و تو همون حال و هوا بود، دقیق یادمه ۶/۴/۶۵ بود، توی سنگر نشسته
بودیم، که دفتر را گذاشتم وسط، گفتم همه باید یه یادگاری بنویسید و من را نصیحت
کنید، می دانستند اگر ننویسند، برایشان خیلی گران تمام می شود. خلاصه یک بلایی
سرشان میاد؛ پارچ آب یخ تبدیل به آب جوش یا آب شور می شد، غذا یک دفعه تلخ می شد،
ساعت دو نصف شب دل درد می گرفتن، یا آب دستشویی قطع می شد، یا هزار تا اتفاق دیگه.
از همان اول بچه ها شروع کردند. شاید اگر دست خودم بود می خواستم انتخاب کنم، که
یکی از اونا برای من بنویسد، حتماً نفر یکی مانده به آخر را حذف می کردم. حوصله
نصیحت آقای عباسی را دیگر نداشتم. ولی نشد، ضایع بود اگر می گفتم شما ننویس. نوشت:
«به نام خدا پاسدار حرمت خون شهیدان، و با درود و سلام بر حضرت ولی عصر(عج) و نایب
بر حقش امام خمینی(ره) و نیز درود و رحمت بر تمامی شهدای راه حق و آزادی و اما
پیشنهاد برای رزمندگان اسلام: برادران رزمنده که در هر واحد هستند به سخنان مسئولین
محترم خود گوش دهند، و هرگز از امر مسئولین خود، سرپیچی نکنند، هر چه باشد این
برادران، تجربیات زیاد دارند.»
وجداناً ببنید، این هم شد روحیه، آدم توی دفتر خاطرات یک نوجوان بسیجی چهارده ساله،
که خیلی هم شیطونه، خطاب به تمام ر
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 