پاورپوینت کامل روزشمار جنگ آبان ماه ۳۷ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل روزشمار جنگ آبان ماه ۳۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل روزشمار جنگ آبان ماه ۳۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل روزشمار جنگ آبان ماه ۳۷ اسلاید در PowerPoint :

۴۸

فروش سلاح به ایران ممنوع! – ۱/۸/۱۳۶۵

در حالی که آمریکایی ها خودشان هر روز یک سلاح جدید به عراقی ها می دهند امروز
وزارت امور خارجه شان اعلام کرده که با فروش سلاح از هر کشوری به ایران مخالف است!
انگار که دیگر کشورها طرف ایران بوده اند و صف کشیده اند تا به ایران سلاح بفروشند!
نه پسر جان! موشک های روسی و بمب های اروپایی و پول عرب ها همگی علیه ما بود.

خشکاندن ریشه ایرانی ها! ـ ۲/۸/۱۳۶۶

شاید تصور می کردند ایران برگ چغندر است که به همین راحتی سیاست «خشکانیدن ریشه
موجودیت ملت ایران» از سوی وزیر دفاع آمریکا اعلام شد! رادیوی آمریکایی ها امروز
صدای «کاسپارواین برگر» وزیر دفاع ایالات متحده، که در کمیته روابط خارجی سنای
آمریکا حرف می زد را پخش کرد که خیلی خوشحالانه گفته بود: «در صورتی که تحریم های
در نظر گرفته شده قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت ملل متحد اجرا شود، امید می رود که ریشه
توانایی ایران برای ادامه جنگ به سرعت خشک شود و در چنین وضعیتی، درواقع ریشه
موجودیت ایران نیز به صورت یک ملت، به خشکی می گراید.»

یک ایستادگی جانانه ـ ۳/۸/۱۳۵۹

از طرفی عراقی های نامرد همه فشارشان را به خونین شهر می آورند و از این طرف هم
بنی صدر نامرد تحرک جدی نمی کرد و مدام می گفت تیپ اصفهان و قزوین در راه اند! این
وسط، فقط یک عده جوان و نوجوان مانده بودند تا آخرین تلاش شان برای جلوگیری از سقوط
خرمشهر را انجام دهند و جانانه با برنو و ام یک و سنگ و چوب جلوی لشکرهای تمام زرهی
عراقی ایستادند و فردای این روز یعنی چهارم آبان، بعد از ۳۴ روز مقاومت، شهر را به
اجنبی واگذار کردند و خود در خون غلطیدند! یکی از این دلاوران، این مبارزه تن به
تانک! روحانی شهید شریف قنوتی بود. حاج آقا به قدری شجاعت نشان داده بود که
عراقی ها وقتی به شهادت رساندن شان گفته بودند: «خمینی را کشتیم!» بیچاره ها
نمی دانستند ایران، هزاران جان برکف خمینی دارد و اگر حالا عقب می نشیند فردا حتما
باز خواهد گشت! دشمن فهمیده بود که مقر اصلی مسجد جامع است و مدام با توپ می زدش!

شهر موشک! ـ ۴/۸/۱۳۵۹

عراقی آنقدر موشک توی دزفول یک وجبی خوابانده بودند که هر کس نمی دانست فکر می کرد
مزرعه موشک است! شاید به همین دلیل اسمش را بعضی ها به شهر موشک تغییر دادند. قسمت
دردناک ماجرا صدها زن و بچه و پیر و جوانی بود که زیر موشک باران ناجوانمردانه
عراقی ها ماندند و به شهادت رسیدند. امروز بود که عراق بر خلاف تمام قوانین
بین المللی بار دیگر به مناطق مسکونی دزفول حمله کرد و ۶۵ نفر شهید و ۱۷۴ زخمی از
بهترین مردمان این دیار گرفت!

بستان بی گل ـ ۵/۸/۱۳۵۹

فاجعه هویزه و غارت خانه ها و مغازه های امروز شهر بستان به دست سربازان نامسلمان
ارتش اشغالگر عراق، پرونده توحش آنان را کامل کرد و سند ننگ باری را به تاریخ قطور
جنایات بشری و غیرانسانی دنیا اضافه کرد.

شورای بی نتیجه! ـ ۷/۸/۱۳۵۹

بی خاصیتی شورای امنیت سازمان ملل برای دفاع از امنیت دنیا و مظلومان جهان سابقه ای
طولانی دارد. یکی از مواردش جلسه امروز این شورا برای بررسی مساله تجاوز عراق به
ایران بود که بی نتیجه به پایان رسید. راستی مگر فروشندگان سلاح و آغازکنندگان جنگ
قرار بوده است چه نتیجه ای بگیرند و چه کسی را محکوم نمایند؟!

مظلومیت یک شهر ! ـ ۷/۸/۱۳۶۱

تکرار ماجرای مظلومیت یک شهر: عملیات موشکی عراق به دزفول که ۲۷ شهید و ۱۰۷ مجروح
به جای گذاشت. بدون شرح!

آن رهبر دوازده ساله ـ ۸/۸/۱۳۵۹

هنوز موی بر صورتش در نیامده، وارد تظاهرات انقلابیون می شود. هنوز راهنمایی است و
قد و وزن اش را که بپرسی تصور نمی کنی بتواند کاری انجام دهد! همه مخالف اند به
جبهه برود ولی رضایت ها را جلب می کند و زمانی که خرمشهر محاصره بود، یعنی اوایل
جنگ خودش را به آنجا رساند. هر کاری از دستش بر می آمد کرد ولی مگر می شود با برنو
جلوی لشکر تانک ایستاد؟! راهی نیست جز… کمربندی از نارنجک به خودش بست و جلو رفت.
خدا می داند او در این لحظات چه می دید و بر لب چه زمزمه می کرد. به پایش تیری خورد
ولی نایستاد. خودش را به تانک اول رساند و منفجرش کرد و خود به دیدار حق رفت.
تانک ها هراسیدند و پیشروی متوقف شد و نیروهای ما رسیدند و… این چه نیرویی است و
کدام تربیت است که چنین نوجوانانی را بارور می سازد تا جایی که امام فرمودند: «رهبر
ما آن طفل دوازده ساله ای است که با قلب کوچک خود که ارزشش از صدها زبان و قلم
بزرگتر است، با نارنجک خود را زیر تانک دشمن انداخت و آن را منهدم کرد و خود نیز
شربت شهادت را نوشید».

افشاگری خلبان ها ـ ۸/۸/۱۳۶۵

خیلی ها در این جنگ به عراق کمک کردند. در این میان کویتی ها از همه بیشتر ضرر
کردند چرا که وقتی بعد از جنگ ما عراق به کشورشان حمله کرد، جواب خودشیرینی های شان
را خیلی خوب گرفتند! امروز سه تا از خلبان های عراقی که در ایران اسیر شده بودند
توی تلویزیون ایران حاضر شدند و جزئیات همکاری کویت با عراق برای بمباران جزیره
ایرانی سیری را فاش کردند. اللهم اشغل الظالمین بالظالمین!

وزیر حقیقی انقلاب ـ ۹/۸/۱۳۵۹

محمدجواد پسر یک کفاش بود که حالا وزیر نفت شده بود. یعنی وزیر پولدارترین
وزارت خانه بود ولی انگار نه انگار! روحیه بسیجی و مردمی اش هم مثل خود شهید رجایی
بود که وی را بعنوان وزیر انتخاب کرده بود و اتفاقاً همین روحیه و دلسوزی و
پرکاری اش باعث شد تا برای نظارت مستقیم بر عملیات های نفتی، در طول چهل روز
وزارتش، سه بار به آبادان رفت اما در چهارمین سفرش به آبادان، توسط نیروهای عراقی ـ
که صبح آن روز جاده فرعی ماهشهر آبادان را در اختیار گرفته بودند ـ