پاورپوینت کامل قبله کجاست؟ ۱۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل قبله کجاست؟ ۱۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل قبله کجاست؟ ۱۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل قبله کجاست؟ ۱۲ اسلاید در PowerPoint :
۱۹
یک روز وقتی برای بررسی نیاز مجروحین به بخش رفتم، مجروحی را از اتاق ویژه خارج
می کردند. صبر کردم. پرستاری از اتاق دیگر بیرون آمد. پشت سرش داخل اتاق شدم. چشمان
مجروح باز بود و به اطراف نگاه می کرد.
ـ سلام علیکم برادر! خدا را شکر، حالتان خوب است. می خواهید با خانواده تان تماس
بگیریم و خبر سلامتی شما را بدهیم؟ هر وقت چیزی خواستید، خبرمان کنید!
همین طور مثل نوار ضبط، پشت سرهم می گفتم. چشمم به سرم هایی بود که به دست و پای او
وصل بود. خیره شده بود. ناگهان کلامم را با ترکش قاطعیت برید: قبله کدام طرف است؟
ـ بله!
ـ قبله؟
نشانش دادم. گفت: تختم را برگردان!
ـ آخه نمی شه. شما تازه از اتاق عمل آمدید. خطرناک است. نباید تکانتان بدهیم.
اطرافتان را ببینید. سرم ها و کیسه خون….
اعتنا نکرد:
ـ تخت مرا برگردانید!
آرام راهرو را نگاه کردم. کسی نبود. از ترس این که الان پرستار ببیند و بیرونم کند
و دیگر اجازه ورود ندهد، با ترس و لرز، تخت و پایه های سرم را جابه جا کردم. منتظر
دستور بعدی شدم.
ـ خواهر، خاک تیمم دارید؟
ـ بله.
یک سینی که خاک تیمم در آن بود، جلوی پنجره اتاق گذاشته بودند. آوردم. خدایا، کجا
بگذارم؟ او که نمی تواند تکان بخورد.
ـ خواهر، بگذار روی سینه ام.
هیچ جای سالمی در بدنش نبود. ترکش های ریز و درشت تقریباً در همه جایش دیده می شد؛
بانداژ شده و بدون بانداژ. سینی را روی سینه اش گذاشتم. دست های مجروح و خسته اش
(که هردو سرم داشت) را کمی بالا برد و بعد سرش را با تمام قوتی که داشت به اندازه
نیم وجب بلند کرد. سعی می کرد دستش را به صورتش برساند، ولی نمی توانست. قلبم
می خواست از دهانم بیرون بیاید. ذکر می گفتم. کمک می خواستم: یا صاحب الزمان(عج) یا
زهرا(س)!
داشتم قالب تهی می کردم: الان اگر اتفاقی بیفتد،
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 