پاورپوینت کامل آذرخش عاشورایی ۱۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل آذرخش عاشورایی ۱۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آذرخش عاشورایی ۱۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل آذرخش عاشورایی ۱۹ اسلاید در PowerPoint :
ظهر عاشورا بود. صدای هیئت های عزاداری به گوش می رسید. دلهره هر دویشان را گرفته
بود. هم پدر را هم مادر را. امروز و فردا اولین فرزندشان می خواست به دنیا بیاید.
فرزندی که قرار بود چون آذرخشی در دل کهکشان عاشورا متولد شود.
در کشاکش غروب آفتاب و شام غریبان یتیمان حسین(ع) بود که خبر آوردند نوزاد متولد
شده است.
پدر و مادر هر دو خوشحال از اینکه محبی دیگر به محبان اهل بیت(ع) افزوده شده. سر از
پا نمی شناختند. بر اساس همان سنت قدیمی خاص خودشان نامش را غضنفر گذاشتند.
سال ۱۳۴۳ بود و اولین سالگرد قیام خونین پانزده خرداد سید روح الله با هم افتاده
بود، در شال قزوین زادگاه غضنفر همه به احترام او صلوات می فرستادند.
خودش در پاسخ به عمال دژخیمان رژیم ستمشاهی گفته بود که سربازان من در گهواره
هستند.
سکونت در یکی از محلات جنوبی تهران خزانه بخارایی به همراه پدر و مادر او را با
فضای تهران آن زمان آشنا کرد.
جسارت و شجاعت او در دوران کودکی باعث شد تا پدر او را برای آموزش کشتی به یکی از
ورزشگاه ها بسپارد. آذرخش خیلی زود خود را نشان داد و نظر مربیان را به خود جلب
کرد. مدارج ترقی در کشتی را یکی پی از پس دیگری طی کرد تا قهرمانی پایتخت پیش رفت.
خودش آن روز را این گونه تعریف می کرد: آسان کشتی می گرفتم، اما در وزن خودم حریف
نداشتم. وقتی به قهرمانی پایتخت رسیدم، همه روزنامه ها نوشتند «آذرخش درخشید».
باشگاه های مختلفی به دنبالم بودند و هر کدام می خواستند تا آذرخش در تیم آنها کمر
حریف را به خاک بزند. باید برای مسابقات کشوری آماده می شدم. اما با اوج گرفتن قیام
مردم بر ضد رژیم ستمشاهی به صف مبارزان پیوستم. حرکت در مسیری که امام تعیین کرده
بود، برایم از هر کار دیگری مهم تر بود. کشتی را کنار گذاشتم.
جثه کوچکش هر روز برای کماندوها مشکل درست می کرد، هر کاری که به قیام مردم ایران
برای سرنگونی رژیم ستمشاهی کمک می کرد و بر زمین مانده بود، با دل و جان انجام
می داد.
با پیروزی انقلاب و آغاز جنگ، وارد جنگ های نامنظم شد و در کنار شهید مصطفی چمران
مأوی گزید. می گفت: در جنگ های نامنظم سازماندهی شدیم و من به عنوان نیروی اطلاعاتی
برای شناسایی مواضع دشمن با چند تن دیگر انتخاب شدم. کار هر روز ما گردآوری اخبار و
اطلاعات از آخرین وضعیت دشمن بود و بالاخره در یکی از مأموریت ها از ناحیه پا مجروح
شد. همین مجروحیت موجب شد تا یک پایش کمی کوتاه بشود و او را در حرکت دچار مشکل
کند.
از اینکه توانسته است به عنوان سرباز کوچک امام عضوی از بدن خود را تقدیم کند، در
پوست خود نمی گنجید و همیشه از جانبازی به عنوان یک سند افتخار یاد می کرد.
سال ۶۲ به پیشنهاد استاندار وقت سیستان و بلوچستان به زاهدان عزیمت کرد و به عنوان
مسئول اتباع خارجی مشغول شد. ساماندهی وضعیت ورود و خروج و ثبت میزان جمعیت آوارگان
حاضر در
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 