پاورپوینت کامل این نوجوان ترس را از دلم ربود ;بر اساس خاطره ای از آزاده سرفراز امیرعلی محسنیان ۲۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل این نوجوان ترس را از دلم ربود ;بر اساس خاطره ای از آزاده سرفراز امیرعلی محسنیان ۲۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل این نوجوان ترس را از دلم ربود ;بر اساس خاطره ای از آزاده سرفراز امیرعلی محسنیان ۲۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل این نوجوان ترس را از دلم ربود ;بر اساس خاطره ای از آزاده سرفراز امیرعلی محسنیان ۲۳ اسلاید در PowerPoint :

۳۴

سروان نشسته بود پشت میز چوبی زهوار در رفته. نگاه تند و تیزش هول می انداخت توی دل
آدم. آن قدر که در نگاه اول ممکن بود هر کسی دست و پایش را گم کند. سبیل های پرپشت
و سیاهش لب بالایش را پوشانده بود. بازجویی حسن که تمام شد، سیگاری آتش زد. تکانی
به هیکل چاق و سنگینش داد. با صندلی چرخید طرف پنجره و زل زد به بیرون. پیراهن
سبزرنگش چسب تنش بود. آن قدر که دکمه هایش می خواست از جا کنده شود. بشقابی پر از
پرتقال های ریز روی میز بود. ظاهرش چنگی به دل نمی زد؛ اما برای ما که یک شبانه روز
لب به آب و غذا نزده بودیم، اشتهاآور بود.

سرباز حمود ایستاده بود کنار در و نگاه سرد و بی روحش را می پاشید روی ما. هفت ـ
هشت نفر بیشتر نمانده بود که بازجویی تمام شود. پنکه سقفی لنگ می زد و صدای تق و تق
آن می پیچید توی اتاق. گروهبان کامل به طرف فایل فلزی رفت. پوشه ای بیرون آورد و
روی میز سروان گذاشت. کنار گوش حمید گفتم: «خیلی پیله ست. بازجویی می کنه. مواظب
باش برای خودت دردسر درست نکنی.» حمید موهای حنایی رنگش را از روی پیشانی اش کنار
زد و گفت: «خاک و خل سر تا پامون رو پوشونده. کاش بعد از بازجویی بفرستن بریم
حموم!»

ـ نفست از جای گرم بلند می شه! مثل اینکه اسیریم ها! حموم پیشکش…

صندلی سروان چرخید. ته سیگار را توی جاسیگار له کرد. نگاه خیره اش را انداخت روی
صورت کشیده و سفید حمید. هیکل ریزه میزه اش را برانداز کرد و اشاره کرد که جلوتر
برود. حمید قدم جلو گذاشت. سروان کمی با ورق های جلوی دستش ور رفت. حمید را که رو
به رویش دید، گفت: «اجلس»حمید نشست روی صندلی و زل زد به صورت گرد و تپل سروان. دو
لایه غبغب چانه اش را پوشانده بود. صورتش انعطاف پذیر بود و گونه های برجسته و
گوشت آلودش با کوچک ترین حرکت، بالا و پایین می رفت. ورقه ای سفید کشید جلوی دستش و
گفت: «باورم نمی شه، تو هم اسیر هستی.»

ـ مگر من چی کم دارم؟

سروان از حاضر جوابی حمید جا خورد. گلو صاف کرد و گفت: «چند سالته؟»

ـ پانزده سال.

ـ مطمئنی؟

ـ بله، مطمئنم.

ـ صورتت جوان تر از این حرفا نشون می ده.

نگاهش را داد به من و گفت: «این پسر راست می گه؟»

ـ بله. همه می دونند.

دوباره چشم در چشم حمید شد و گفت: «هر چی ازت می پرسم، دقیق جواب بده. فهمیدی؟»
گروهبان کامل فلاسک چای را از روی فایل برداشت و استکانی لب پر گذاشت روی میز
نیمدار، جلو دست سروان و دوباره نشست سر جایش. سروان چای را هورت کشید و گفت: «اسمت
چیه؟»

ـ حمید…

از کدام لشکر و دسته ای؟

ـ بسیجی ام، از تیپ محمد رسول الله(ص).

سروان دستش را ستون چانه اش کرد و به فکر فرو رفت. بعد از کمی مکث گفت: «تو را به
زور جبهه آوردند، مگر نه؟»

ـ به اراده خودم اومدم.

ـ دروغ می گی.

من دروغ نمی گم. خودم خواستم بیام.

نگران شدم چیزی بگوید و سروان را عصبی کند. سروان سیگار دیگری آتش زد و گفت: «تو یک
ذره بچه، برای چه به جنگ ما آمدی؟» حمید آرام و شمرده گفت: «شما به خاک ما تجاوز
کردید. شهرهای ما رو ویران کردید…» رنگ و روی سروان برگشت و گفت: «یعنی عراق
تجاوزگر بوده؟» بند دلم پاره شد. کار حمید را تمام شده حس کردم.

حمید گفت: «بله. شما جنگ رو شروع کردید. هواپیماهای شما شهرهای ما رو بمبارون
کردند. زن و بچه های بی گناه رو کشتید. ما به جبهه اومدیم تا از شهرها و حیثیت
کشورمان دفاع کنیم.»

سروان سیگار را با خشم توی زیرسیگاری خاموش کرد.

ـ نترسیدی کشته بشی؟

ـ اگر می ترسیدم که نمی آدم. کشته شدن در این راه برای ما افتخاره.

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.