پاورپوینت کامل آرزویی بالاتر از شهادت;روایت چمران از شهادت دکتر چمران ۱۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل آرزویی بالاتر از شهادت;روایت چمران از شهادت دکتر چمران ۱۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آرزویی بالاتر از شهادت;روایت چمران از شهادت دکتر چمران ۱۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل آرزویی بالاتر از شهادت;روایت چمران از شهادت دکتر چمران ۱۹ اسلاید در PowerPoint :
۱۰
هرکس هم که یک بار با حسین خاکی برخورد کرده باشد از او چنین یاد می کند: «خوش لباس
و تمیز اما «خاکی» خاکی و لبخند بر لب و شاداب و عاشق «امام حسین(ع)» چون همه
بچه هایی که بزرگ ترین افتخارشان مدالی بر سینه آنان به نام مدال «خادم الشهدا».
راهیان که آمد، برای شهدا و به خاطر شهدا خاک پای شهدا در طلائیه، شلمچه، چزابه
سرمه چشمش کرد و چه شب ها که نخوابید تا شهدای بیدار هم بیداری او را ببینند تا
روزی که مسافر آن سوی عالم ماده شود، مسافران آفتاب او را دربرگیرند چندی بود جایی
مشغول به کار شده بود خارج از قم، هر وقت که می آمد به طواف حرم بی بی، سری هم به
بچه های امتداد می زد مثل همیشه لبخندی بر لب خاطره ای می گفت از راهیان از امتداد
و… تا اینکه یک چند ماه پیش روی تابلو اعلانات نوشتند هرکس می خواهد برود عیادت
حسین هماهنگی کند بچه ها رفتند تهران بیمارستان…
این ماه روی تابلو اعلانات نوشتند، حسین خاکی از میان ما رفت وقتی یکی از
نوشته هایش را برای این شماره انتخاب کردیم احساس کردیم، حسین این خادم شهدا با
شهداست چرا که هنوز صدای او در گوش ماست که می گوید بچه ها بیاید کمک این وسایل را
خالی کنید فقط یک «یاحسین(ع)» می خواد فقط یک یاحسین(ع).
این مطلب را پیش ترها حسین خاکی برایمان آماده کرده بود. شاید قسمت این بود که
امروز آن را به دست چاپ بسپاریم تا شما هم فاتحه ای نثارش کنید. بسم الله الرحمن
الرحیم. الحمدلله رب العالمین….
دهلاویه، پنجم فروردین ۱۳۸۵
جلوی ما آب، پشت ما آب. و چون هنگام غروب بود، نور در چشم ما می افتاد و ما دشمن را
سخت می دیدیم، ولی او ما را خوب می دید. دکتر روی خاکریز ایستاده بود. راستش را
بخواهید من و بقیه هم روی خاکریز خوابیده بودیم و فقط سر های ما بالا بود. فقط او
ایستاده بود. من درست کنار پای او بودم. آتش شلیکی را دیدم. نمی دانستم چیست؟ احساس
کردم که دکتر را زدند. بلافاصله همین طور که خوابیده بودم، پایین پاهایش را گرفتم
و محکم کشیدم و او خورد زمین. تا خورد زمین گفت: چرا این کار را کردی؟ در همین حین
یک موشک تاو از بالای سر ما رد شد. گفتم این بود. دیگه فرصت اینکه خبر دهم نبود.
سریع این کار را کردم. کمی ناراحت شد که چرا اینکار را کردی. دیگران روی این کار را
نداشتند اما من چون برادر ایشان بودم کمی فرق می کرد، اینجا (مکان شهادت) ایستاده
بود روی خاکریز، صحبت می کرد، توجیه می کرد، عراقی ها دیدند. اولین خمپاره ۶۰ را
شلیک کردند، خورد وسط رودخانه. حدود بیست متر فاصله داشت. گلوله دوم ۷-۸ متری دکتر
اصابت کرد. او به دوستانش گفت کنار من کسی نباشد. از هم فاصله بگیرید. بروید داخل
سنگرها و سنگر بگیرید. مواظب باشید، آتش دشمن شروع شده. همه رفتند توی سنگرها، خودش
و دو نفر همراه ایستاده بودند. مقدم پور و حدادی.
گلوله خمپاره سوم آمد و کنار پای چپ او به زمین نشست. منفجر شد و ترکش کوچکی در پشت
سر او نشست. به نقطه حساسی اصابت کرده بود و او را با آن صلابت
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 