پاورپوینت کامل صد گام به راست، پنجاه تا به چپ ۱۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل صد گام به راست، پنجاه تا به چپ ۱۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل صد گام به راست، پنجاه تا به چپ ۱۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل صد گام به راست، پنجاه تا به چپ ۱۵ اسلاید در PowerPoint :
۲۸
اشاره
کمی دورتر از خط مقدم خمپاره را در زمین کاشتیم و چشم به بی سیم چی دوختیم تا از
دیده بان فرمان بگیرد. بی سیم چی پس از قربان صدقه با دیده بان رو به ما فرمان
«آتش» داد. ما هم یک گلوله خمپاره در دهان گل و گشاد لوله خمپاره رها کردیم. خمپاره
زوزه کشان راهی منطقه دشمن شد. لحظه ای بعد بی سیم چی گفت: دیده بان می گه صد تا به
راست بزنید!
همه به هم نگاه کردیم. من پرسیدم: یعنی چی صد تا به راست بریم؟ما یک عده بودیم که عازم جبهه شدیم. اول جنگ بود و همه جا به هم ریخته بود. نه
سازماندهی درستی داشتیم و نه سلاح و توپ و خمپاره و… رسیدیم به اهواز. رفتیم پیش
برادران ارتشی و از آنها خواستیم تا از وجود نازنین ما هم استفاده کنند! فرمانده
ارتشی پرسید: خُب، حالا در چه رسته ای آموزش دیده اید؟
همه به هم و بعد با تعجب به او نگاه کردیم. هیچ کس نمی دانست رسته چیست؟! فرمانده
که فهمید ما از دَم، صفر کیلومتر و آکبند تشریف داریم، گفت: آموزش سلاح و تیراندازی
دیدید؟ با خوشحالی اعلام کردیم که این یک قلم را واردیم.
ـ پس این قبضه خمپاره در اختیار شماست. بروید ببینم چه می کنید. دیده بان گزارش
می دهد و شما شلیک کنید. بروید به سلامت!
هیچ کدام به روی مبارک خود نیاوردیم که از خمپاره هیچ سررشته ای نداریم. رحیم گفت:
ان شان اللّه به مرور زمان به فوت و فن همه سلاح های جنگی وارد خواهیم شد. «یاعلی»
گفتیم و به همراه قبضه خمپاره و گلوله هایش عازم منطقه جنگی شدیم.
کمی دورتر از خط مقدم خمپاره را در زمین کاشتیم و چشم به بی سیم چی دوختیم تا از
دیده بان فرمان بگیرد. بی سیم چی پس از قربان صدقه با دیده بان رو به ما فرمان
«آتش» داد. ما هم یک گلوله خمپاره در دهان گل و گشاد لوله خمپاره رها کردیم. خمپاره
زوزه کشان راهی منطقه دشمن شد. لحظه ای بعد بی سیم چی گفت: دیده بان می گه صد تا به
راست بزنید!
همه به هم نگاه کردیم. من پرسیدم: یعنی چی صد تا به راست بریم؟
رحیم که فرمانده بود کم نیاورد و گفت: حتماً منظورش این است که قبضه را صد متر به
سمت راست ببریم.
با مکافات قبضه خمپاره را از دل خاک بیرون کشیدیم و بدنه سنگین اش را صد متر به
راست بردیم. بی سیم چی گفت: دیده بان می گه چرا طول می دین؟
رحیم گفت: بگو دندان روی جگر بگذاره. مداد نیست که زودی ببریم اش!
دوباره خمپاره را در زمین کاشتیم. بی سیم چی
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 