پاورپوینت کامل تخت بهشتِ تخت فولاد ۳۳ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تخت بهشتِ تخت فولاد ۳۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تخت بهشتِ تخت فولاد ۳۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل تخت بهشتِ تخت فولاد ۳۳ اسلاید در PowerPoint :

۱۳

گزارشی از گلزارشهدای شهر اصفهان

در کنار مضاجع نورانی و مقبره های پربرکت عرفا و اساتید گرانقدری چون حاج آقا رحیم ارباب، بابا رکن الدین شیرازی، بابا فولاد حلوایی، میرزا حسین کشیکچی، سید محمد صمصام، آقا حسین خوانساری و همچنین استاد جلال الدین همایی در مجموعه بزرگی که به «تخت فولاد» اصفهان معروف است، بوستان هزاران شهید گرانقدر انقلاب نیز قرار دارد. قبور جوانانی که ره صدساله عرفا را یک شبه پیمودند و مصداق بارز « فَضّلَ اللّهُ الْمُجاهِدینَ عَلَی الْقاعِدینَ أَجْرًا عَظیمًا» شدند. تعداد شهدا به قدری است که اگر با پای دل نروی، پای تن تو را در آن محوطه بزرگ تنها خواهد گذارد و خستگی مجالش نمی دهد!

ویژگی خوب این بوستان، نصب تصاویر مناسب و یک اندازه از همه شهدای آن، بر سر هر قبر است و آنگاه که تو در میان آن مجموعه بزرگ نه هزار نفری از جوانان و نوجوانان گل چین شده اصفهانی قدم می زنی، گویی چشم های آن شهیدان با تو سخن می گویند و تو راهی نداری جز اینکه مدام دست بر پیشانی بکوبی و زمزمه کنی که «خداوندا! چه خون های پاکی به پای این نظام ریخته شده» و می مانی که «راستی، چگونه جواب این خون ها را خواهی داد؟!»

وقتی که گلزاری چنین گسترده را ببینی، بیشتر حسرت می خوری که چرا حداقل به ازای هر هزار نفر از شهیدان این شهر، یک «مرکز تاریخ شفاهی جنگ» وجود ندارد تا گوشه ای از بزرگی و نورانیت این عاشقان نور الهی و دلدادگان خمینی کبیر را به قلم بیاورد و از این طریق، برای نسل جدیدی که شاید دایی، عمو، پدر، پدربزرگ یا هم محلی و هم مدرسه ای و هم دانشگاهی سابق خود را در میانه این قبور دیده است، راه صعود به آسمان را هموارتر کند! حسرتا بر غفلت ما از این تاریخ سازان حقیقت!

اصفهان، در طول قرن ها، وفاداری اش به اسلام را با خون عزیزان اش ثابت کرده بود و طی پیروزی انقلاب نیز عزیزانی را به خیل شهدای تاریخ خون بار مبارزه همیشگی ظلمت و نورانیت افزود، از جمله چهارمین شهید محراب، آیت الله اشرفی اصفهانی، که مقبره ایشان در ابتدای گلزار جلوه کرده است و همچنین دیگرانی از جمله: مهرداد صبوحیان ۱۴ ساله، محمد حسن قیصریان ۱۸ ساله و همچنین اصغر نوری، حسین شریفی، علی بیزری، حسین مرسومی، سید محمود طباطبایی و… که در زمستان سال ۵۷ به دست رژیم منفور شاهنشاهی، در خیابان های شهر اصفهان به شهادت رسیده اند!

به این قبرستان که پای بگذاری برایت مسجل می شود که «خانواده دینی» بهترین محمل تربیت انسان الهی است و بهترین نشانه آن را نیز در حجم عظیم خانواده هایی که دو، سه یا چهار فرزند و عضوشان را تقدیم انقلاب اسلامی کرده اند، می یابی؛ مانند این عزیزان: رضا و محمدرضا و اکبر تورجی زاده، حسین و حسن صدری، علی رضا و مجتبی محمدی، مهدی و رضا و عباس رحیمی، علی رضا و حسین علی عابدی، مهدی و محسن کاظمی، عبدالکریم و عبدالرحیم عبادیان، مسعود و منصور رهنما و محمدعلی خانعلی به همراه دو فرزندش، صالح و کاظم که در یک ر وز یعنی بیست و پنجم دی ۶۵ با فرزند صالحش صالح، به دیار حق شتافته است.

البته در جبهه ها، برادری، نه به فامیل مشترک و هم خونی که به پیوند عقیدتی بود که میان همه اهالی آن رواج داشت. حال تو ببین که چگونه دست تقدیر، دو فرد از دو پدر، ولی با یک عنوان یعنی سید مهدی هاشمی را در یک روز یعنی دوم مرداد۶۲ به آغوش حق فرامی خواند که جسد هر دو نیز ده سال بعد به خانواده های شان باز می گردد.

جوانان اصفهانی به برکت فضای معرفتی و معنوی صحیحی که علما و روحانیون این شهر طی قرن ها شکل داده بودند، از همان روز اول انقلاب، به سراسر کشور گسیل شدند تا هر جا و هر طور که می توانستند «نیاز انقلاب» را برآورده سازند و از همین رو چنین شهدایی نیز در این گلستان آرمیده اند: شهدایی که در درگیری های قائله ترکمن صحرا جان شان را تقدیم کردند. جوانانی که در ماجراهای سیستان و بلوچستان به شهادت رسیدند؛ مانند: اصغر کفعمی، غلام رضا وفایی، علی برکتین فرد، علی رضا هراتیان و… جوانانی که سر از پا نشناخته برای آبادانی کشور به جهاد سازندگی پیوسته بودند و در حین انجام خدمات شان به شهادت رسیدند؛ مانند جهادگر گرامی، ناصر منشی که در کرج شهد شهادت نوشید! و چه ننگی برای منافقین بالاتر از این که ده ها جهادگر و آبادگر کشور و خادم ملت را نیز به شهادت رسانیده اند؛ از جمله مهندس ولی الله نیکبخت که تابستان ۵۸ ترور شد و چه غم بار بود وقتی که بر سر مزار او رسیدیم، اطلاعیه فوت مادر بزرگوار ایشان، بانو بیگم نریمانی را دیدیم؛ مادری که با شیر پاک خود و تربیت الهی اش، چنین فرزندانی را نثار انقلاب کرده بود و اینک به لقای و نایل آمده بود.

شهدای ترورهای منافقین کوردل ضدمردم و کشور، که در اوایل انقلاب و در خلال جنگ در اصفهان به افتخار شهادت نایل آمده اند نیز بسیارند؛ از جمله آن ها: بهرام سعیدی مقصودبیگی، مرتضی تاجیک، ناصر ماندگاری، سید مهدی فروهر، حکمت روان، اکبر زارع بهرام آبادی، مهدی یارمحمدی و… همچنین خواهر انقلابی، زهره بنیانیان که اردیبهشت ۵۸ در درگیری با ضدانقلاب در فولادشهر به شهادت