پاورپوینت کامل بنویسید آبادان بخوانید دریاقلی ۲۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل بنویسید آبادان بخوانید دریاقلی ۲۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بنویسید آبادان بخوانید دریاقلی ۲۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل بنویسید آبادان بخوانید دریاقلی ۲۳ اسلاید در PowerPoint :
۱۴
می نویسم «آبادان» قصبه ای است کوچک بر کنار دریا… یادم می آید بهمن شیر،
رودخانه ای که از کنار آبادان می گذرد و خروش آن در روزهای بارانی.
می نویسم آبادان و آن رباطی است که در آنجا پاسبانی بودند که دزدان دریا را نگاه
می داشتند. به کوی ذوالفقاری فکر می کنم به نخل ها، به خش خش میان نخل ها به
سایه هایی که لای آن رفت و آمد می کردند. به قبرستان ماشین، آریا، پیکان، کامیون،
جیپ و… ورق آهن های روی هم تلنبار شده و اتاقکی حلبی که دریاقلی توی آن خوابیده
بود خواب که نه، خواب و بیدار.
با صداهایی که شنید، برخاست و نشست سر جایش. فانوس را از کنار چاله برداشت.
فتیله اش را بالا کشید بلند شد و فانوس را بالا گرفت. نور فانوس کم جان بود. چیزی
دیده نمی شد. دریاقلی زیر لب گفت: حرامی ها!
… و از گوشه ای چماق دست سازی را برداشت و راه افتاد از میان ماشین ها به طرف
نخلستان. از نخلستان نگاه برنمی داشت و به این فکر می کرد که چگونه دزدها را
غافلگیر کند. هر چند لحظه یک بار صدای خشک برخورد با تکه آهنی برمی خاست. ناگهان
خشکش زد. ایستاد. لرزشی خفه در تنش پیچید: این همه آدم لای نخل نمی توانند
آفتابه دزدهایی باشند که برای ورق آهن های دریاقلی آمده باشند… «عراقی ها… خدای
من… یعنی… پل زدن رو بهمن شیر، آمده اند این ور…» شروع می کند به دویدن. از
جلوی یاتاقان ها و جک های تلنبار شده می گذرد. دوچرخه اش را تکیه داده به بدنه
اتاقک کامیونی. سوار می شود و رکاب می زند.
می نویسم شب ۱۹ مهر نیروهای شناسایی عراق از کارون عبور کردند و تا روستای مارد
آمدند. از نبودن نیروهای ایرانی در این منطقه که مطمئن شدند، نیروهای کماندویی تیپ
۳۳ نیروی مخصوص را فرستاد. کماندوها امنیت لازم را برای ورود نیروهای زرهی تیپ ۶
فراهم کردند.
بعثی ها با نصب پل نظامی بر رود کارون موفق به عبور از رود شدند و جاده اهواز ـ
آبادان را بستند و مسافران این جاده (از جمله شهید تندگویان وزیر نفت که برای
بازدید و رسیدگی به مناطق نفت خیز به منطقه آمده بود، اسیر کردند. جوانان آبادانی
که برای کمک به مدافعان خرمشهر در آمد و شد بودند، راهشان سد شد و مجبور شدند در
مناطق بیابانی یا متجاوزین درگیر شوند.
فقط خدا می داند دریاقلی فاصله ۹ کیلومتری تا شهر را چگونه و با چه توانی رکاب زده.
به چه فکر کرده و با خود چه گفته. آنچه ما می دانیم این است که وقتی دریاقلی به مقر
سپاه آبادان رسید از چرخ پایین پرید دوچرخه را به دیوار تکیه داد و دوید جلوی مقر.
و فریاد زد: حسن بنادری، برادر بنادری، کجاس؟ کارش دارم…
نگهبان جلوی در با دیدن حال و وضع دریاقلی جرئت نکرد بپرسد با فرمانده چکار داری؟
با عجله داخل مقر رفت و با بنادری برگشت. دریاقلی فرصت نداد چیزی بپرسد:
عراقی ها… عراقی ها از ذوالفقاری دارند می آیند سمت آبادان. خودم دیدم. لای
نخل ها پر از عراقی است. روی بهمنشیر پل زدند.
حسن بنادری خشکش زد. مقر به هم ریخت. تعداد نیروها کم بود. به پایگاه های دیگر
بی سیم زدند و خبر دادند. بعد حسن بنادری با شش نفر یگر همراه دریاقلی به سوی کوی
ذوالفقاری راه افتادند. سلاح هایشان یک قبضه آر.پی .جی و چند تا ژـ۳ بود.
مدافعان در گروه های دوازده و سیزده نفره تقسیم شدند. نیروهای کمکی هم رسیدند.
رزمندگان اسلام متشکل از ارتش، ژاندارمری، فداییان اسلام، بسیج و نیروهای مردمی زیر
آتش شدید دشمن به آنها حمله کردند و آنها را تا آن طرف بهمن شیر عقب راندند.
دشمن گرچه عقب ن
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 