پاورپوینت کامل عملیات چریکی در قلب عراق;نبرد کرکوک به روایت فرمانده عملیات نیروی قدس ۴۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل عملیات چریکی در قلب عراق;نبرد کرکوک به روایت فرمانده عملیات نیروی قدس ۴۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل عملیات چریکی در قلب عراق;نبرد کرکوک به روایت فرمانده عملیات نیروی قدس ۴۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل عملیات چریکی در قلب عراق;نبرد کرکوک به روایت فرمانده عملیات نیروی قدس ۴۵ اسلاید در PowerPoint :
۱۶
اشاره: شهید «حاج اکبر آقابابایی»، فرمانده عملیات نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب
اسلامی بود. حاج اکبر، چند سال پیش عوارض شیمیایی اش عود کرد و در شهریور ۱۳۷۵ شهید
شد. قرار نیست از حاج اکبر صحبت کنیم، بلکه قرار است یکی از صحبت های او را
بخوانیم.
عملیات کرکوک اولین عملیات پارتیزانی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در عمق ۱۵۰
کیلومتری خاک عراق که در تاریخ ۲۰/۷/۱۳۶۵ انجام گرفت و در آن، پالایشگاه نفت کرکوک
منهدم شد. آنچه می خوانید روایت دستِ اولی است از این عملیات.
آن روزها شهید بابایی از پاسداران جوان، زیرک و چالاک قرارگاه رمضان بود. روحش با
شهدای کربلا محشور باد.
انافتحنالک فتحا مبینا
از بنده خواسته شد امشب مقداری راجع به عملیات فتح یک (عملیات کرکوک) صحبت کنم. این
عملیات، از عملیات هایی بود که در داخل، آن طور که باید روی آن تبلیغ نشد و خیلی از
برادران از کم و کیف عملیات اطلاع پیدا نکردند که توضیحاتی را عرض می کنم.
بعد از تصرف فاو توسط رزمندگان اسلام و شکست های بعد رژیم بعثی، دشمن با خط و مشی
جدید شروع کرد به بمباران تأسیسات نفتی و زدن مراکز اقتصادی ایران که البته این خط
مشی هم از خودش نبود؛ زیرا از یک طرف قیمت نفت را به پایین ترین سطح آن رساندند و
از طرف دیگر مراکز نفتی و اقتصادی ایران را با هواپیماها و سلاح هایی که غربی ها در
اختیار صدام قرار دادند بمباران کردند؛ یعنی همزمان با کم شدن قیمت نفت شروع کردند
صنایع ما را زدن. خب، ضربات اقتصادی برای زیر فشار قرار دادن ایران بود و ما بایستی
برای مقابله اقدام کنیم؛ چندین راه داشتیم، یکی استفاده از هواپیما و موشک بود که
خب ما محدودیت هایی در این زمینه داشتیم. یکی هم استفاده از همان سلاحی بود که اول
جنگ تاکنون از آن استفاده کرده ایم و آن، سلاح ایمان و جهاد بود که با یک عملیات
چریکی گسترده به تأسیسات نفتی و اقتصادی عراق ضربه بزنیم؛ لذا بعد از عملیات های
کربلای ۲ و ۳ ـ که باز خود عملیات کربلای ۳ که در اثر تلاش و ایثار و از خودگذشتگی
بچه های لشکر ۱۴امام حسین(ع) در دریا و گرفتن اسکله الامیه بود و پیروزی که در این
رابطه به دست آمد ـ لازم بود به منابع اقتصادی عراق ضربه ای محکم زده شود که عملیات
فتح یک برنامه ریزی شد. با انجام این عملیات، عراق مجبور می شد حداقل یکی ـ دو لشکر
خود را به کردستان بکشد که این به نفع ما در جنگ بود و هم اینکه با حضور ما در این
عملیات می توانستیم ضربه اقتصادی گسترده ای در کرکوک به دشمن وارد کنیم.
عملیات کرکوک، عملیاتی بود که برای اولین بار می خواست داخل خاک عراق انجام شود و
برای اولین بار بود که با یکی از جناح های کرد عراق می خواستیم یک عملیات علیه صدام
را به انجام برسانیم. نیروهایی که می خواستند داخل خاک عراق بروند دو تا مشکل
داشتند: یکی، اینکه به این جریان اعتماد نداشتند؛ چون چون معروف بودند به کسانی که
هر لحظه ای به یک سمت می روند و البته آنها دنبال منافع خودشان هستند، آنها چند بار
با صدام کنار آمده و علیه ما جنگ کرده بودند؛ ولی حالا نماینده فرستاده بودند و
آمادگی برای همراهی با جمهوری اسلامی علیه رژیم بعثی را اعلام کرده بودند. حالا ما
می خواستیم برویم با کسی که علیه ما جنگ کرده بود بایستیم و عملیات کنیم. خیلی
شرایط روحی عجیبی می خواست. این اولین ویژگی آن عملیات بود؛ لذا برادرانی که داشتند
می رفتند داخل خاک عراق بایستی اعتماد می کردند به همین ها و در عمق خاک عراق وارد
می شدند و عملیات به آن عظیمی را در کرکوک انجام می دادند. این یکی از ویژگی ها بود
که در داخل عراق ۴۵ روز مانده بودیم و بعدش هم اصلاً خبر نداشتیم که عراق آن روز،
برای سر هر ایرانی جایزه تعیین کرده بود؛ چون خبردار شده بود! برای سر هر ایرانی،
دویست هزار دینار آن روز که هر دیناری برابر ۶۸ تومان ما بود قرار داده بود! بعضی
شب ها خبر می رسید که اینها احتمالاً می خواهند ترتیب همه را بدهند؛ لذا بچه ها
مسلح می شدند و می خوابیدند.
یکی دیگر از ویژگی ها این بود که در آن زمان، تعدادی قابل توجه از پاسداران باید
می رفتند داخل خاک عراق و مرز هم داشت بسته می شد. در رفتن به داخل، از مسیرهایی
باید می رفتیم که در کمین نیفتیم و ما توی اون عملیات، یک مقطعش ۲۴ ساعت پیاده راه
رفتیم؛ یعنی از ساعت ۲ امروز تا فردا ساعت ۲، یکسره پیاده راه رفتیم؛ فقط نماز و ۲۴
ساعت تو کوه می رفتیم و از سلیمانیه عبور کردیم، رسیدیم به کرکوک. در این عملیات،
از سلاح سنگین هم می خواستیم استفاده کنیم. برادران، سلاح ها را از مرز، از زیر پای
پاسگاه های عراق وارد عراق، کردند و در منطقه ای در سلیمانیه نگهداری کردند. بیش از
۳ هزار بار قاطر ظرف ده شب وارد عراق شد که خب حساب کنید سلاح ها بود، مهمات بود،
مقداری هم کمک های تغذیه ای که البته بیشتر سلاح و مهمات بود، بیش از سه هزار
گلوله، بیش از ۱۰ قبضه از یک نوع سلاح. حالا اسم سلاح ها را به خاطر بردش نمی آورم
و ۱۳ قبضه هم از یک نوع سلاح دیگر سلاح و سلاح های مختلف، تیربار و دوشیکا به خاطر
ضد هوایی و پدافند هوایی، تصور کنید بیش از ۳ هزار گلوله خمپاره را می خواهی ببری
در عمق ۱۵۰ کیلومتر داخل عراق با این راه محدود و پرکمین و در کوه. من یادم هست که
سه هزار بار قاطر یعنی ۱۰ شب و هر شب ۳۰۰ قاطر از یک مسیر که باز کرده بودیم فقط
تدارکات این عملیات را حمل کردند.
به هر حال، سلاح ها و مهمات بایستی از جاده بوکان ـ سلیمانیه عبور می کرد و نفرات
هم همین طور. در این جاده، فاصله پاسگاه های دشمن بیش از ۸۰۰ تا ۱۰۰۰ متر بود و
بچه ها بایستی سلاح و مهمات را از بین این پاسگاه ها عبور می دادند: البته در بعضی
جاها هم فاصله تا ۲ کیلومتر می رسید. به خاطر همین، نیروهایی در نظر گرفته شد برای
پایگاه ها که اگر یک موقع خواستند تیراندازی کنند بریزند و آن را خلع سلاح کنند و
سلاح ها و مهمات ها را عبور دهند.
بعد هم این سلاح و مهمات را از سلیمانیه تا نزدیکی های کرکوک که دشمن روی ارتفاعات
اطراف شهر پایگاه داشت ما با ۲۰ تا ۳۰ تراکتور و ماشین های ۱۰ تن و شورولت و تویوتا
بردیم؛ یعنی همه امکانات را با ماشین بردیم، حتی با استفاده از یک تاکتیک حدود ۷۰۰
گلوله مان را از وسط شهر سلیمانیه عبور دادیم داخل منطقه؛ البته نفراتمان پیاده
رفتند، به خاطر اینکه مسیرها ناامن بود.
وقتی بعضی اینها را برای مسئولان می گفتیم باور نمی کردند!کردستان عراق موقعیتش
مناسب بود برای این کارها؛ ولی مسئولان باورشان نمی شد، حتی در این عملیات باور
نمی کردند که ما می توانیم تا کرکوک برویم؛ در صورتی که کرکوک چیزی نیست، ما تا
موصل هم می توانیم برویم، تا بغداد هم می توانیم برویم؛ یعنی عراق شرایطی دارد در
داخل خاکش – بالاخص در شرایط موجود ـ که به پیش مرگ ها می گفتیم ما را ببرید کربلا،
اینها می گفتند حیف که یک
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 