پاورپوینت کامل پلاک شناسایی او «یا حسین» بود ۱۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل پلاک شناسایی او «یا حسین» بود ۱۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پلاک شناسایی او «یا حسین» بود ۱۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل پلاک شناسایی او «یا حسین» بود ۱۵ اسلاید در PowerPoint :
۲۰
شهدا را بچه های خودمان در منطقه شلمچه عراق در حضور عراقی ها کشف کرده بودند و
تحویل عراقی ها داده بودند تا در مراسم تبادل، به طور رسمی وارد خاک کشورمان کنیم.
اسامی شهدا مشخص بود. روز مذاکره که روز قبل از تبادل در شلمچه صورت گرفت، ژنرال
«حسن الدوری» رئیس کمیته رفات ارتش عراق گفت: چند شهید هم ما پیدا کرده ایم که
تحویلتان می دهیم و به فهرستتان اضافه کنید. یکی از شهدایی بود که عراقی ها کشف
کرده بودند، گمنام بود. هویتش معلوم نبود. سردار باقرزاده پرسید: از کجا می گویید
این شهید ایرانی است؟ این شهید هیچ مدرکی دال بر تشخیص هویت نداشته! پاسخ عراقی ها
جگرمان را حال آورد و هویت شهیدانمان را هم به عراقی ها و هم بار دیگر به ما یادآور
شد. ژنرال بعثی گفت: همراه این شهید پارچه قرمزرنگی بود که روی آن نوشته شده «یا
حسین شهید». از این پارچه مشخص شد که ایرانی است!
بله، حتی دشمن هم ما را با عشقمان به حسین(ع) می شناخت.
اشک شادی و اشک درد
ده دقیقه که زیر نور خورشید می ایستادیم، آتش می گرفتیم. هفت ایرانی و حدود سی
نیروی عراقی بودیم. عراقی ها داخل سایه بانی که درست کرده بودیم استراحت می کردند،
اما بچه ها چاره ای جز کار در آفتاب نداشتند. باید می ایستادیم و به پاکت بیل که دل
زمین را می شکافت و خاک ها را زیر و رو می کرد، زل می زدیم تا آثاری پیدا شود و…
آن روز هوا وحشتناک گرم و شرجی بود. حدود ساعت یازده، بچه ها بیست لیتری آب را روی
سرشان می ریختند تا با وزش باد، کمی خنک شوند و کار تعطیل نشود. شاید سخت ترین کار
در این زمان جمع آوری پیکر از زیر خاک بود. آقای ناجی، با لودر خاک یک سنگر تانک را
کف برداری کرد که پیکر یک شهید پیدا شد. زمین خیلی سفت و سخت به شهید چسبیده بود و
از طرفی امکان داشت بیشتر از یک شهید درون سنگر باشد. بنابراین با لودر احتمال
مخلوط شدن استخوان ها می رفت. قرار شد با سرنیزه اطراف پیکر را خالی کنیم. مشغول
کار شدیم. با سختی اولین شهید را از خاک جدا کردیم که متوجه حضور شهید دیگری شدیم.
این بار به جای شادی، اشکمان درآمد. از شدت گرما و عرق، چشممان دیگر نمی دید. از
آسمان و زمین آتش می بارید و دست های من و مجید پازوکی تاول زده بود. تاول ها در
هنگام کندن زمین می ترکید و با زمین شوره زار شلمچه برخورد می کرد و درد و سوزش
شدید را تا مغز استخوان احساس می ک
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 