پاورپوینت کامل از مهتابی مسجد تا مهتاب شهادت ۴۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل از مهتابی مسجد تا مهتاب شهادت ۴۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل از مهتابی مسجد تا مهتاب شهادت ۴۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل از مهتابی مسجد تا مهتاب شهادت ۴۱ اسلاید در PowerPoint :
۱۲
«خلیج آباد» نام روستایی است در اطراف نیشابور. سال هزار و سیصد و چهل، علی خالو در
همین روستا دیده به جهان می گشاید. پس از گذراندن دوره ابتدایی، برای ادامه تحصیل
به شهر نیشابور می رود.
هنگامی که سال اوّل دبیرستان را به پایان می رساند، روح بلندپروازش مانع از ماندگار
شدنش در این شهر می گردد. چون یکی از خواهرانش ساکن قرچک ورامین بود، به تهران
می رود و با سکنی گزیدن در خانه او، در کنار درس خواندن، به شغل الکتریکی و سیم کشی
ساختمان نیز روی می آورد. به زودی در این کار مهارت بالایی به دست می آورد و به
صورت مستقل برای خود مغازه باز می کند.
سال پنجاه و شش، از طریق پیگیری های خواهرش، با دختری از یک خانواده مذهبی ازدواج
می کند. این ازدواج، به سیر تحوّل زندگی او سرعت بیشتری می بخشد و زمینه ای را
فراهم می آورد تا از طریق مبارزان ورامینی به جریانات انقلاب کشیده شود. او در این
مسیر از تمام توان و استعدادش بهره می جوید و در صحنه های مختلف، از بذل مال و جانش
دریغ نمی ورزد.
پس از پیروزی انقلاب، اوایل سال پنجاه و هشت، در شهر تهران به عضویت سپاه درمی آید.
طولی نمی کشد که تبحّر بالایش در امور نظامی، زبانزد دیگران می گردد.
یک سال بعد، به خاطر اعلام نیازی که در سپاه مشهد به وجود او می شود، به همراه
خانواده اش به این شهر مقدّس عزیمت می کند و در پادگان امام رضا(ع) مشغول خدمت
می گردد.
مدّتی بعد، خصوصیت گوهرشناسی محمود کاوه، باعث می شود تا برای جذب او به تیپ ویژه
شهدا اقدام کند. چون مسئولین پادگان به انتقال همیشگی اش به تیپ ویژه رضایت
نمی دهند، کاوه سعی می کند در اعزام های متناوبی که خالو به منطقه دارد، از وجود او
برای بالا بردن کیفیت رزمی تیپ، بیشترین بهره را ببرد.
روز هجدهم اسفند سال شصت و چهار، در جریان عملیات والفجر نه، در حالی که مسئولیت
یکی از محورهای عملیاتی تیپ را بر عهده داشت، بر اثر اصابت راکتِ هلی کوپتر دشمن،
با فرقی شکافته و خونین به دیدار معشوق می شتابد؛ در آن لحظه ها محمود کاوه در چند
قدمی او بود.
مرد خدایی
حسین مقدم
یکی از خصوصیات بارز او، کمک به افراد بی بضاعت و کم درآمد بود؛ چه کمک مالی، چه
کمک جانی. بارها شاهد بودم در شهر و روستا، وقتی خانواده های مستضعف و پرجمعیت خانه
می ساختند، برای مراحل مختلف آن، با مشکلات مالی مواجه می شدند. یکی از این مراحل،
سیم کشی ساختمان بود.
خالو اگر حتّی گره کوچکی از کار کسی می توانست باز کند، دریغ نداشت. این طور وقت ها
کافی بود خبر به او برسد. با تمام مشغله ای که تو سپاه داشت، می رفت کمک آن خانواده
و خانه شان را رایگان سیم کشی می کرد. این در حالی بود که آنها خیلی وقت ها متوجّه
نمی شدند او از فرماندهان کارآمد جنگ است.
یکی از دایی هاش، بعد از شهادت او برای من تعریف کرد.
ما از مدّت ها قبل، ساختن مسجدی را در روستای مان شروع کرده بودیم. سری آخر که علی
آمد مرخّصی، کار آن مسجد هم رو به اتمام بود. فقط سیم کشی و نقّاشی اش مانده بود.
از نقّاشی می شد برای مدّتی صرف نظر کرد، ولی سیم کشی و برق را دیگر لازم داشتیم.
این کار هم به دو دلیل به تعویق افتاده بود؛ اوّلاً که اهالی در تمام مراحل ساخت،
خودشان سهیم بودند و کمک می کردند، ولی کار سیم کشی را دیگر کسی بلد نبود. ثانیاً
اگر کسی را از شهر می خواستیم بیاوریم، ضمن این که چند روز مهمان ما بود، اجرت
بالایی را هم باید به او می دادیم. کسی را هم نتوانستیم پیدا کنیم که به طور رایگان
این کار را انجام دهد. مردم هم آن موقع از لحاظ مالی واقعاً در مضیقه بودند.
همه اینها را به علی گفتم. گفت: من به شرطی حاضرم تمام مسجد را سیم کشی کنم که به
کسی درباره کار من چیزی نگویی.
تعجّب کردم. گفتم: من چیزی نمی گم، ولی امکان نداره که مردم بی خبر بمونن. چون
بالاخره این مسجد تو روستاست و مردم هم اون جا رفت و آمد دارن، نماز می خونن؛
نمی شه که کسی چیزی نفهمه.
گفت: من ان شاء اللَّه شب ها می رم که کسی نباشه.
همان روز رفتیم نیشابور و با کمک هم سیم و پریز و کلید و چیزهای دیگری که لازم بود،
خریدیم و برگشتیم. علی تصمیم گرفته بود برای این که سر و صدای کمتری ایجاد شود،
سیم کشی مسجد را به صورت روکار بکشد. از همان شب هم مشغول شد.
کلید مسجد را به او دادم. دو، سه ساعت بعد از نماز عشا می رفت داخل و تا اذان صبح
کار می کرد. آفتاب که می زد، قدری می خوابید و بعد از آن باز به کارهای دیگرش
می رسید. ظرف چهار ـ پنج شب، سیم کشی مسجد را تمام کرد. این که در این مدّت با چه
مشکلاتی دست به گریبان بود، بماند.
مردم که هر روز برای نماز می رفتند مسجد، حسابی کنجکاو شده بودند. چون من کلیددار
آنجا بودم، همه اش سراغم می آمدند و می پرسیدند: کی داره مسجد رو سیم کشی می کنه؟
من هم اظهار بی اطلاعی می کردم. می گفتم: هر کی که هست، خدا خیرش بده. جالب اینجا
بود که خود خالو هم جزو همان سؤال کننده ها بود که دوست داشت آن فرد خیّر را
بشناسند!
اوّلین شبی که لامپ ها و مهتابی ها مسجد را مثل روز روشن کرده بودند، هیچ وقت از
خاطر نمی رود. شور و شعف مردم قابل وصف نبود. اصرار آنها برای این که بدانند چه کسی
این کار را کرده، به جایی نرسید.
بعد از شهادت علی، سرّ این مطلب را فاش کردم.
خطاهای به ظاهر کوچک
سیّد حسین پیشقدم
یک بار با یکی از ماشین های پادگان رفتیم جایی. راننده ماشین یکی از بچّه های کادر
بود. از همان اوّل، به قول معروف، گازش را گرفت. خالو یکی ـ دو بار تذکّر داد و
گفت: آروم تر هم که بری، می شه. اما او به شوخی گفت: وقت طلاست.
نمی دانم چقدر رفته بودیم که یکهو یک دست انداز سر راه مان سبز شد. تا راننده آمد
به خودش بجنبد، ماشین با همان سرعت افتاد توی دست انداز. این که چه شد و چه نشد،
بماند؛ ولی خالو طوری توپید به آن راننده و باهاش برخورد کرد که همه ما مات مان
برد. خود آن راننده هم توقّع چنین برخوردی را نداشت. ناراحتی خالو، همه اش به خاطر
این بود که آن ماشین تعلّق به بیت المال داشت. می گفت: اگر ما ایمان مون قوی باشه،
باید بدونیم که حتّی همین بی احتیاطی ها هم حساب و کتاب داره و قیامت باید به خاطر
همین خطاهای به ظاهر کوچک هم حساب پس بدیم.
بلیطی برای بهشت
محسن مقدّم
تازه از جبهه برگشته بود که شنیدم دوباره می خواهد اعزام شود. می خواست تو کردستان
مسئول یکی از محورهای تیپ ویژه شهدا بشود.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 