پاورپوینت کامل بیانیه هئیت داوران جشنواره ادبی «نامه ای به پدر جانبازم» ۳۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل بیانیه هئیت داوران جشنواره ادبی «نامه ای به پدر جانبازم» ۳۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بیانیه هئیت داوران جشنواره ادبی «نامه ای به پدر جانبازم» ۳۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل بیانیه هئیت داوران جشنواره ادبی «نامه ای به پدر جانبازم» ۳۳ اسلاید در PowerPoint :

۸

جشنواره بهترین نامه به پدر جانبازم، با بضاعت اندک برگزار کنندگان، ولی با کوشش و
مجاهدت بی شائبه، به خصوص تلاش های مخلصانه برادر جانباز گرانقدر، جناب آقای
غلامعلی نسایی، فعالیت خود را در چهارم شعبان، مصادف با میلاد بزرگ جانبازعالم،
حضرت ابوالفضل، آغاز کرد و مورد استقبال گسترده مخاطبان قرار گرفت؛ که نشان ازدرک
وسیع و شور و شعور والای نسل فرهیخته و جوان کشور به ولی نعمتان عرصه هشت سال دفاع
مقدس است.

برگزار کنندگان این جشنواره امید دارند تا متولیان فرهنگی، با درک بهتر شرایط
فرهنگی کشور، این احساس های قدرشناسانه را پاس بدارند و جهت شکوفایی هرچه بیشترآن
تلاش مضاعف کنند.

این نسل به واقع ثابت کرده است که شایسته بهترین هاست.

هیئت داوران با عنایت به بضاعت اندک مالی برگزار کنندگان این جشنواره، و عدم حمایت
درخور توجه از سوی نهادهای متولی ترویج فرهنگ شهدا، متأسفانه امکان معرفی بیش از یک
اثر برتر برایش مقدور نگردید، و این امر وظیفه خطیر هیئت داوران را سخت تر نمود.

علی ای حال، با نگرش به موضوع جشنواره (نامه ای به پدر جانبازم)، شرکت کنندگان
فرهیخته، تنها می توانستند از دو زاویه دید (زاویه دید تک گویی نمایشی، و زاویه دید
نامه نگاری) در نوشتار خود بهره ببرند. به همین دلیل، تنها آثاری در مرحله داوری
نهایی مورد نظر قرار گرفت که اصول مربوط به زاویه دید ها را در نوشتارخود مدّ نظر
قرار داده بودند.

در انتها، هیئت داوران، ضمن ابراز تأسف مجدد از اینکه نمی تواند به دلایل ذکر شده،
بیش از یک اثر را معرفی کند، با تشکر از شور و شعور بالای شرکت کنندگان درجشنواره،
نظر خود را به شرح زیر اعلام می کند:

۱. اثر برتر به دلیل نثر ساده، برخورداری از لحن صمیمانه، توجه به اصول زاویه دید
نامه نگاری، و همچنین بذل عنایت به تهاجم فرهنگی و دغدغه های نسل جوان، تعلق
می گیرد به آقای محمد حیدری از شهرستان قم.

هیئت داوران به لحاظ بهرمندی نویسنده از زاویه دید تک گویی نمایشی، پرداخت لطیف به
موضوع خانواده محترم شهدا، اثر سرکار خانم سلیمه آقامیری از شهرستان اصفهان را
همراه اثر آقای احمد اکرمی به دلیل نوع نگرش لطیف و زیبا به مشکلات خانواده معظم
جانبازان و برخورداری نثر و لحن متناسب، شایسته تقدیر می داند.

اجرکم عندالله

مسئول هیئت داوران، برادر کوچک شما، ابوالفضل درخشنده

بهترین نامه به پدر جانبازم

بابایی، سلام.

خوبی بابا؟ خیلی وقته حالت رو نپرسیدم. آخه همیشه تو خونه می بینمت. همیشه هم سالم
می بینمت. برای همین حالت رو نپرسیدم. ببخش بابا، اونقدر دور و برم شلوغ شده که
وقتی اسپری های رنگارگت رو جلوی دهانت می گیری، صدای فِس فِسش لابه لای صدای هدفونی
که توی گوشمه گم می شه، تصویرش بین انعکاس مانیتور و تلویزیون ازبین می ره و من هیچ
وقت از تو نمی پرسم «حالت چطوره بابایی؟»

بابایی، می دونی کی ها یادت می افتم؟ بعضی شبا، وقتی بعد از شب زنده داری هام پای
کامپیوتر که چشام داره از قرمزی می سوزه، وقتی می خوام بخوابم، سکوت رو صدای
خِس خِس سینه هات می شکنه و من یادم می افته باید در اتاقم رو ببندم تا بتونم راحت
بخوابم.

آره بابا، ازت فرار می کنم… تو دنیای من لباس خاکی، چفیه، شیمیایی، مین والمری
و.. غریبه اند. تو دنیای من، هیچ کس به فکر بقیه نیست و… تو دنیای من، از دنیای
تو فقط یه چیز باقی مونده: سهمیه دانشگاه.

تف به این دنیا، بابایی. تف به این دنیا که من و تو رو از هم جدا کرده. تف

به من که هر چی خواستم مثل تو باشم، نتونستم. هرچی خواستم به دوستام بگم بابام به
خاطر شما جنگیده، نتونستم، هر چی خواستم خودم رو بندازم تو بغلت زار زار گریه کنم،
نتونستم. هر چی خواستم بیام پیشت تا برام از جبهه بگی، نتونستم. اونقدر دور و برم
شلوغ شده که کم کم داره یادم می ره بابام، همون که شب ها سینه اش خس خس می کنه،
برای ما جنگیده، برا ما که الان داریم تو این مملکت با خیال راحت زندگی می کنیم، با
خیال راحت درس می خونیم، با خیال راحت پارک می ریم… برا اینکه خیالمون راحت باشه
جنگیده، برا من، برا دوستام، برا همه، اما…

بابایی، ببخش.

ببخش که من اینقدر بدم. پسرتم، ولی بویی از تو نبردم، از مرامت، معرفتت، از
خودگذشتگی ات، هیچی نمی دونم. من که پسرتم اینم، از بقیه چه توقعی داری؟

بابا، نذار خاطراتت بین من و تو فاصله بندازه، دست منم بگیر، بیا شبا با هم بریم تو
میدون مین تا معبر باز کنیم، بیا شبا با هم نماز شب بخونیم، بابا هر وقت خواستی تو
دلت بلند بلند بگی «کربلا منتظر ماست بیا تا برویم… » من رو هم صدا کن… بابایی،
بیا شبا با هم به یاد رفقات گریه کنیم.

بابایی، اگه یه زمانی ابرمرد قصه جوونا، کسی که تو خواب می دیدنش و الگوشون بود،
امام بود، شهید همت بود، باکری بود و… امروز ما خواب فلان بازیگر و بهمان
فوتبالیست رو می بینمیم. بابایی، با همه دوستات با هم جمع بشین، نذارین فراموش
بشین. نرید تو غار تنهایی خودتون، و بقیه رو از نعمت وجودتون محروم بذارید؛ نذارید
بچه های ما نفهمن جنگ چی بوده، چرا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.