پاورپوینت کامل سلوک عشق هم «ضابطه»ای دارد ۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل سلوک عشق هم «ضابطه»ای دارد ۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سلوک عشق هم «ضابطه»ای دارد ۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل سلوک عشق هم «ضابطه»ای دارد ۲۰ اسلاید در PowerPoint :

۴۹

مدت ها بود که اوصاف ملکوتی اش را شنیده و می توان گفت ندیده عاشقش شده بودم. به
دنبال بهانه ای برای زیارتش می گشتم. ساعت حدود یک بعدازظهر بود که تلفن زنگ زد.
گوشی را برداشتم. صدایی گرم و دلنواز گوش جانم را نوازش داد. بعد از سلام و
احوال پرسی گفت: «ضابط هستم و دوست دارم شما را ببینم». با این که هنوز مرا ندیده
بود، انگار سال هاست مرا می شناسد. با آن احوال پرسی عاشقانه اش، همان لحظه اول دلم
را برد. راحت تر بگویم، دلم را ربود و در گرو عشق خود به رهن گذاشت. معمولاً راهن،
وقتی کالایی را به رهن می گذارد، زمانی را هم برای فک رهن معین می کند، اما این
رهنی بود که زمان نداشت.

قرار ما فردا بعد از نماز ظهر و عصر در گروه تفحص سیره شهدا بود. بدون هیچ اغراقی
می گویم پس از این که گوشی را گذاشتم، احساس می کردم جان تازه ای در کالبدم دمیده
شد. حال و هوای دیگری پیدا کردم. احساس سبکی می کردم و دوست داشتم پرواز کنم.
نمی دانم تارهای صوتی اش چه خصوصیتی داشت که این گونه در من تأثیر کرد و مرا واله و
شیدای خود ساخت. شاید آنهایی که او را نمی شناسند از این گونه حرف زدن تعجب کنند،
اما همه بروبچه هایی که از نزدیک با ایشان مأنوس بودند، کوچک ترین تأملی به خود راه
نمی دهند. اصلاً شاید این حرف دل تمام آنهایی است که اولین بار با حاجی آشنا شدند.

فردا کمی زودتر از موعد مقرر به سراغش رفتم. وقت نماز بود. داخل مسجد حضرت
معصومه(س) نماز را اقتدا کردم. بعد از نماز، بی اختیار چشمم به دنبالش می گشت.
دنبال کسی که تا به حال او را ندیده و نمی شناختم. نگاهی به چند صف جلوتر انداختم و
آرام یک یک چهره ها را بررسی می کردم. بیشتر نمازگزاران روحانی بودند، پیدا کردن
کسی که تا به حال او را ندیده بودم برایم سخت بود. حسی به من می گفت حاجی را ندیده
هم می توان شناخت. نگاهی به صف های پشت سر انداختم. در انتهای صف آخر، کنار دیوار،
چهره ای ملکوتی و آرام نظرم را به خود جلب کرد. انگار خودش بود. سیمایی نورانی،
چفیه برگردن، همراه با تحت الحنک و چهره جذاب و گیرایش، همه حکایت می کرد که او حاج
عبدالله ضابط است. دقایقی پس از اتمام نماز عصر به محل قرارمان، یعنی ساختمان گروه
تفحص سیره شهدا رفته و از بچه های تفحص سراغش را گرفتم. او در اتاق کارش بود. در
زدم و داخل شدم. با اولین نگاه، فهمیدم آنچه در مسجد حدس زده بودم، درست بوده است.
قبل از این که فرصت سلام پیدا کنم، فوراً سلام کرد.

در یک چشم برهم زدن و با یک حالت وصف ناشدنی خود را در آغوش گرم و باصفایش احساس
کردم. با اطمینان می گویم، آن لحظاتی که مرا به سینه اش چسبانده بود و سرم را روی
شانه های پر مهرش احساس می کردم، هرگز قادر به توصیف نیستم. شاید کمی برایم تازگی
داشت و با خود می گفتم: او که اولین بار است مرا می بیند، پس چرا این قدر گرم و
صمیمی است؟ بعد با لبخند عارفانه که مختص به خودش بود، گویا آنچه را در ذهنم گذشته
بود، خواند و اولین کلامی که گفت این بود که «مؤمنین، قبلاً در عالم ذر باهم آشنا
شده اند.»

این حرف انگار برایم تلنگری بود و همان لحظه احساس کردم حاجی از جنس دیگری است؛ از
جنس عشق.

پس از

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.