پاورپوینت کامل فانوس;بخش هایی از وصایای شهدا ۵۱ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل فانوس;بخش هایی از وصایای شهدا ۵۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فانوس;بخش هایی از وصایای شهدا ۵۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل فانوس;بخش هایی از وصایای شهدا ۵۱ اسلاید در PowerPoint :

۶۲

بخش هایی از وصایای شهدا، به همت خوانندگان خوب امتداد

ف. جنگجو گراش

القتل لنا عاده وکرامتنا الشهاده؛ کشته شدن در راه خدا عادت ما و شهادت کرامت ماست. (۱)

برادران و دانش آموزان، اگر چه من یک دانش آموز الگو برای شما نبودم اما این سخن را از من بپذیرید، در سنگر علم و مدرسه فعالانه بکوشید و درس را با هدف بخوانید، هدفی در جهت رشد به سوی امور. امروز ایران ما به جوانانی که بتوانند به وسیله نیروی خلّاق خود دست به ابتکار بزنند، نیاز دارد. بدانید که درس نخواندن شما خیانت به جامعه اسلامی و انقلابی ایران است. امروز صدور انقلاب در سطح جهان احتیاج به فرهنگ غنی اسلامی دارد، در همه زمینه ها. امروز دنیای مستضعف تنها امیدش انقلاب اسلامی ایران است.

برادران روی مسائل اسلامی تکیه کنید و هر چه بیشتر خود را به قرآن نزدیک کنید. سعی کنید بیشتر به یاد خدا باشید مبادا دوستی های این دنیا باعث غفلت تان شود همیشه در فکر رشد دیگران و خود باشید مهم تر از هر چیز حمایت و پشتیبانی خود را از ولایت فقیه و روحانیت در هر جا ابراز دارید به آن هایی که می خواهند انسان بمانند توصیه می کنم که به دنبال امام بروند.

بخشی از وصیت نامه شهید احمد ایزدی

۱. بحارالانوار، ج۴۵، حدیث۱۱۸، امام سجاد(ع).

م. حیدری ساری

همدم عزیزم، آن روزها که با تو بر سر سفره عقد نشستم و به این سنت نبوی پای بند شدم، می دانستم که عروس واقعی تو شهادت است اما چه کنم با اینکه می دانستم تو اهل ملکوتی اما مهرت، محبتت، آن قدر در دلم نشست که همان لحظات کوتاه و معنوی با تو بودن را برای ذخیره آخرتم غنیمت دانستم.

همسر شهید حجت الله نعیمی

ز. ابروزن زنجان

برادران عزیز، شما امیدهای امت اسلام هستید. شما نور چشم امام هستید. شما فردا باید در راه خدا خدمت کنید. باید برای پیاده کردن دین خدا و یاوری امام زمان (عج) قدم ها بردارید. فردا باید در پاسداری خون شهیدان با همه وجود استقامت کنید. فردا باید برای امام افتخارات فراوان بیافرینید. از هم اکنون خودتان را آماده کنید. سازندگان جامعه فردای مان شماها هستید؛ ای امیدهای اسلام پروازتان بلند.

بخشی از وصیت نامه شهید فریدون آقاجانلو به دانش آموزان

م. صفری اسفراین

وقتی عقیل به شهادت رسید و پیکرش را به روستا آوردند یکی از همرزمانش که از تهران بود برای تشیع آمده بود. به من گفت: عقیل سفارش کرده است وقتی پیکر من را به خاک می سپارید حتماً عکس رهبر عزیزم امام خمینی را روی قلبم بگذارید. می خواهم همیشه همراه امام خودم باشم.

خاطره از مادر شهید عقیل تاتار

ن. شاکری شبستر

ای عاشقان اباعبدالله سنگرهای اسلام را خالی نگذارید و با لباس عمل در هر کجا که برای وجود شما نیاز است حاضر باشید تا بلکه قدری از تکلیف خود را در شکرگزاری به جای آورده باشید.

ای جوانان که در آغوش اسلام هستید، امام تان را تنها نگذارید و دست بیعت با امام خودتان و نائب امام زمان تان و حسین زمان تان بدهید که پیروزی شما در این است. و آگاه باشید که امروز روزی است که شما باید با عمل خودتان دشمنان اسلام را نابود کنید. شما باید دِین خود را به اسلام ادا نمایید، همچون شهیدانی که با جان خود این دِین را ادا نمودند.

بخشی از وصیت نامه شهید سیدجلیل حسینی عربی

ن. رضایی لارستان

اگر خداوند مرا مورد لطف و عنایت خود قرار داد و در این عملیات شهید شدم به شما خانواده ام به خصوص پدر و مادر عزیزم توصیه می کنم که برای من ناراحت نباشید، چون من نتوانستم کاری برای شما انجام دهم و خوب می دانم که هنوز از داغ شاهپور رنج می برید و ناراحت هستید، ولی خواهش می کنم که ناراحت من نباشید چون من مثل شاهپور نبودم و نخواهم شد.

پدر و مادر عزیز اگر شما یکی را در راه خدا دادید در پیش او رو سفید هستید و اگر باز هم من یا رضا را دادید دیگر اجر عظیمی در پیش خداوند متعال دارید.

بخشی از وصیت نامه شهید عیدی محمدطاهری

تاریخ وصیت:۲۰/۱۲/۶۳، تاریخ شهادت:۲۳/۱۲/۶۳، عملیات بدر

الف. اکبری قم

دوستان و رفقا، ای عزیزان همسنگر که این وصیت نامه را قرائت می نمائید، شما را توصیه می نمایم به حمایت و پیروی از پیر جماران. او را دریابید، مگذارید تاریخ تکرار شود، چاره ای نیست اگر عده ای سُست اراده بی صفت، آن نامردان خوشگذران که اگر می دانستم نوشته ام به دستشان می رسد و یا در آنان اثر دارد، حرف های زیادی با فریادهایی به بلندی غرش رعد و برق آسمان، از برای شان داشتم، اجباراً گوشه هایی از تاریخ نکبت بار را تحمیل نمودند و با کوتاهی و عدم تبعیت، زمینه های پذیرش صلح را باعث شدند. اما.

اما شما ای عزیزان هشیار باشید و صحنه های سوختن به دور شمع ولایت را تکرار کنید و بدانید اگر برای خدا جنگیده اید، هم اکنون نیز برای خدا تحمل کنید و پیرو پیر جماران شوید و بدانید اگر به آن نتیجه مطلوب نرسیدیم نباید از حفظ انقلاب غافل باشیم و خدا نخواسته راه پیموده طی چندساله انقلاب را به یکباره برگردیم و موجبات دفن اسلام را فراهم آوریم.

بخشی از وصیت نامه شهید مرتضی خانجانی

ن. رحمانی فریدونکنار

یک روز برای خواهرش گفت: خواهرم، شهید بعدی خانواده من هستم. می دانی چرا؟! خواهرش خیال می کرد که او شوخی می کند، طوری گفت: چرا؟ که بیشتر شبیه به طنز بود. ولی محمدتقی توجهی به نوع اداکردن کلمه نداشت و در ادامه گفت: «خواب دیدم مرا به سمت باغ مشجری که پر از میوه بود، هدایت می کردند. وقتی به نزدیکی باغ رسیدم شهید داوود آمد به سمت من و دستم را گرفت و گفت: خوش آمدید و با هم داخل باغ شدیم و من از خوشحالی مشغول چیدن میوه ها از درخت و خوردن آن شدم.»

خواهرش هم بدون اطلاع او خواب را برای من تعریف کرد و من هم گفتم خدایا راضی ام به رضای تو. که همان طور هم شد بعد از شهادت داوود، دومین شهید خانواده ما محمدتقی بوده است و بعد از محمدتقی، علی رضا شهید شد. و دوتا از فرزندان دیگرم هم جانباز می باشند.

خاطر از مادر شهیدان داوود، محمدتقی، علی رضا رضایی

ف. حسنی دماوند

زمین همچو گهواره ای در حرکت است تا در این حرکت دورانی انسان امتحان گردد و نمودار شود.

ملائکه الله بر گل سرسبد آفرینش توجه دارند که چگونه اطاعت می کنند. آن ها در میان جهل و فقر و فساد و ظلم به فلاح می رسند، نگاه می کنند و درود می فرستند به کسانی که خود را در ورطه خون می اندازند و فدا می کنند. و روح طیب خویش را خدا می رسانند. خدایا سال ها از عمر من گذشت ولی چهره زندگی انسانی برای من تاریک است تنها راهی که داشتم این بود که قدمی در راه تو بردارم و در راه رضای تو برخیزم از تو کمک و یاری خواستم و تو مستجاب کردی و راهی دانشگاه عشق شدم، عزم سفر کردم و به سوی مصلا و عبادتگاه مؤمنین شتافتم تا من هم در آن وادی عشق و محبت مشغول خدمت باشم ولی در این وادی اول باید روح و روان پاک و منزه باشد تا لایق جانان خویش گردد.

بیایید قدر این پیر جماران را که پیش خدا خیلی اجر و مقام دارد را بدانیم امامی که در تمام عمر در حال تزکیه بود و این طور نباشد که ما همچون کوفیان پیمان شکنی کنیم و او را تنها بگذاریم و چندین سال بعد نسل های بعدی با تأثر بگویند ای کاش ما زنده بودیم و امام را یاری می کردیم.

بخشی از وصیت نامه شهید فرامرز محمدعلی خانی

…پیکار کنید با مال ها و جان های خود در راه خدا، این بهتر است برای شما اگر بدانید لقای پروردگار عاشقان و سالکان ار از خود آن چنان بیگانه نموده که سر از پای نشناخته و جز دیدار هدفی و خواستی ندارند. سنگرنشینان عارف و شب زنده داران سالک و عبادت کنندگان زاهد آ ن سان از خود بی خود گشته و حجاب مادیت و طبیعت را از هم دریده و به تماشاگه راز پی برده و روزی خوار عرشیان گشته که ملائک الله به نظاره نشسته اند. قافله شهیدان آن چنان زیبا و درخشان بر دنیای تاریک ما درخشیده که خواب رفتگان را بیدار، بیداران را توان داده حرکت کنندگان را مجاهد، مجاهدان را ملاقی نموده، آنان که زنده و در راه خدا جهاد می کنند مرده نپندارید، آنان زنده اند و